
جان کنت گالبریت؛ تقویم زندگی و دستاوردها
جان کنت گالبریت (John Kenneth Galbraith) یکی از برجستهترین اقتصاددانان و متفکران اجتماعی قرن بیستم بود. او در تاریخ ۱۵ اکتبر ۱۹۰۸ در شهر اولپتون، انتاریو کانادا متولد شد و پس از طی مسیر علمی و پژوهشی چشمگیر، به صدایی تأثیرگذار در حوزههای اقتصاد کلان، سیاست عمومی و نقد فرهنگ مصرفی تبدیل گشت. گالبریت بیش از چهار دهه به عنوان استاد دانشگاه هاروارد فعالیت کرد، چندین کتاب پرفروش را منتشر ساخت و در مقام مشاور اقتصادی برخی رؤسای جمهور ایالات متحده خدمت نمود. سرانجام در ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ دیده از جهان فروبست، اما افکار و تحلیلهای او هنوز در مجامع دانشگاهی و عمومی مطرح است.
سالهای ابتدایی و تحصیلات
جان گالبریت در خانوادهای مهاجر به دنیا آمد. پدرش کارآفرینی اهل اسکاتلند بود که خانواده را به کانادا آورد و در آنجا توانست آیندهٔ فرزندانش را رقم بزند. گالبریت دوران کودکی را در محیطی ساده و مهربان گذراند، جایی که ارزش تحصیلات و نوآوری به او آموخته شد.
او ابتدا در مدارس انتاریو و سپس در ایالت مونتانا تحصیل کرد. پس از اخذ دیپلم، در سال ۱۹۲۹ وارد دانشگاه تورنتو شد و در رشتهٔ اقتصاد و علوم اجتماعی به تحصیل پرداخت. در سال ۱۹۳۱ مدرک کارشناسی خود را گرفت و با بورسیهای وارد دانشگاه هاروارد گردید. او در آنجا زیر نظر استادانی همچون المر اچ. میچل به تحقیق پرداخت و در سال ۱۹۳۴ دکترای اقتصاد خود را دریافت نمود.
فعالیتهای دانشگاهی و تألیفات برجسته
پس از اخذ مدرک دکترا، گالبریت به سرعت جایگاه خود را در دانشگاه هاروارد تثبیت کرد. او در سال ۱۹۴۰ به هیئت علمی راه یافت و با شیوهٔ تدریس محبوبش —که تلفیقی از روایتهای جذاب، مثالهای روزمره و تحلیلهای عمیق بود— توانست نسل جدیدی از اقتصاددانان و سیاستمداران را آموزش دهد. آثار او نه تنها در محافل علمی، بلکه در میان عموم مردم نیز خوانده میشد.
- جامعهٔ مرفه (The Affluent Society, ۱۹۵۸): نقدی شفاف و صریح بر جامعهٔ پس از جنگ جهانی دوم که با معرفی مفهوم فقر پنهان نشان داد ثروت ملی به تنهایی معیاری برای رفاه واقعی نیست.
- دولت صنعتی نوین (The New Industrial State, ۱۹۶۷): بررسی تحولات اقتصاد صنعتی مدرن و نقش شرکتهای بزرگ در شکلدهی به سیاستهای اقتصادی.
- سرمایهداری آمریکایی (American Capitalism, ۱۹۵۲): تحلیل نظام سرمایهداری در ایالات متحده و نقش دولت رفاه در تعدیل نابرابریها.
- اندیشههای اقتصادی (Economics as a Public Science, ۱۹۶۳): تأکید بر نیاز به آگاهی عمومی در مباحث اقتصادی و شفافیت در سیاستگذاری.
کتابهای گالبریت با زبانی ساده و گاه طنزآمیز نوشته شدهاند؛ نکتهای که به درک بهتر مفاهیم پیچیده اقتصادی کمک کرده و آنان را از قالب متون خشک دانشگاهی خارج میسازد. استقبال عمومی از این آثار موجب شد تا او نهتنها در دانشگاه، بلکه در گفتگوهای رسانهای و جمعهای اجتماعی نیز حضور فعالی داشته باشد.
نقش در سیاستگذاری و تأثیر اجتماعی
گالبریت فراتر از مرزهای دانشگاه گام نهاد و به عنوان مشاور اقتصادی در دولتهای مختلف ایالات متحده خدمت کرد. مهمترین دورهٔ فعالیت او در دولت جان اف. کندی بود که به عنوان نمایندهٔ ویژه در دهلی نو (سفیر ایالات متحده در هند) منصوب شد. او از نزدیک با مسائل توسعهٔ اقتصادی در کشورهای در حال پیشرفت آشنا شد و تجربههایش را در کتابهایی مانند کنترل قدرت اقتصادی منعکس ساخت.
- مشاور اقتصادی شورای امنیت ملی در دوران فرانکلین روزولت و تریومن، جایی که در طراحی برنامههای قرارداد بزرگ نقش داشت.
- سفیر آمریکا در هند از سال ۱۹۶۱ تا ۱۹۶۳، که دیدگاههای او در مورد توسعهٔ صنعتی و کشاورزی تأثیرگذار بود.
- ارائه مشاوره به رئیسجمهور لیندون بی. جانسون در خصوص طرحهای رفاهی و نظام سلامت عمومی.
شهرت گالبریت به دلیل نگاهی جامع به اقتصاد و جامعه بود؛ او معتقد بود که سیاست اقتصادی نمیتواند از الزامات اخلاقی و اجتماعی جدا باشد و دولت باید در کنار بازار به رویکردهای انسانی و همبستگی اجتماعی توجه کند. این دیدگاه، در میان محافظهکاران با نقد روبرو شد اما در میان گروههای ترقیخواه و جامعهشناسان با استقبال مواجه گشت.
در زندگی شخصی، گالبریت فردی خوشمشرب، خوشقلب و دارای روحیهٔ طنز بود. او همواره در مهمانیها و نشستهای دانشگاهی با داستانهایی دربارهٔ مشاهدات خود از بازارها و سیاستهای اقتصادی حاضر میشد و شنوندگان را مجذوب میکرد. علاقهٔ او به ادبیات و هنر نیز در نوشتههایش دیده میشد؛ گاه از رمانها و نمایشنامهها مثال میآورد تا مفاهیم اقتصادی را ملموستر سازد.
میراث گالبریت همچنان در دانشگاهها، مجامع اقتصادی و رسانهها جاری است. بسیاری از تحلیلهای او درباره تأثیر شرکتهای بزرگ و نقش دولت در تنظیم بازار، امروزه در بستر مسائل جهانی مانند نابرابری درآمدی، بحرانهای مالی و چالشهای توسعهٔ پایدار، از اهمیت ویژهای برخوردارند. اندیشهٔ او در پیوند اقتصاد و اخلاق اجتماعی، الگویی برای نسلی از اقتصاددانان و سیاستگذاران فراهم کرد تا فراتر از معادلات ریاضی و آمار، به ابعاد انسانی مسائل اقتصادی نیز توجه کنند.