ارز ضعیف (Weak Currency) و ارز قدرتمند (Strong Currency) دو مفهوم برای تفسیر وضعیت ارزها در تقابل با یکدیگر هستند. ارز ضعیف معمولا به اقتصادی ضعیفتر و ارز قدرتمند به یک اقتصاد نیرومند با چالشهای کمتر اشاره دارند.
علاوهبراین، ارز ضعیف گاهی نتیجه یک سیاست اقتصادی ساختاریافته دولت است که تلاش دارد سطح صادرات خود را بالا ببرد. در این شرایط، دولتها سعی میکنند نقش بیشتری در بازارهای جهانی داشته باشند و امر بازاریابی و عرضه رقابتی، باعث ایجاد وضعیت موقت ارز ضعیف برای کشور میشود.
ارز ضعیف باعث تشدید تورم در کشور میشود، چراکه هردو به طور مستقیم بر وضعیت اقتصادی تأثیر میگذارند و از آن تأثیر میگیرند. در چنین وضعیتی، اختلاف ارزش صادرات نسبت به ارزش واردات بسیار پایین است و کانالهای تأمینکننده مواد خام تمایل بیشتری برای صادرات دارند.
ارز ضعیف (Weak Currency) چیست؟
وقتی ارز دو کشور مختلف را با هم مقایسه میکنیم، همیشه یک تفاوت در ارزش و معاوضه آنها وجود دارد. ارز قدرتمند آن ارزی است که نسبت به ارز، ماده، اقتصاد یا کالای مبنا ارزش بیشتری دارد. ارز ضعیف، ارزی است که برای بازه زمانی قابلتوجهی، در مقابل ارز مبنا ارزش آن نزولی است.
برای درک بهتر موضوع، نرخ معاوضه بین دو ارز دلار آمریکا و دلار کانادا در بازه زمانی ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۲ را در نظر بگیرید.
در این تصویر، نمودار عمودی قیمت یک دلار آمریکا نسبت به دلار کانادا را ملاحظه میکنید. بخصوص، نوسانهای موجود در این نمودار وضعیت اقتصادی کشور در چند دهه اخیر را نشان میدهند. چنانکه مشخص است، دلار بهطور کلی قدرت بیشتری نسبت به دلار کانادا داشته است؛ نرخ ۱.۱۷ در سال ۱۹۸۰ از ارزش دلار آمریکا به ۱.۳۶ در سال ۲۰۲۲ رسیده است که صعودی چند صدم درصدی است.
در مقایسه ارز کشورها، مشخصا ضعف و نزول یکی به معنی صعود و قدرت گرفتن دیگری است. بنابراین، مقایسه دو ارز به تنهایی معیار خوبی برای بررسی اقتصاد نسبی آنها نیست؛ گاهی هر دو اقتصاد در حال انقباض هستند، فقط سرعت انقباض یکی نسبت به دیگری کمتر است.
بنابراین، در تشخیص یک ارز ضعیف باید مقایسه ارز با چندین ارز مبنا و شاخص مانند دلار، یورو، یوآن صورت بگیرد.
ارز قدرتمند
در مقابل Weak Currency، ارز قدرتمند وجود دارد که در طول زمان، و در مقایسه با سایر ارزها، عملکرد بهتری داشته است. کشورهایی که ارز قدرتمندی دارند اقتصاد پویاتر با کانالهای تبادل کالا بیشتری دارند. بنابراین، ارز آنها رسمیت بیشتری در معاملات بینالمللی دارد.
در شکل زیر مقایسهای از قدرت سه ارز مختلف یوآن چین، ین ژاپن و یورو را ملاحظه میکنید. از این نمودارها میتوان تا حدودی به رشد اقتصادی چین و ثبات در اقتصاد ژاپن پی برد. همچنین، یورو نسبت به دو ارز دیگر عملکرد بدتری داشته و در این مقایسه به عنوان ارز ضعیف شناخته میشود.
چه معیارهایی بر ضعف یا قدرت ارزها تأثیر میگذارند
برای مقایسه یک ارز و تشخیص قدرت آن نسبت به بقیه، نباید تنها به ارزش آن نسبت به دلار یا هر ارز مبنای دیگر تکیه کرد. برای مثال، ین ژاپن ارزشی در حدود ۱ سنت آمریکا را دارد، اما پوند انگلیس ۱.۲ دلار میارزد؛ با وجود این، پوند هرگز قدرتمندتر از ین نیست، بلکه در چند سال اخیر به شدت افت هم کرده است.
بهترین روش برای تشخیص قدرت ارزش یک کشور و تشخیص ارز ضعیف از قدرتمند، مقایسه آنها با یکدیگر در طول یک بازه زمانی میانمدت و بلندمدت است. برای مثال، به نمودار مقایسهای بالا و عملکرد ین نسبت به دو ارز یوآن و یورو توجه کنید.
علاوهبراین، صادرات و واردات کشورها، جایگاه سیاسی آنها در مجامع بینالمللی، امنیت داخلی، نرخ تورم و بیکاری در کشور، تقاضا برای کالاهای تولیدی آن و شاخصهای اقتصادی دیگر، نقشی کلیدی در ضعیف یا قدرت یک ارز دارند.
شاخص قدرت خرید
شاخص قدرت خرید یک مقیاس فوقالعاده برای تشخیص ارز ضعیف از ارز قدرتمند است. این شاخص به ارزش یک سبد کالای مشترک نسبت به ارزهای مختلف میپردازد. نرخ قدرت یا ضعف یک ارز نسبت به دیگری را میتوان با استفاده از تفاوت در قدرت خرید کالاهای مشترک استنباط کرد.
اما برای تشخیص وضعیت یک ارز با شاخص قدرت خرید، باید از معیار دیگهای نیز بهره گرفت و آن نرخ تورم در مقابل افزایش حقوق مبناست. اگر نرخ تورم رو به افزایش باشد و حقوق مبنا با همان نسبت افزایش نیابد، قدرت خرید کاهش مییابد و ارز ضعیف را نتیجه میدهد.
رویکردهای اقتصادی
انضباط مالی محکم و سیاستهای پولی ضد تورمی به ارتقاء یک ارز کمک شایانی میکنند. بخصوص، همکاری دولت در طرحهای توسعه صادرات و کمک به صنایع، باعث ارتقاء مشارکت اقتصادی دولت و تأثیر آن بر مانور بینالمللی صنایع داخلی میشود.
این فعالیت به نوبه خود باعث نیاز کمتر به واردات و رقابتی شدن وضعیت برای کالاهای خارجی میشود. درنتیجه این رقابت، جریان تقاضای داخل لیزری عمل میکند و تنها بهترین محصولات با قیمتهای مناسب وارد میشوند که خود به عاملی در افزایش قدرت ارز ملی میانجامد.
برای مثال، در چین و ژاپن، طی چند دهه، قدرت تولید در داخل آنقدر افزایش یافت که نیاز به واردات به حداقل رسید. کیفیت کالای داخلی بخصوص، باعث شد که ژاپن وابستگی کمتری به واردات پیدا کند، تورم کاهش یابد و ارز آن به ثبات ارزشی برسد.
مزایا و معایب ارز ضعیف
با یک ارز ضعیف، کشور میتواند صادرات خود را جذابتر کند، زیرا قیمت کالاهای آن کمتر از نمونههای خارجی است. افزایش فروش ممکن است باعث بهبود وضعیت اقتصادی شود و شغلهای بیشتری در کشور تعریف شوند.
اما اگر میزان درآمد با کاهش ارزش ارز همراه نباشد، ارز ضعیف به یک معزل بزرگ تبدیل میشود و نهتنها باعث بهبود وضعیت اقتصادی مردم نمیگردد، بلکه چالشهای بیشتری را برای جامعه تعریف خواهد کرد.
بخصوص وقتی قدرت خرید کاهش یابد، مردم داخل کشور امکان مشارکت در بهبود وضعیت تولید داخلی را ندارند و هرآنچه تولید میشود یا باید صادر گردد، یا اینکه پس از مدتی متوقف شود. بنابراین، باید توازونی بین حقوق نیروی انسانی و افزایش میزان صادرات و تولید برای آن برقرار شود.
چگونه میتوان دلار را کاهشی کرد؟
باید گفت که در بازارهای مالی، میزان عرضه و تقاضا است که ارزشها را مشخص میکند. بنابراین، برای کنترل ارزش دلار، در اولین گام باید تقاضا برای آن کاهش یابد. بانک مرکزی کشورها وظیفه ایجاد تعادل در عرضه و تقاضای ارزها را دارد و با قدرت مالی خود میتواند تا حدودی بر میزان تقاضا در این بازار تأثیر بگذارد.
گزینه دیگر، افزایش نرخ بهره بانکی است؛ گاهی، اما برای بازه کوتاهی، افزایش نرخ بهره بانکی باعث تمایل نسبی مردم به سرمایهگذاری در سیستم بانکی کشور میشود، زیرا ریسک پایینتری دارد. هرچقدر میزان افزایش نرخ بهره بیشتر باشد، مطمئنا تمایل به گسیل سرمایه به سمت بانکها بیشتر خواهد بود.
تورم نقشی حیاتی در کنترل تقاضا دارد. وقتی تورم بالا میرود، مردم برای حفظ سرمایههای خود به کالاهایی چون طلا و دلار روی میآورند. با کنترل تورم، ثبات یا کاهش آن، دولت به طور غیرمستقیم تقاضا برای دلار را کاهش میدهد و همین امر باعث کاهش نسبی ارزش آن میشود.
درنهایت، اخبار سیاسی تأثیر زیادی بر نوسانات بازار دارند. ثبات در سیاست و مشارکت در جریانهای بینالمللی باعث ایجاد ثبات در ارزش ارز ملی در مقابل ارزهای خارجی میشود. برای مثال، اخبار اخیر درباره مذاکرات ایران با آژانس انرژی اتمی نقش مشخصی در کاهش تدریجی قیمت دلار داشتند.
جمعبندی:
به زبانی ساده، ارز ضعیف یعنی تقاضا برای ارز رسمی کشور شما در بازارهای ارز کم است و به همین دلیل، ارزش آن رو به کاهش است. منظور از تقاضای پایین، عدم تمایل کشورها برای قرار دادن ارز ضعیف در سبد فارکس خود است.
عوامل زیادی بر ایجاد ارز ضعیف و قدرتمند تأثیر میگذارند، شاخصترین آنها مانور اقتصادی، سیاست تجاری و صنعتی کشورها هستند. هرچقدر تقاضا برای کالاهای یک کشور افزایش یابد، قدرت ارز آن نیز بالا میرود، اما این افزایش نیز نسبی است و به عوامل دیگری چون نوع کالاها و نوع تبادل بستگی دارد.
درنهایت، ثبات اقتصادی و سیاسی یک کشور نقش اصلی را در ثبات ارزش ارزی آن بازی میکند. هرچقدر وضعیت کشور از جنبههای مختلف تثبیت گردد، سرمایهگذاران تمایل بیشتری در ورود به آن اقتصاد دارند؛ همزمان، رونق در تولید و فعالیتهای سرمایهگذاری باعث ارتقاء جایگاه ارز رایج میشوند.