میلتون فریدمن، Milton Friedman، (۳۱ جولای ۱۹۱۲- ۱۶ نوامبر ۲۰۰۶) یک اقتصاددان آمریکایی و از بنیانگذاران اصلی نظریه پولگرایی در نیمه دوم قرن بیستم بود. فریدمن در سال ۱۹۷۶ برنده جایزه نوبل در اقتصاد شد.
در اوایل زندگی حرفهایش در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی، فریدمن طرفدار پروپاقرص سیاستهای پولگرایی و بازارهای آزد در مقابل رویکردهای مالی و مداخله دولتی بود. چنین عقایدی در آن زمان، از دیدگاه مکتبهای فکری کینزی، تفکراتی رادیکالی به حساب میآمدند. به عقیده آنها، هزینههای دولت و تاثیرات طرحهای مالی دولتی به مراتب مهمتر از رویکرد پولگرایی بود.
در مقابل مکتب کینزی، فریدمن و طرفداران طرز فکر او بر این باور بودند که دولت باید پایداری اقتصادی را از طریق کنترل ذخیره پولی کشور محقق سازد و به بازار اجازه دهد که نواقص خود را آزادانه و بدون مداخله دولت حل کند.
وقتی در سال ۲۰۰۶، فریدمن در سن ۹۴ سالگی درگذشت، نظریههای او چنان تاثیری بر دنیای اقتصاد گذاشته بودند که به گفته مجله وال استریت ” فریدمن سرمایهداری مدرن را کاملا دگرگون کرده بود.” کارهای او اصول اولیه و پایهای بودند که بنیانهای فکری در ضد-تورم و کاهش مالیات را شکل دادهاند.
زندگی و تحصیلات
فریدمن فرزند دو مهاجر بود که در شهر بروکلین به دنیا آمد. پس از مرگ پدرش در دوران دبیرستان، همزمان در چند شغل مختلف کار میکرد تا مخارج تحصیل در دانشگاه روتگر را تامین کند. در سال ۱۹۳۲ مدرک لیسانس خود را در رشته ریاضیات و اقتصاد دریافت کرد. در همین سال توانست بورسیه ارشد دانشگاه شیکاگو را به خود اختصاص دهد.
در سالهای بعد، در سمتهای مختلف دولتی به تحقیقات بنیادی در بخشهای مختلف اقتصاد کشور مشغول بود. در سال ۱۹۴۶ توانست در مقطع دکتری اقتصاد فارغ التحصیل شود. ۳۰ سال آینده را در دانشگاه شیکاگو به عنوان پروفسور دانشکده اقتصاد سپری کرد. اصلیترین فعالیتهای آکادمیک او به توسعه نظریههای بازار آزاد اختصاص یافت که در مقابل طرفداران مکتب کینزی قرار میگرفتند.
در سال ۱۹۷۶ و به دلیل سالها تحقیق و دستاوردهای مختلف در رشته تحلیل مصرف، نظریه پولگرایی و تفسیر پیچیدگی سیاست تثبیت، به دریافت جایزه نوبل در علوم اقتصاد نائل آمد.
اصلیترین نظریات میلتون فریدمن (Milton Friedman) در اقتصاد
اگر کینز تاثیرگذارترین اقتصاددان نیمه اول قرن بیستم بود، فریدمن شاخصترین چهره اقتصادی در نیم دوم قرن بیستم است. یکی از اولین نظریههای او فرضیه درآمد دائمی بود؛ بنا بر این نظریه، تصمیمات در شیوه مصرف و پسانداز یک خانور بیشتر تحت تاثیر تغییرات درآمد دائمی آن است تا تغییرات درآمدی که اعضای خانواده آنها را موقتی یا گذرا میدانند (مانند نقش حقوق ثابت در مقابل اضافه کاری یا درآمدهای حاشیهای).
اما مهمترین دستاوردهای او در حوزه اقتصاد پولی هستند، جایی که او را به عنوان بنیانگذار پولگرایی و یکی از پیشروان مکتب شیکاگو در اقتصاد سنتی میدانند.
اوایل نیمه دوم قرن بیستم زیر سلطه طرفداران اقتصاددان انگلیسی جان مینارد کینز بود. به عقیده کینز مجموع هزینههای خانگی، تجاری و دولتی اصلیترین اهرم در شکلدادن اقتصاد است. فریدمن اما مخالف این نظریه بود؛ از نگاه او، پول اهمیت چندانی ندارد. در عوض، تغییر در ذخایر پولی است که بیشترین تاثیر را بر فعالیتهای اقتصادی در کوتاه مدت و بر قیمتها در بلند مدت، میگذارد.
فریدمن در تمام دوران زندگیاش یک محقق و دانشجوی اقتصاد بود. حتی در ۹۴ سالگی نیز به بحث درباره نظریههای خود و دیگران میپرداخت. به زبان بسیاری از دوستان و نزدیکان او، فریدمن عاشق واکاوی مسیرهای غیرقطعی در اقتصاد بود.