عبارت “هزینه فرصت” (Opportunity Cost) ارزش بالقوه یک انتخاب در مقابل بهترین انتخاب از بین مابقی گزینههای در دسترس است. این یک مفهوم در اقتصاد خرد است که در بسیاری از موقعیتهای مختلف بهکار گرفته میشود؛ از پروژههای حرفهای پیش روی یک کسبوکار، کارمندی که تصمیم میگیرد اضافهکاری کند یا با خانوادهاش باشد، تا انتخاب سرمایهگذرای در صندوقهای سرمایهگذاری بهجای تشکیل پرتفویهای شخصی، محاسبه هزینه فرصت همهجا کاربرد دارد.
انواع مختلف هزینه فرصت
در حالتکلی، دو نوع هزینه فرصت وجود دارند: صریح و ضمنی.
هزینه فرصت صریح
هزینههای صریح انواعی هستند که متناظر با یک اقدام خاص بروز میکنند. این هزینه میتواند شامل دستمزد، مواد، خرید سهام، اجاره، پول آب و برق، و سایر هزینههای ملموس باشد. هر هزار تومانی که برای حرکت روبهجلو و پیشرفت در انتخاب موردنظر خرج میشود، زیرمجموعه هزینه فرصت صریح است.
هزینه فرصت موضعی
در مقابل نوع صریح، هزینههای موضعی آن دسته از هزینههایی هستند که امکان داشت با چشمپوشی از یک فرصت یا انتخاب بروز کنند. واژه “ممکن” محاسبه هزینههای ضمنی را سخت میکند چراکه قطعیتی در رخداد و میزان آنها وجود ندارد. در واقع، در هزینه فرصت موضعی شما باید هزینههایی را برآورد کنید که ممکن بود با انتخاب گزینه جایگزین با آنها مواجه شوید.
هزینه فرصت (Opportunity Cost) چگونه محاسبه میشود؟
در نگاه اول، فرمول محاسبه هزینه فرصت بسیار ساده است
هزینه فرصت =Fo-Co
که در آن درآمد حاصل از بهترین انتخاب و درآمد حاصل از مورد انتخابشده است.
نحوه استفاده از این فرمول را در قالب یک مثال ساده توضیح میدهیم. فرض کنیم شخصی میخواهد در بازار سهام ایران سرمایهگذاری کند؛ بین سهام شرکت A و شرکت B باید یکی را برای خرید انتخاب کند. درنهایت، سرمایهگذاری در سهام شرکت A را انتخاب میکند که ۶ درصد سود سالانه به او میدهد. از طرفی، در پایان سال متوجه میشود که سرمایهگذاری در شرکت B، ۱۰ درصد سود برای سهامدارانش به ارمغان آورده است. درنتیجه، هزینه فرصتِ متناظر با انتخاب شرکت A در مقابل شرکت B برابر است با . بنابراین، او فرصت این را داشت تا ۴ درصد بیشتر سود کند.
مثالی سادهتر
فرض کنید شما ۱۰۰ میلیون پول نقد دارید و میخواهید بین دو انتخاب سرمایهگذاری در اوراق مشارکت شرکت نفت و افتتاح یک حساب بانکی با ۲۰ درصد سود، یکی را انتخاب کنید. دومین انتخاب تقریبا مشخص است که قرار است چقدر سودآور باشد، اما اوراق مشارکت با نوسان همراهاند. اگر در پایان سال اول از سرمایهگذاری، این اوراق بیشتر از ۲۰ درصد به سهامدارانش سود بدهد، هزینه فرصت متناظر با این دو انتخاب برای شما یک عدد مثبت و اضاف بر آن ۲۰ درصدی است که بانک به شما خواهد پرداخت.
نکته قابلتوجه اما این است که هرآنچه در دو مثال قبل بررسی شد با فرض آگاهی از نتیجه سناریوهای سرمایهگذاریهای مختلف در پایان دورهها بود. برای اینکه هزینه فرصت قبل از هرگونه انتخابی انجام و به یاری سرمایهگذاری یا کسبوکار بیاید، باید با روشهای محاسبه آماری و حتی ریسکسنجی آشنایی داشته باشید.
بهویژه، محاسبه هزینه فرصت در دورههای زمانی بسیار کوتاه به منظور تصمیمگیری درباره سرمایهگذاری بلندمدت است. درنهایت، برای محاسبه هزینه فرصت باید تمام یا بخش قابلتوجهی از پارامترهای مرتبط با انتخابها و شیوه سرمایهگذاری را مدنظر قرار داد.