مقدمه
در سال ۲۰۲۳، اقتصاد ایران با مشکلات ساختاری و محیطی پیچیدهای روبرو بوده است. این چالشها به طور مستقیم بر ارزش پول ملی کشور تأثیر گذاشته و به تضعیف ریال انجامیده است. اقتصاد ایران در سالهای اخیر تحت تأثیر عواملی نظیر تحریمهای اقتصادی بینالمللی، نوسانات شدید قیمت نفت، و ضعفهای مدیریتی و سیاستگذاری قرار گرفته است. این عوامل به طور مشترک باعث شدهاند که اقتصاد کشور دچار رکود شود و ارزش پول ملی به شدت کاهش یابد. یکی از مسائل مهم در این زمینه، افزایش بیرویه پول گسترده در اقتصاد ایران است که آن را به یکی از مهمترین عوامل در تحلیل وضعیت کنونی اقتصاد کشور تبدیل کرده است.
افزایش پول گسترده در اقتصاد به طور عمده ناشی از سیاستهای نادرست پولی و مالی است که با هدف جبران کسری بودجه و تامین مالی دولت اجرا شده است. آمارهای جهانی نشان میدهند که ایران در صدر لیست کشورهایی قرار دارد که بیشترین حجم پول گسترده را در واحد پول ملی خود دارند. این وضعیت نه تنها باعث تضعیف ریال شده، بلکه بر سایر شاخصهای اقتصادی نظیر نرخ تورم، بیکاری، و سرمایهگذاری خارجی نیز تأثیرات منفی داشته است. در این مقاله، به تحلیل جامع این وضعیت، بررسی دلایل، پیامدها و راهکارهای پیشنهادی برای برونرفت از این بحران پرداخته میشود.
۱. تعریف پول گسترده و اهمیت آن
پول گسترده (Broad Money) یکی از مهمترین شاخصهای اقتصادی است که نشاندهنده میزان کل نقدینگی در دسترس در یک اقتصاد است. این شاخص شامل اسکناسها و سکهها، سپردههای جاری، سپردههای مدتدار، اوراق بهادار کوتاهمدت و سایر ابزارهای مالی نقدشونده میشود. پول گسترده به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده سطح نقدینگی در اقتصاد، تأثیرات زیادی بر متغیرهای کلان اقتصادی نظیر تورم، نرخ بهره، و رشد اقتصادی دارد.
اهمیت پول گسترده در اقتصاد به دلیل نقشی که در تعیین میزان نقدینگی، سطح تقاضا و تورم ایفا میکند، بسیار بالاست. اگر پول گسترده به شکلی غیرقابلمدیریت افزایش یابد، میتواند منجر به بیثباتی اقتصادی و مشکلاتی نظیر کاهش ارزش پول ملی و افزایش تورم شود. بنابراین، کنترل و مدیریت صحیح پول گسترده یکی از وظایف کلیدی سیاستگذاران اقتصادی است. عدم توجه به این موضوع میتواند منجر به مشکلاتی مانند کاهش اعتماد عمومی به پول ملی، افزایش قیمتها و در نهایت بحران اقتصادی شود.
۲. بررسی وضعیت پول گسترده در ایران
ایران با حجم عظیمی از پول گسترده، در صدر کشورهای جهان قرار دارد. بر اساس دادههای منتشر شده، حجم پول گسترده در ایران به حدود ۷۴٬۹۸۰ تریلیون ریال رسیده است که تقریباً ۶۷ درصد از کل پول گسترده جهان را تشکیل میدهد. این وضعیت به طور مستقیم بر کاهش ارزش ریال تأثیر گذاشته و اقتصاد ایران را در شرایط بحرانی قرار داده است. در مقایسه با سایر کشورها، اختلاف بین ایران و دیگر کشورها بسیار بزرگ است؛ به عنوان مثال، ویتنام که در رتبه دوم قرار دارد، تنها ۱۴ درصد از کل پول گسترده جهان را داراست. این تفاوت چشمگیر نشاندهنده مدیریت ضعیف اقتصادی و پولی در ایران است.
باید توجه داشت که افزایش پول گسترده در اقتصاد میتواند به عنوان ابزاری برای تحریک رشد اقتصادی در نظر گرفته شود، اما در صورتی که این افزایش بدون مدیریت صحیح و برنامهریزی مناسب انجام شود، نتایج معکوسی به همراه خواهد داشت. در ایران، به نظر میرسد که افزایش پول گسترده بیشتر به دلیل تلاش برای جبران کسری بودجه و تأمین نیازهای مالی دولت انجام شده است، بدون آنکه توجه کافی به تأثیرات بلندمدت آن بر اقتصاد و ارزش پول ملی شده باشد.
۳. دلایل اصلی بیارزش شدن پول ملی ایران
- ۳.۱. تورم و اثرات آن بر ارزش پول
تورم یکی از مهمترین عوامل کاهش ارزش پول ملی در ایران است. در سالهای اخیر، نرخ تورم در کشور به طور مداوم افزایش یافته و به سطحهای بیسابقهای رسیده است. تورم بالا به این معنی است که مقدار زیادی پول در اقتصاد در جریان است، اما این پول قدرت خرید خود را از دست داده است. این موضوع نه تنها بر ارزش پول ملی تأثیر گذاشته، بلکه باعث کاهش قدرت خرید مردم، افزایش هزینههای زندگی، و کاهش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی شده است.
تورم مزمن در ایران ناشی از عوامل متعددی از جمله چاپ بیرویه پول، سیاستهای نادرست پولی و مالی، و افزایش هزینههای تولید است. چاپ بیرویه پول، یکی از عوامل کلیدی در ایجاد تورم مزمن در ایران بوده است. در سالهای اخیر، به دلیل نیاز دولت به تأمین منابع مالی، چاپ پول بدون پشتوانه افزایش یافته است که این امر منجر به افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم شده است. تورم بهعنوان یک بیماری اقتصادی مزمن، مانع اصلی در مسیر توسعه اقتصادی کشور بوده و به طور مستقیم بر ارزش پول ملی تأثیر گذاشته است.
- ۳.۲. سیاستهای پولی و مالی ناکارآمد
سیاستهای پولی و مالی دولت ایران در سالهای اخیر نتوانستهاند از افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی جلوگیری کنند. یکی از مهمترین مشکلات، چاپ بیرویه پول توسط بانک مرکزی است که بدون پشتوانه کافی و برنامهریزی صحیح صورت گرفته است. مدیریت ناکارآمد اقتصاد، عدم کنترل صحیح بر نرخ بهره و ناتوانی در کنترل جریان نقدینگی از جمله سیاستهای اشتباه هستند که موجب بیثباتی اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی شدهاند.
یکی دیگر از مشکلات، نظام بانکی ناکارآمد است که با مشکلاتی نظیر بدهیهای معوقه، نبود شفافیت، و عدم مدیریت صحیح منابع مواجه است. این مشکلات باعث شدهاند تا نظام بانکی به جای تسهیل رشد اقتصادی، به یکی از عوامل ایجاد بیثباتی اقتصادی تبدیل شود. ضعف در نظام بانکی و نبود نظارت کافی بر عملکرد بانکها منجر به ایجاد مشکلاتی نظیر افزایش نقدینگی بیرویه، ناتوانی در مدیریت داراییها و تعهدات بانکی، و در نهایت تضعیف اعتماد عمومی به سیستم بانکی شده است.
- ۳.۳. تحریمهای اقتصادی و کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP)
تحریمهای اقتصادی که در سالهای اخیر علیه ایران اعمال شدهاند، تأثیرات مخربی بر اقتصاد کشور داشتهاند. این تحریمها باعث کاهش ورود ارز خارجی به کشور، کاهش صادرات نفت و محصولات پتروشیمی بهعنوان مهمترین منابع درآمدی ایران، و در نتیجه کاهش ارزش ریال شدهاند. کاهش تولید ناخالص داخلی و ناتوانی در جذب سرمایهگذاری خارجی نیز از دیگر دلایل اصلی کاهش ارزش پول ملی است. این عوامل در کنار هم، شرایط اقتصادی بسیار نامساعدی را برای ایران به وجود آوردهاند.
تحریمهای اقتصادی نه تنها به کاهش درآمدهای ارزی کشور منجر شدهاند، بلکه دسترسی ایران به بازارهای بینالمللی و تکنولوژیهای نوین را نیز محدود کردهاند. این موضوع باعث شده است که اقتصاد کشور نتواند بهروز شده و در رقابت با سایر کشورهای منطقه و جهان باقی بماند. کاهش تولید ناخالص داخلی نیز به معنای کاهش تولید و بهرهوری در بخشهای مختلف اقتصادی است که این امر به طور مستقیم بر کاهش ارزش پول ملی تأثیرگذار بوده است.
۴. مقایسه با سایر کشورها
در مقایسه با سایر کشورها، وضعیت ایران در زمینه حجم پول گسترده و کاهش ارزش پول ملی بسیار وخیمتر است. به عنوان مثال، ویتنام با وجود داشتن پول گسترده قابل توجه، توانسته است با اجرای سیاستهای اقتصادی صحیح و مدیریت بهینه، از آثار منفی این افزایش بر اقتصاد خود جلوگیری کند. در مقابل، ایران به دلیل نبود سیاستهای مناسب و مدیریت ناکارآمد، با مشکلات عدیدهای مواجه شده است.
کشورهایی مانند ترکیه، برزیل و آرژانتین نیز در گذشته با مشکلات مشابهی روبرو بودهاند، اما با اتخاذ اصلاحات اقتصادی و تلاش برای کنترل تورم و نقدینگی، توانستهاند بهبودهای قابلتوجهی در اقتصاد خود ایجاد کنند. ترکیه، به عنوان یکی از کشورهایی که در دهه ۱۹۹۰ با مشکلات اقتصادی مشابهی مواجه بود، توانست با اجرای اصلاحات ساختاری و افزایش شفافیت در سیستم مالی، از بحران اقتصادی خارج شود و رشد اقتصادی پایداری را تجربه کند. در برزیل نیز، با توجه به تجربیات گذشته، اصلاحات اقتصادی بهبود وضعیت اقتصادی را به دنبال داشت. این کشور با کنترل تورم و افزایش سرمایهگذاری خارجی توانست بحرانهای اقتصادی خود را مدیریت کند.
۵. پیامدهای اقتصادی و اجتماعی کاهش ارزش پول ملی
کاهش ارزش پول ملی ایران پیامدهای گستردهای بر اقتصاد و جامعه داشته است. این پیامدها شامل کاهش قدرت خرید مردم، افزایش نابرابریهای اجتماعی، کاهش سرمایهگذاری خارجی و افزایش نرخ بیکاری است.
- ۵.۱. کاهش قدرت خرید و تأثیر بر اقشار مختلف جامعه
کاهش ارزش ریال بهطور مستقیم باعث کاهش قدرت خرید مردم شده است. این موضوع بهویژه بر اقشار کمدرآمد جامعه تأثیرگذار بوده و آنها را با مشکلات جدی در تأمین نیازهای اولیه زندگی روبرو کرده است. قیمت کالاها و خدمات به سرعت افزایش یافته و این افزایش بیش از همه اقشار ضعیفتر جامعه را تحت فشار قرار داده است.
- ۵.۲. افزایش نابرابریهای اجتماعی و فاصله طبقاتی
افزایش تورم و کاهش ارزش پول ملی باعث افزایش نابرابریهای اجتماعی شده است. اقشار ثروتمندتر جامعه که توانایی سرمایهگذاری در داراییهای مقاوم در برابر تورم مانند طلا و ارزهای خارجی را دارند، توانستهاند تا حدی از اثرات منفی تورم در امان بمانند. اما اقشار کمدرآمد و متوسط جامعه، به دلیل ناتوانی در مقابله با افزایش قیمتها، بیشترین آسیب را دیدهاند. این نابرابریها باعث افزایش تنشهای اجتماعی و کاهش اعتماد به دولت و نهادهای اقتصادی شده است.
- ۵.۳. کاهش سرمایهگذاری خارجی و تأثیرات منفی بر اقتصاد
یکی از پیامدهای مهم کاهش ارزش پول ملی، کاهش جذابیت اقتصادی برای سرمایهگذاران خارجی است. سرمایهگذاران برای ورود به یک بازار، به دنبال ثبات اقتصادی و چشمانداز رشد مثبت هستند. اما در ایران به دلیل بیثباتیهای اقتصادی، کاهش ارزش ریال و عدم شفافیت در سیاستهای اقتصادی، جذابیت برای سرمایهگذاری کاهش یافته است. این مسئله بهطور مستقیم بر کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری تأثیر گذاشته است. نبود سرمایهگذاری خارجی باعث کاهش انتقال تکنولوژی و دانش مدیریتی به کشور و کاهش فرصتهای شغلی شده است.
۶. راهکارها و پیشنهادات برای بهبود وضعیت اقتصادی ایران
برای جلوگیری از بیارزش شدن بیشتر ریال و بهبود وضعیت اقتصادی کشور، نیاز به اصلاحات جدی در سیاستهای اقتصادی و پولی وجود دارد. در ادامه به برخی از راهکارهای پیشنهادی اشاره میشود:
- ۶.۱. کنترل تورم و مدیریت نقدینگی
یکی از مهمترین راهکارها برای بهبود وضعیت اقتصادی، کنترل تورم است. این امر نیازمند سیاستهای پولی منسجم و جلوگیری از چاپ بیرویه پول است. بانک مرکزی باید با اجرای سیاستهای سختگیرانهتر، نقدینگی در اقتصاد را کنترل کرده و از افزایش تورم جلوگیری کند. همچنین، اصلاح نرخ بهره و کنترل میزان اعتباردهی بانکها میتواند به کاهش تورم کمک کند. بانک مرکزی باید برنامههای جدیدی برای کنترل نقدینگی و افزایش اعتماد عمومی به سیاستهای پولی خود ارائه دهد.
- ۶.۲. اصلاح نظام بانکی و افزایش شفافیت
نظام بانکی ایران نیاز به اصلاحات جدی دارد. برای بهبود عملکرد نظام بانکی، باید نرخ بهره کاهش یابد، نقدینگی کنترل شود و شفافیت در عملکرد بانکها افزایش یابد. همچنین، نیاز به اصلاحات ساختاری در بانکها برای افزایش کارایی و کاهش ریسکهای سیستمیک وجود دارد. افزایش نظارت بر عملکرد بانکها و کاهش بدهیهای معوقه میتواند به بهبود وضعیت نظام بانکی کمک کند. استفاده از تکنولوژیهای نوین و دیجیتالی شدن خدمات بانکی نیز میتواند به افزایش کارایی و کاهش هزینهها کمک کند.
- ۶.۳. بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمها
یکی از عوامل کلیدی در بهبود وضعیت اقتصادی ایران، بهبود روابط بینالمللی و رفع تحریمهاست. با بهبود روابط خارجی، امکان دسترسی به بازارهای جهانی و منابع مالی بینالمللی فراهم میشود که میتواند به افزایش ورود ارز خارجی به کشور و تقویت ارزش ریال کمک کند. همچنین، جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند به ایجاد شغل و کاهش نرخ بیکاری کمک کند. ایران میتواند با بهبود دیپلماسی اقتصادی و تلاش برای رفع تحریمها، زمینههای جذب سرمایهگذاریهای خارجی را فراهم کند و از تکنولوژیهای پیشرفته برای بهبود تولید و کاهش هزینهها بهره ببرد.
نتیجهگیری
اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۳ با چالشهای جدی مواجه بوده است که منجر به کاهش ارزش پول ملی و افزایش حجم پول گسترده شده است. این وضعیت نیازمند اقدامات جدی و اصلاحات اقتصادی است تا از بدتر شدن شرایط جلوگیری شود. سیاستگذاران باید با اجرای سیاستهای اقتصادی مناسب، کنترل تورم و مدیریت نقدینگی، اصلاح نظام بانکی و بهبود روابط بینالمللی، به بهبود وضعیت اقتصادی کشور کمک کنند. تنها با اصلاحات جامع و پایدار میتوان به بهبود اقتصاد و افزایش ارزش ریال دست یافت و شرایط زندگی برای مردم را بهبود بخشید. تلاش برای مدیریت صحیح منابع، افزایش شفافیت و کارایی در نظام بانکی و اقتصادی، و ایجاد زمینههای مناسب برای جذب سرمایهگذاری خارجی، میتواند به خروج از بحران اقتصادی و بازگشت به مسیر رشد کمک کند.