سکوت بورس ایران در میانه حمله اسرائیل و جنگ دوازده روزه

تعطیلی کم سابقه بازار بورس پس از حمله اسرائیل به ایران میلیون ها سهامدار را بلاتکلیف گذاشت و جریان نقدینگی به سمت طلا و ارز را با شتاب بیشتری روانه کرد.

روایت تعطیلی تاریخی بورس ایران در روزهای پرتنش جنگ

در پی حملات گسترده اسرائیل و آمریکا به زیرساخت‌های نظامی و هسته‌ای ایران که از بیست‌وسوم خردادماه ۱۴۰۴ آغاز شد، دولت جمهوری اسلامی ایران تصمیم به تعطیلی بازار بورس گرفت. این تصمیم که به گفته مقامات رسمی شورای عالی بورس به‌منظور جلوگیری از نوسانات شدید بازار و حفاظت از منافع سرمایه‌گذاران اتخاذ شد، از روز ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ به‌طور رسمی اجرایی گردید. رسانه‌های داخلی همچون تابناک و فرارو نیز تایید کردند که این تعطیلی از همان ساعات ابتدایی بحران به‌عنوان یک راهبرد مدیریتی در نظر گرفته شد و همچنان ادامه دارد.

طبق اعلام رسمی شورای عالی بورس، در نخستین گام قرار بود معاملات بازار سرمایه تنها برای سه روز متوقف شود تا شرایط روانی جامعه سرمایه‌گذاری پایدارتر گردد؛ اما به‌دلیل ادامه بمباران‌ها و فضای پرتنش جنگی، این تعطیلی برای مدتی بیش از دو هفته تمدید شد. بسیاری از کارشناسان حوزه مالی تاکید داشتند که در فضای جنگی، حجم تقاضای فروش به‌طور طبیعی به‌شدت افزایش می‌یابد و اگر بازار باز می‌ماند، احتمال ریزش بی‌سابقه شاخص کل و از دست رفتن سرمایه میلیون‌ها سهامدار خرد، بسیار بالا بود.

از منظر آماری، شاخص کل بورس تهران (TEDPIX) پیش از تعطیلی، تحت تاثیر اخبار مربوط به درگیری‌های خاورمیانه و افزایش تنش‌های منطقه‌ای، به نوسانات شدید نزدیک شده بود و حتی در روزهای پایانی فعالیت بازار، افت حدود ۳ درصدی را در بازه کمتر از ۲۴ ساعت تجربه کرد. این میزان سقوط در چنین مدت کوتاهی زنگ خطر بزرگی برای مسئولان بازار محسوب شد. بنابراین تعلیق معاملات اقدامی پیشگیرانه برای کنترل بحران ارزیابی گردید.

روزنامه‌های اقتصادی کشور نیز گزارش داده‌اند که شورای عالی بورس در این تصمیم‌گیری، تجربه‌های تاریخی جهان را مدنظر قرار داده است. به‌طور نمونه تعطیلی بازارهای سهام در زمان جنگ خلیج فارس یا حتی بحران مالی ۲۰۰۸، الگویی برای ایران به شمار رفت تا بتواند شوک روانی ناشی از جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و ایالات متحده را تا حدی مدیریت کند. این الگو در بسیاری از تحلیل‌ها به عنوان یک حرکت محافظه‌کارانه اما عقلانی توصیف شده است.

در گزارش منتشرشده توسط اقتصادآنلاین آمده است که حمله هوایی اسرائیل به تاسیسات نطنز، فردو و مراکز راهبردی سپاه، جو روانی بسیار نگران‌کننده‌ای را در بازار ایجاد کرد. سرمایه‌گذاران خرد در تماس‌های مکرر با کارگزاری‌ها خواستار فروش گسترده سهام خود شدند و از همان روز نخست، تقاضای برداشت نقدینگی افزایش پیدا کرد. این فشار فروش می‌توانست به یک فروپاشی واقعی در ارزش سهام شرکت‌های بنیادی و شاخص‌ساز تبدیل شود. لذا تعلیق بازار برای جلوگیری از تشدید بحران در دستور کار قرار گرفت.

از زاویه دیگر، تحلیلگران اکوایران و اقتصادنیوز در گزارش‌های خود تاکید کردند که متوقف‌کردن بازار سهام در شرایط جنگی هرچند آثار کوتاه‌مدت مثبتی در کنترل هیجان دارد، اما ممکن است باعث افت اعتماد عمومی و سخت‌تر شدن بازگشت سرمایه‌گذاران در دوره‌های بعدی شود. این نگاه دوگانه باعث شد شورای عالی بورس در جلسات فوق‌العاده با حضور مدیران ارشد وزارت اقتصاد، به‌طور مرتب وضعیت را رصد کند و تمدید یا بازگشایی معاملات را وابسته به تثبیت اوضاع امنیتی اعلام نماید.

ولی نادی قمی، از کارشناسان مطرح بازار سرمایه، در گفتگو با رسانه‌های داخلی تصریح کرده است که فضای «برزخ انتظاری» در بورس در چنین مقاطعی طبیعی است و در عین حال باید به سرمایه‌گذاران خرد اطمینان داده شود که بازگشایی بورس به‌صورت ناگهانی انجام نخواهد شد و همه چیز با اطلاع‌رسانی قبلی صورت می‌گیرد. او همچنین هشدار داد اگر تعطیلی بیش از حد ادامه یابد، جریان نقدینگی می‌تواند به بازارهای غیرمولد و ارز یا طلا مهاجرت کند که به سود اقتصاد کلان کشور نخواهد بود.

گزارش‌های میدانی خبرنگاران نیز نشان می‌دهد بسیاری از سهامداران حقیقی از وضعیت نامشخص معاملات دچار نگرانی شده‌اند. برخی سهامداران نسبت به دارایی‌های ریالی خود در شرایط جنگی تردیدهایی پیدا کرده‌اند و در تماس‌های تلفنی یا پیام‌رسان‌ها، تلاش داشته‌اند از امکان نقدکردن سهم‌هایشان مطلع شوند. این اضطراب گسترده، دلیلی بود که مقامات تصمیم گرفتند تا فروکش کردن کامل حملات و تثبیت اوضاع، همچنان بازار سرمایه را تعطیل نگه دارند.

در این میان، اشاره به گزارش‌های معتبر جهانی همچون مؤسسه رند و تحلیلگران AMP Capital اهمیت دارد. تحلیلگران جهانی در همین بازه زمانی یادآور شده‌اند که تعطیلی بازارهای سهام در بحبوحه درگیری‌های نظامی منطقه‌ای اگرچه به‌طور موقت جلوی سقوط شاخص را می‌گیرد، اما در بلندمدت می‌تواند اعتماد سرمایه‌گذاران بین‌المللی را نسبت به تداوم فعالیت‌های اقتصادی کاهش دهد. البته تجربه نشان داده بازارها در بازه چند ماه پس از چنین شوک‌هایی دوباره روند باثبات پیدا می‌کنند.

به گفته منابع خبری از جمله نبض بورس و فرارو، تعطیلی بازار بورس ایران در جنگ ۱۲ روزه یک تصمیم «بی‌سابقه» لقب گرفت، چرا که معمولا تعطیلی بورس‌ها در ایران صرفا به دلیل مناسبت‌های رسمی رخ می‌داد، نه در واکنش به حمله نظامی گسترده خارجی. از همین رو بسیاری این اقدام را به‌عنوان یک علامت هشداردهنده برای آسیب‌پذیری بازار مالی کشور تعبیر کردند و خواستار اصلاح قوانین برای تاب‌آوری بهتر سیستم معاملات شدند.

کارشناسان مستقل اقتصادی می‌گویند تعطیلی بورس در شرایط جنگی، فارغ از پیامدهای مثبت یا منفی آن، پیامی روشن به سرمایه‌گذاران خارجی ارسال کرد که بازار ایران در مقابل شوک‌های امنیتی، هنوز نتوانسته تاب‌آوری پایدار ایجاد کند. همین نگاه باعث شده فضای رسانه‌ای جهانی هم حساسیت زیادی به ادامه این روند پیدا کند و برخی نهادهای بین‌المللی از جمله مؤسسه رند، نسبت به تاثیر این وقفه‌ها بر سرمایه‌گذاری بلندمدت در صنایع کشور هشدار بدهند.

ابعاد اقتصادی تعطیلی بازار بورس ایران

تصمیم به تعطیلی بازار بورس در بحبوحه جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و آمریکا، از منظر اقتصادی با پیامدهای متعددی همراه بود که هر یک تاثیر خاصی بر ساختار مالی کشور بر جای گذاشت. از مهم‌ترین جنبه‌های این تعطیلی می‌توان به تغییرات در جریان نقدینگی، رفتار سرمایه‌گذاران، اثرگذاری بر سایر بازارها و بازتاب بین‌المللی آن اشاره کرد. این ابعاد نیازمند تحلیل دقیق بر اساس داده‌های معتبر و مشاهدات عینی هستند تا بتوان تصویری شفاف از اثرات این وقفه تاریخی در معاملات بورس ایران ارائه داد.

یکی از مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی، اثر بر جریان نقدینگی بازار بود. با توقف معاملات، سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی که عادت به نقدشوندگی روزانه دارایی‌های خود در بورس داشتند، به ناچار به بازارهای موازی چشم دوختند. طلا، ارز و حتی بازار مسکن به‌عنوان مقاصد جایگزین مطرح شدند و گزارش‌های میدانی از رشد تقاضا در این بخش‌ها حکایت داشت. این تغییر مسیر نقدینگی، خود باعث افزایش نوسانات در بازارهای یادشده شد و زمینه‌ساز جهش‌های قیمتی کوتاه‌مدت گردید که فشار مضاعفی بر اقتصاد کشور وارد کرد.

از سوی دیگر، تعطیلی بازار بورس پیامدهای روانی قابل توجهی بر سرمایه‌گذاران خرد داشت. سرمایه‌گذاران که پیش‌تر به معاملات روزانه و نوسان‌گیری عادت داشتند، ناگهان با بازاری قفل‌شده روبه‌رو شدند که امکان تبدیل دارایی به نقدینگی را از آنان گرفت. این وضعیت سبب شد برخی به سوی ابزارهای پرریسک‌تر همچون ارزهای دیجیتال و معاملات غیربورسی روی آورند. افزایش ورود سرمایه به این حوزه‌ها، خود با ریسک‌های خاصی همراه بود و به نگرانی کارشناسان اقتصادی درباره ثبات بلندمدت بازارهای مالی کشور دامن زد.

از منظر تاثیرگذاری تعطیلی بورس بر سایر بازارها، باید به رشد شاخص‌های قیمتی در بازار طلا و ارز اشاره کرد. به گفته تحلیلگران اقتصادی در رسانه‌های داخلی، همزمان با تداوم تعطیلی بورس، قیمت طلا در بازار داخلی طی چند روز نخست تعطیلی رشد محسوسی یافت و دلار نیز در بازار آزاد با افزایش تقاضا روبه‌رو شد. این تغییرات درحالی رخ داد که بانک مرکزی و سایر نهادهای ناظر تلاش کردند با ابزارهای خود از جهش‌های شدید جلوگیری کنند. اما واقعیت این است که تعطیلی بورس موجب شد بخشی از تعادل شکننده بازارها بر هم بخورد.

برخی از اقتصاددانان کشور معتقدند تعطیلی بازار سهام به‌رغم آثار مثبت کوتاه‌مدت در کاهش هیجانات، در صورت استمرار می‌تواند ساختار اعتماد در بازار سرمایه را تضعیف کند. زیرا بورس به‌عنوان ویترین اقتصادی کشور، نقش کلیدی در نمایش شفافیت و پویایی اقتصاد ایفا می‌کند. توقف طولانی معاملات باعث می‌شود این ویترین کارکرد خود را از دست بدهد و زمینه‌ساز تشدید نگاه‌های منفی از سوی سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی شود. این مساله به‌ویژه برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی در پروژه‌های کلان کشور پیامدهای منفی به‌دنبال دارد.

از سوی دیگر، تعطیلی بورس موجب شد ارزش‌گذاری دارایی‌ها به چالشی تازه بدل شود. در شرایط عادی، قیمت‌گذاری سهام و سایر اوراق بهادار بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا صورت می‌گیرد و بازار به‌صورت لحظه‌ای تغییرات قیمتی را منعکس می‌کند. اما در زمان تعطیلی، قیمت دارایی‌ها به نوعی به حالت تعلیق درآمد و همین مساله کار نهادهای مالی را در ارائه خدمات ارزیابی دارایی‌ها دشوار کرد. بنگاه‌های اقتصادی و بانک‌ها که به ارزش روز دارایی‌های بورسی برای ترازنامه‌های خود نیاز داشتند، با مشکل روبه‌رو شدند و این موضوع اثر خود را در گزارش‌های مالی فصل تابستان نشان خواهد داد.

نکته دیگری که باید به آن پرداخت، بازتاب بین‌المللی تعطیلی بورس ایران در این مقطع حساس بود. تعطیلی ناگهانی و ادامه‌دار بازار سرمایه، توسط نهادهای بین‌المللی و رسانه‌های اقتصادی جهان به‌عنوان نشانه‌ای از شکنندگی ساختار مالی کشور تعبیر شد. تحلیلگران جهانی که تحولات اقتصادی ایران را رصد می‌کنند، معتقدند چنین تصمیمی هرچند در کوتاه‌مدت از سقوط شدید شاخص‌ها جلوگیری می‌کند، اما در بلندمدت اعتماد سرمایه‌گذاران خارجی را نسبت به ثبات اقتصادی ایران خدشه‌دار می‌کند. این مسئله زمانی اهمیت بیشتری می‌یابد که بدانیم ایران در سال‌های اخیر تلاش زیادی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی به‌ویژه در بخش انرژی و زیرساخت‌ها انجام داده است.

ابعاد اقتصادی تعطیلی بورس تنها به فضای داخلی و جذب سرمایه محدود نمی‌شود. تعطیلی معاملات موجب شد ارزش صندوق‌های سرمایه‌گذاری نیز تحت تاثیر قرار گیرد. صندوق‌های درآمد ثابت و طلا که بخشی از منابع خود را در اوراق بورسی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، به‌دلیل توقف معاملات قادر به انجام عملیات روزمره نبودند. این وقفه باعث شد ارزش واحدهای سرمایه‌گذاری این صندوق‌ها به‌طور دقیق مشخص نشود و سرمایه‌گذاران این حوزه هم دچار بلاتکلیفی شوند. کارشناسان معتقدند این مساله می‌تواند در آینده منجر به خروج بخشی از سرمایه از این صندوق‌ها و ورود آن به بازارهای نقدشونده‌تر شود.

از منظر رفتار بازیگران حقوقی بازار نیز باید توجه داشت که تعطیلی بورس برنامه‌ریزی‌های بسیاری از نهادهای مالی بزرگ را مختل کرد. بانک‌ها، بیمه‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری که بر اساس بازدهی روزانه دارایی‌های بورسی خود سیاست‌گذاری می‌کنند، ناچار شدند برنامه‌های خود را به حالت تعلیق درآورند. این موضوع در هماهنگی‌های داخلی این نهادها و حتی در تعاملات آن‌ها با سرمایه‌گذاران خارجی اثرگذار بود و در برخی موارد به تاخیر در اجرای پروژه‌های مالی مشترک انجامید. از همین رو، تعطیلی بورس یک اثر زنجیره‌ای بر کل اکوسیستم اقتصادی کشور بر جای گذاشت که ارزیابی دقیق آن نیازمند گذر زمان و تحلیل داده‌های مالی آتی خواهد بود.

پیامدهای گسترده تعطیلی بورس ایران بر بخش‌های اقتصادی و اجتماعی

توقف معاملات بازار سرمایه در ایران در پی جنگ ۱۲ روزه، نه‌تنها یک تصمیم مالی، بلکه رخدادی با آثار اقتصادی و اجتماعی گسترده بود. بسیاری از فعالان اقتصادی باور دارند که بازار سهام ایران با توجه به عمق کم و سهم بالای سرمایه‌گذاران خرد، به‌شدت در معرض هیجانات ناشی از اخبار جنگ و بحران‌های سیاسی قرار دارد. همین موضوع باعث می‌شود در مواقعی که فضای عمومی پر از نگرانی و التهاب است، به سرعت دچار افت ارزش شود و رفتارهای غیرمنطقی سرمایه‌گذاران را تقویت کند. در این شرایط تعطیلی بازار، ولو موقت، به‌عنوان یک ترمز روانی مورد استقبال قرار گرفت.

با وجود مزایای کوتاه‌مدت، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که بسته بودن طولانی‌مدت بازار بورس در نهایت یک علامت منفی برای رشد پایدار اقتصاد به‌شمار می‌آید. وقتی بورس به‌عنوان ویترین اقتصاد کشور به حالت تعطیل درمی‌آید، در واقع سیگنال ناپایداری و ریسک بالا به بازیگران اقتصادی داخلی و خارجی ارسال می‌شود. این پیام ممکن است در تصمیم سرمایه‌گذاران بین‌المللی برای ورود به پروژه‌های بزرگ کشور، تاثیرگذار باشد و فرآیند توسعه اقتصادی را کند کند. به همین دلیل حتی در شرایط بحرانی، ایجاد توازن میان کنترل هیجان و حفظ جریان معاملات اهمیت فراوان دارد.

در این مدت نهادهای مالی بزرگ شامل بانک‌ها، صندوق‌های بازنشستگی، شرکت‌های بیمه و سایر سازمان‌های حقوقی فعال در بورس، با چالش جدی ارزیابی روزانه دارایی‌های خود روبه‌رو شدند. چون ارزش پرتفوی آن‌ها وابسته به قیمت سهام در بازار است، تعطیلی بورس به‌نوعی شفافیت اطلاعاتی را کاهش داد و تنظیم صورت‌های مالی را دشوارتر ساخت. برخی شرکت‌های بزرگ گزارش کردند که برای ترازنامه فصل تابستان ناچار شدند از ارزش‌های تخمینی استفاده کنند، که این خود درجه اعتماد به ارقام مالی را کاهش داد. در نهایت همین مساله می‌تواند فضای بی‌اعتمادی عمومی را در میان سرمایه‌گذاران بیشتر کند.

موضوع دیگری که در این مدت پررنگ شد، هجوم سرمایه به بازارهای غیرمولد بود. بسیاری از مردم که دسترسی به فروش دارایی بورسی نداشتند، به سمت خرید ارز، طلا یا دارایی‌های دیگر حرکت کردند تا احساس امنیت بیشتری داشته باشند. این پدیده باعث شد قیمت‌ها در بازار طلا و ارز جهش کند و در عین حال به اقتصاد کشور فشار بیاورد. زیرا ورود نقدینگی به بازارهای موازی نه‌تنها تولید را تقویت نمی‌کند، بلکه موجبات افزایش سوداگری و تورم را فراهم می‌آورد. تحلیلگران بر این باورند که اگر این روند ادامه یابد، ممکن است به افزایش آسیب‌پذیری مالی خانوارها هم منجر شود.

در کنار پیامدهای اقتصادی، تعطیلی بازار بورس بازتاب اجتماعی چشمگیری هم داشت. در رسانه‌ها گزارش‌هایی منتشر شد که نشان می‌داد بسیاری از سهامداران خرد احساس می‌کردند سرمایه‌ آن‌ها در شرایط بحرانی در معرض تهدید قرار دارد و امکان نقدکردن آن را ندارند. این موضوع باعث شد سطح استرس و نگرانی خانوارهایی که بخشی از پس‌انداز خود را وارد بازار سهام کرده بودند، افزایش یابد. برخی تحلیلگران اجتماعی معتقدند در صورتی که مدت تعطیلی بازار طولانی‌تر می‌شد، این نگرانی می‌توانست به بی‌اعتمادی گسترده‌تری نسبت به سیاست‌گذاران منجر شود و حتی مشارکت مردم در بازار سرمایه را برای سال‌های آینده کاهش دهد.

در سطح بین‌المللی، بازتاب تعطیلی بورس ایران با تفسیرهای گوناگونی همراه بود. برخی نهادهای پژوهشی از جمله موسسه رند تاکید کردند که این تعطیلی در کوتاه‌مدت منطقی به‌نظر می‌رسد، اما در بلندمدت می‌تواند تصویر بازار مالی ایران را نزد سرمایه‌گذاران خارجی آسیب‌پذیر نشان دهد. در شرایطی که اقتصاد ایران همواره تلاش داشته با جذب سرمایه‌گذاری خارجی بخشی از تحریم‌ها و محدودیت‌های مالی را جبران کند، هرگونه علامت ضعف یا عدم‌اطمینان می‌تواند به مانعی جدی تبدیل شود. از این رو تحلیلگران رند هشدار داده‌اند که استمرار چنین وقفه‌هایی، ثبات فضای سرمایه‌گذاری را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

نکته حائز اهمیت دیگر، تاثیر این تعطیلی بر صندوق‌های سرمایه‌گذاری بود. این صندوق‌ها بخشی از منابع خود را در اوراق سهام نگهداری می‌کنند و زمانی که امکان فروش یا خرید این اوراق از بین می‌رود، ارزش خالص دارایی آن‌ها شفافیت لازم را از دست می‌دهد. این امر هم به‌نوعی تردید برای سرمایه‌گذاران صندوق‌ها ایجاد کرد و برخی ترجیح دادند سرمایه خود را به‌محض بازگشایی بازار، خارج کنند تا دچار زیان احتمالی نشوند. در نتیجه، صندوق‌های درآمد ثابت و حتی صندوق‌های طلا در این دوران، نوعی رکود عملکرد را تجربه کردند که در گزارش‌های مالی تابستان منعکس خواهد شد.

علاوه‌بر این، نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت، نیاز به اصلاح قوانین و زیرساخت‌های بازار سرمایه است. کارشناسان داخلی تاکید دارند تجربه تعطیلی بازار در این جنگ ۱۲ روزه نشان داد که بازار سهام ایران برای مواجهه با ریسک‌های امنیتی و نظامی نیاز به تاب‌آوری بیشتری دارد. ابزارهای مدیریت بحران، سامانه‌های معاملات جایگزین، آموزش سهامداران و حتی طراحی محصولات مالی مقاوم در برابر شوک‌های امنیتی از جمله راهکارهایی است که باید برای آینده مورد توجه سیاست‌گذاران باشد. تنها در این صورت است که بورس ایران می‌تواند در برابر بحران‌های مشابه مقاومت بیشتری نشان دهد و اعتماد عمومی را از دست ندهد.

در نهایت و در قالب یک نتیجه‌گیری باید گفت تعطیلی بازار بورس ایران پس از آغاز جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل و آمریکا، یک تصمیم فوری اما پرهزینه بود. از یک سو کمک کرد هیجانات شدید ناشی از فضای جنگی مدیریت شود و از ریزش‌های سنگین جلوگیری به عمل آید، اما از سوی دیگر پیامدهای قابل توجهی بر ساختار اعتماد، نقدینگی، و نگاه سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی گذاشت. اکنون پرسش کلیدی این است که بورس ایران چگونه می‌تواند از این تجربه تلخ، درس بگیرد و مسیر اصلاحات ساختاری و تقویت ابزارهای حفاظتی را با سرعت بیشتری پیش ببرد. تنها در این صورت است که سرمایه‌گذاران دوباره می‌توانند به پایداری این بازار امیدوار باشند و بخش مولد اقتصاد کشور هم از سرمایه‌های پایدار بهره‌مند گردد.

خبرهای مشابه

دکمه بازگشت به بالا