اثر عرضه و تقاضا در تغییر نرخ ارز

مقدمه ای بر عرضه و تقاضا در بازار ارز

ممکن است تا به حال به یک مسافرت خارجی رفته باشید و در طی سفر از خدمات و محصولات کشور مقصد خرید و استفاده نمایید و یا ممکن است سوال هایی در مورد واردات کالا از خارج و یا صادرات کالا های داخلی به خارج داشته باشید. در همه ی این مسائل و موارد مشابه دیگر، یک عضو ثابت وجود دارد که تاثیرات عمده ای را بر کیفیت استفاده از کالا ها و خدمات و نیز وضعیت تراز تجاری کشور ها، می گذارد.

نرخ ارز همان متغیر مهمی است که مرز های جغرافیایی و عملکرد بانک های مرکزی کشور ها باعث مطرح شدن آن شده است. می توان گفت بازار ارز نیز درست مانند هر بازار دیگری در جهان توسط عرضه و تقاضا هدایت می شود. این دو به عنوان نیرو های بازار مدام نرخ ارز را با تغییراتی مواجه می سازند که این به نوبه خود قیمت انواع کالاهای خارجی و داخلی را تحت تاثیر قرار می دهد.

داشتن یک درک خوب از عرضه و تقاضا، همه چیز را برای سرمایه گذاران و فعالان در بازار ارز تغییر می دهد زیرا این امکان را فراهم می کند تا از میان حجم زیادی از اخبار که روزانه تولید می شود، تنها پیام هایی با درجه اهمیت بالا از سوی مردم بررسی شده و در نتیجه مسیر و آینده قیمتی ارز را به راحتی تشخیص دهند تا به این صورت برنامه های زندگی خود را با این متغیر مهم هماهنگ سازند.

در این مقاله ضمن تعریف متغیر های مهم بازار ارز، در ابتدا با انواع نرخ های ارز و نیز نظام های ارزی آشنا شده و در ادامه به بررسی این نکته می پردازیم که عرضه و تقاضا در بازار ارز چه نقشی در تغییرات نرخ ارز می گذارند؟

نرخ ارز چیست و انواع آن

نرخ ارز را می توان به صورت ارزش و قیمت پول خارجی بر حسب یک واحد پول داخلی، تعریف نمود. به عنوان مثال وقتی می گوییم یک واحد از پول خارجی مثلا دلار برابر با ۳۰۰ هزار ریال پول داخلی کشورمان است در حقیقت به این نکته اشاره کرده ایم که قیمت دلار معاملاتی در بازار ارز در حدود ۳۰۰ هزار ریال تعیین شده است. در اینجا به بررسی انواع نرخ ارز و چگونگی تغییر آن ها توسط عرضه و تقاضا در بازار ارز می پردازیم.

نرخ ارز حقیقی

نرخ ارز حقیقی عبارت است از نسبت قیمت های خارجی به قیمت های داخلی بر حسب یک واحد پول. این نرخ ارز میزان رقابت پذیری و درجه حضور یک کشور را در سطح معاملات بین المللی نشان می دهد. به این صورت که اگر میزان نرخ ارز حقیقی برابر واحد باشد، نشان دهنده وجود قدرت خرید یکسان در بین کشور های مطرح است.

از سویی دیگر، اگر مقدار این نرخ ارز، بیشتر از واحد باشد نشان دهنده این واقعیت است که قیمت کالا های خارجی در مقایسه با قیمت های داخلی کالاها به صورت نسبی گران تر شده و به عبارتی قدرت رقابتی کشور مورد نظر در بین مجامع بین المللی کاهش یافته است.

برعکس، اگر نرخ ارز حقیقی کمتر از واحد باشد، نشان از ارزانی کالا های داخلی نسبت به کالا های خارجی داشته و بیانگر افزایش قدرت رقابتی کشور مورد نظر می باشد. از طرفی، عرضه و تقاضا به عنوان دو نیروی مهم و اثر گذار در بازار ارز، اغلب اجازه نمی دهند که نرخ ارز حقیقی از مقدار واحد، زیاد فاصله بگیرد. تنها در صورتی نرخ ارز حقیقی از مقدار واحد فاصله گرفته و دور می شود که نیرو های بازار ضعیف بوده یا ساختار اقتصاد مورد نظر چندان رقابتی نباشد.

نرخ ارز موثر اسمی

برای این که بتوان یک شاخص کلی از وضعیت ارزشمند بودن یا نبودن ارز یک کشور در مقایسه با کشور های تجاری، تعریف نمود کافی است تا به بررسی رابطه مبادله کشورهای طرف تجاری با یکدیگر پرداخت. نرخ ارز موثر اسمی همان شاخصی است که با مشخص کردن سهم کشور ها از تجارت بین المللی، در سنجش تغییرات ارزش ارز هر کشور به کار گرفته می شود.

نرخ ارز موثر حقیقی

همان طور که گفتیم، نرخ ارز حقیقی از تقسیم سبد های قیمتی معینی از کالا های خارجی به پول داخلی بر قیمت همان سبد کالایی در داخل کشور به دست می آید. حال نرخ ارز موثر حقیقی با در نظر گرفتن سهم هر کشور از تجارت بین المللی و لحاظ کردن این مورد در محاسبه نرخ ارز، قیمت کالا های خارجی را در مقایسه با کالا های داخلی مورد مقایسه قرار می دهد. این نکته در تنظیم بازار و نیز بررسی تراز تجاری یک کشور، از اهمیت بالایی برخوردار است.

عرضه و تقاضا برای ارز خارجی

تقاضای ارز خارجی، ناشی از نیاز به خرید کالا و خدمات در خارج است. علاوه بر این، تقاضای ارز هر کشور در بازار ارز، نشان می دهد که تقاضای خارجی ها برای کالا ها و خدمات این کشور وجود دارد. از طرفی، میزان تقاضای ارز به قیمت کالا های ارائه شده نیز بستگی دارد. با کاهش قیمت کالا ها، خریداران و سرمایه گذاران بیشتری مایل و قادر به خرید آن کالا ها هستند.

خریدارانی که مایل به خرید اجناس خارجی هستند، به ارز کشور فروشنده در مقابل ارز داخلی با قیمت رایج در بازار که همان نرخ ارز است، نیاز خواهند داشت.

تقاضای ارز فروشنده کالا بستگی به قیمت ارز خارجی دارد. عرضه ارز توسط کشور فروشنده به نوبه خود، به دلیل وجود ضرورت خرید کالا( تقاضای کالا ) در کشور خریدار محصولات آن، صورت می گیرد.

در اقتصاد بازار، قیمت ارز تحت تاثیر عرضه و تقاضا برای ارز، در نوسان است و مدام دچار تغییر می شود. به طوری که در حالت طبیعی و در اقتصاد بازار، اگر نرخ ارز بیش از حد بالا باشد، عرضه ارز از تقاضای آن فراتر رفته و در نتیجه قیمت و نرخ ارز کاهش می یابد. از سویی دیگر، اگر نرخ ارز بسیار پایین باشد، در این حالت تقاضا از عرضه پیشی گرفته و نرخ ارز به سرعت افزایش می یابد.

با توجه به این نوسانات عرضه و تقاضا، معادله قیمت ارز یا قیمت بازاری ارز تشکیل می شود. قیمت بازار نرخ ارزی است که بر اساس آن، عرضه ارز در بازار برابر با تقاضای آن می شود و یک حالت تعادل در بازار ارز شکل می گیرد.

وابستگی قیمت ها به تغییر نرخ ارز

درک ماهیت نرخ ارز و انواع آن، به افراد این امکان را می دهد تا قیمت صادراتی کالا ها را با قیمت بازار داخلی مقایسه کرده و بدین وسیله دریابند که فروش یک محصول یا ارائه خدمتی خاص در یک بازار خاص خارجی تا چه اندازه سودآور است.

کاهش قیمت پول ملی باعث کاهش ارزش محصولات داخلی می شود که این امر به نوبه خود سبب می شود که این محصولات بیشتر از قبل برای خارجی ها جذاب تر و ارزان قیمت تر باشند. این موضوع همچنین در جهت رقابتی شدن و رشد صادرات نیز عمل می کند.

از طرفی دیگر با کم ارزش شدن پول داخلی، قیمت نسبی کالاهای خارجی افزایش می یابد و در نتیجه واردات آن کالا ها تحت تاثیر این تغییر قیمت، کاهش می یابد. از طرفی دیگر افزایش ارزش پول ملی باعث گران تر شدن کالا های داخلی شده که قیمتشان به ارز خارجی بیان می شود( کالا ها برای خارجی ها گران تر می گردند) در نتیجه این تغییرات، صادرات این کالا ها کاهش یافته و رقابت در این زمینه کمتر می شود.

در عین حال، قیمت کالا های خارجی که به پول داخلی بیان می شوند نیز به طور نسبی کاهش یافته و واردات آن ها افزایش می یابد.

عوامل موثر در تغییرات نرخ ارز

از جمله مهم ترین عوامل اساسی تعیین کننده تغییرات نرخ ارز در بلند مدت می توان به فرایند های تولید و گردش ملی اشاره نمود. این فرایند ها بیش از هر چیز دیگری، بهره وری های نسبی، هزینه های تولید، نرخ رشد بلند مدت GNP و نیز جایگاه و نقش کشور ها در تجارت جهانی و همچنین جریان ورود و خروج سرمایه را شامل می شوند.

رشد بهره وری نسبتا سریع تر در یک کشور در بازه بلند مدت، منجر به افزایش قدرت خرید نسبی ارز های ملی در رابطه با کالا ها و در نتیجه افزایش نرخ و ارزش ارز آن کشور می شود. این امر به نوبه خود زمینه های پیش بینی رشد بلند مدت نرخ ارز را در کشور به وجود آورده و امکان پذیر می کند.

از طرفی هر چه هزینه ها و قیمت های تولید در کشوری خاص در مقایسه با کشور های دیگر بیشتر باشد، در نتیجه واردات در مقابل صادرات افزایش یافته که این امر نیز منجر به کاهش ارزش پول ملی آن کشور می گردد. این همان عاملی است که از آن با عنوان ” برابری قدرت خرید” یاد می شود.

عرضه و تقاضا در بازار ارز؛ دو طرف معادله اقتصادی

میزان عرضه به عنوان معیاری برای کالا ها و خدماتی تعریف می شود که در هر زمان در دسترس هستند. ارزش یک کالا( در اینجا ارز ) با عرضه آن یک ارتباط معکوس دارد. با افزایش عرضه ارز، ارزش آن کمتر می شود و بالعکس با کاهش عرضه آن، ارز مورد نظر ارزشمندتر می شود. کافی است برای روشن تر شدن موضوع به مثال سنگ و الماس توجه کنیم. سنگ به سبب فراوانی زیاد، از ارزش کمتری در مقایسه با الماس های کمیاب، برخوردار است.

در طرف دیگر معادله اقتصادی، تقاضا را داریم که به عنوان معیاری از میزان کالای خاصی است که مردم در هر زمان خواهان آن هستند. تاثیر عرضه و تقاضا بر روی نرخ ارز کاملا بر عکس یکدیگر است. به طوری که با افزایش تقاضا برای ارز، ارزش ارز بالا می رود و در اصطلاح گفته می شود که نرخ ارز گران تر شده است و بالعکس، با کاهش تقاضا برای ارز، ارزش آن نیز کاهش می یابد.

عوامل تعیین کننده عرضه و تقاضا

عوامل اقتصادی متعددی وجود دارند که عرضه و تقاضا برای ارز های مختلف را تحت تاثیر قرار می دهند. تغییرات اقتصادی که در آن قدرت نسبی کشور های مختلف دچار تغییر گسترده می شود، مهم ترین عامل تغییر دهنده عرضه و تقاضا برای ارز است.

به عنوان مثال؛ قدرت اقتصادی اقتصاد هایی نظیر ژاپن و آلمان پس از جنگ جهانی دوم به عنوان پشتوانه ای قوی در افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش ارزش ارز آنها عمل نمود. بدهی دولت نیز یکی دیگر از عوامل مهم تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا در بازار ارز است. اگر سرمایه گذاران از ترس نادیده گرفته شدن بدهی ها از سوی دولت ها، احساس نگرانی کنند، سرمایه گذاری های خود را در فضای اقتصادی مورد نظر رها کرده و آن ها را به ارز دیگری منتقل می کنند.

همچنین نرخ های بهره نیز باعث ایجاد تغییر در حساب های سرمایه ای می شوند چرا که سرمایه گذاران دارایی های خود را به سمت ارز هایی روانه می سازند که بازدهی های بیشتری را برای آن ها در بر داشته باشند. علاوه بر این، سفته بازان پیوسته به دنبال فرصتی در بازار ارز هستند که گاهی اوقات می توانند تغییرات چشمگیری در نرخ ارز ایجاد نمایند.

تعیین نرخ ارز در بازار ارز تحت نظام های ارزی مختلف

حدود نیم قرن از تغییر نظام ارزی در سیستم اقتصادی دنیا می گذرد. زمانی که در سال ۱۹۷۰ میلادی، نظام نرخ ارز شناور یا مدیریت شده، جایگزین نظام نرخ ارز ثابت شد. با این وجود هر کدام از این نظام های ارزی بسته به موقعیت ها و زمان های مختلف، مزایا و کاستی های مختص به خود را داشتند.

در یک نظام نرخ ارز انعطاف پذیر، حل مشکل عدم تعادل در تراز پرداخت ها بدون دخالت دولت و تنها با تغییر در نرخ ارز امکان پذیر است. از طرفی دیگر تحت نظام نرخ ارز ثابت، میخکوب کردن نرخ ارز در یک سطح ثابت، نه تنها باعث ایجاد شوک و تحمیل هزینه های سنگین بر دوش مردم یک کشور می شود، بلکه این اقدام با ایجاد مازاد هایی در عرضه و تقاضا یا به عبارتی ایجاد عدم تعادل در تراز پرداخت ها، باعث ایجاد شوک در اقتصاد کشور شده و جریان تجارت بین الملل و سرمایه گذاری را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.

بنابراین یک کشور بسته به موقعیت های مختلف می تواند با به کار بردن و پیاده سازی نظام نرخ ارز انعطاف پذیر بدون درگیر ساختن خود در جهت تعدیل تراز پرداخت ها، از هر نوع سیاستی برای دستیابی به سطوح ایده آل رشد اقتصادی و نیز اشتغال کامل همراه با ثبات قیمت ها بهره گیرد. حال اینکه با به کار بردن نظام ارزی ثابت در کنار سیاست های پولی و مالی می توان به تعادل در تراز داخلی و خارجی نیز دست یافت.

مثال تغییر نرخ یورو

فرض کنید که نرخ مبادله یورو، ۱ یورو= ۱ دلار است. حال اگر اقتصاد ایالت متحده به سمت رکود حرکت کند و نرخ بهره همراه با بازار سهام کاهش یابد، اروپایی ها سرمایه گذاری در ایالت متحده را مطلوب ندانسته حال آن که از نظر آمریکایی ها، سرمایه گذاری اروپایی مطلوب است. بدین صورت تقاضای اروپایی ها برای دلار همزمان با افزایش تقاضای آمریکایی ها برای یورو، کاهش می یابد.

از طرفی دیگر، جریان یافتن سرمایه ها از بازار های آمریکایی به بازار های اروپایی باعث افزایش قیمت یورو شده و نرخ مبادله بالاتری را ایجاد می کند که ممکن است ۱ یورو= ۱.۳۵ دلار باشد. همه این ماجرا ها کل فرایند عمل عرضه و تقاضا در بازار ارز را بیان می کند.

نظام ارزی در اقتصاد ایران

در طی سال های اخیر بحث های زیادی پیرامون این موضوع که نظام ارزی کشور ایران به چه صورت بوده و نقش عرضه و تقاضا در تغییر نرخ ارز چگونه است، شکل گرفته است. با این حال اقتضای شرایط و موقعیت ها سبب شده که گاهی اوقات نظام ارزی کشور شناور و گاهی اوقات نیز به صورت دستوری و ثابت باشد.

اما به نظر می رسد با توجه به این موضوع که عرضه ارز بیشتر توسط دولت کنترل و اعمال می شود و با توجه به این که این متغیر( عرضه ارز) با درآمد های نفتی که آن نیز تحت تاثیر متغیر های برون زا در نوسان است، گره زده شده، بنابراین عمق کافی برای نظام ارزی کشور نمی توان متصور شد.

کاهش قیمت نفت برای زمان کوتاهی، توانایی و قابلیت این را دارد که نرخ ارز را به شدت افزایش دهد. لذا تا زمانی که طرف عرضه در بازار ارز تحت اختیار دولت قرار داشته باشد، نمی توان چه به صورت شناور و چه به صورت میخکوب شده، عدم تعادل در تراز پرداخت ها را حل کرد. لذا برای ایجاد و عمق بخشی نظام ارزی کشور باید تنوع صادراتی کالا ها را توسعه داد تا شوک طرف عرضه، باعث ایجاد نوسانات شدید در نرخ ارز نشود.

جمع بندی و نتیجه گیری

همان طور که در نوشتار اخیر اشاره شد، عرضه و تقاضا به عنوان دو عنصر و نیروی اصلی در بازار ارز مطرح می شوند. به طوری که نوسانات نرخ ارز بیشتر از سوی تغییر در عرضه و تقاضا شکل می گیرد و در نهایت باعث ایجاد عدم تعادل های زیادی در قیمت کالا ها و خدمات، مسائل مربوط به صادرات و واردات کالا ها، ایجاد و ادامه عدم تعادل ها در تراز پرداخت ها و بسیاری دیگر از مشکلات می شود.

بنابراین درک درست از نیرو های بازاری بی تردید هم برای سرمایه گذاران ارزی و هم برای سیاست گذاران دولتی مفید و مثمر ثمر خواهد بود.

خبرهای مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

همچنین بخوانید
بستن
دکمه بازگشت به بالا