با نزدیک شدن به نوروز ۱۴۰۳، چالشهای جدید و شاید تکراری برای مردم، کسبوکارها و البته کارکنان آنها بیشتر جلوه میکنند. نوروز نماینده حس خوب سرسبزی، نو شدن طبیعت و آغاز شدن و آغازگر بودن است. با این حال، جنبههای اقتصادی این دوره زمانی از سال، به همان درخشانی و لطافت جنبههای طبیعی و حس و حال تعطیلی آخر سال و شروع سال ۱۴۰۳ نیستند.
اولین روزهای نوروز ۱۴۰۳ با رمضان ۱۴۰۳ همراه شدهاند که خود جنبههای معنوی مثبت و البته چالشهای اقتصادی متناظر با خود را دارد. بنابراین، ما احساس میکنیم که نوروز ۱۴۰۳ یکی از چالشبرانگیزترین برهههای زمانی برای اقتصاد ایران و مردم آن است.
اما نکتهای که نگاه یک تحلیلگر را به خود جلب میکند، وقفهای است که در افزایش قیمت کالا رخ داده است. این وقفه بی شک با شروع رمضان و تلاش برای حفظ قیمت کالاهای اساسی ارتباط مستقیم دارد. با این حال، سد کوچکی که در مقابل جریان پیوسته تورمی قرار میگیرد، هرگز قدرت نگهداری بلندمدت آن را ندارد و اگر تورم به صورت مستقیم مهار نشده باشد، در هنگام یا کمی پس از پایان این دو رویداد شاهد جهش در قیمتها خواهیم بود.
در این مقاله قصد داریم جنبههای اقتصادی نوروز ۱۴۰۳ و رمضان امسال را برای عامه مردم، کسبوکارها و کارکنان بررسی کنیم.
نوروز ۱۴۰۳ و سناریوهای اقتصادی
نوروز همیشه یک جوشش خاصی با خود دارد، یک حس تکاپو برای تغییر و آغاز فصل جدید، حسی که از طبیعت الهام گرفته میشود و انسانها بیشتر از هر زمان دیگری تغییر را حس میکنند. نوروز جدا شدن از زمستان سرد و مشکلات متأثر از آن و یک حس رهایی پس از گرم شدن هوا و دیدن شکوفههای بهاری است.
ازطرفی، رسیدن نوروز ۱۴۰۳ به منزله آغاز یک سال جدید، هدایای آخر سال کارکنان، قیمتگذاریهای جدید، حقوق جدید و … نیز هست. بنابراین، از جنبه اقتصادی نیز نوروز یک جریان متحول را با خود به همراه دارد. جریانی که گاهی مثبت و گاهی منفی است.
کمی اگر به عقبتر برگردیم، یعنی اسفند، به سناریوهایی میرسیم که از جانب مردم و کارشناسان اقتصادی مطرح میشوند. سناروییهایی که تلاش دارند به سوالاتی مثل آیا امسال قیمت کالاهای اساسی بالا میرود؟ در نوروز ۱۴۰۳ بنزین چه وضعیتی دارد؟ یا بودجه دولت چقدر است و چقدر کسری بودجه داریم؟ پاسخ دهند.
به همین دلیل است که در اسفند دولتیها سعی میکنند با اعلان اینکه قرار نیست قیمتی تغییر کند، یا بازارها کنترل میشوند و مواردی از این دست، جو بازارهای مختلف را کمی آرام کنند؛ یا اینکه با افزایش عرضه سعی کنند قیمت کالاهای خاصی را کنترل کنند. با این حال، عرضه و تقاضا تنها یک جنبه از اقتصاد است و باور جمعی شاید حتی تأثیرگذارتر باشد.
قبل از ماه رمضان و بعد از ماه رمضان
تقریبا همیشه دو سناریو متفاوت برای قبل و بعد از ماه رمضان وجود دارد. قبل از رمضان ثبات در قیمت کالاهای اساسی با فشار بیشتری از جانب دولت حفظ میشود، اما بازه کوتاهی پس از آن جریانهای قیمتگذاری به هضم وعدههای نخورده خود در ماه رمضان میپردازند و رشدی نمایی در قیمتها را شاهد هستیم.
بخصوص وقتی ارزش ارز روندی صعودی را طی میکند، فشار برای کنترل قیمت کالاهای اساسی بسیار مشخصتر و با چالش بیشتر همراه است. با این حال، نقدینگی کمی که مردم در ایام نوروز جمع کردهاند به کمک میآید و گردش مالی لازم برای ایجاد ثبات را فراهم میکند (زیرا مردم بیشتر خرج میکنند و فروشندگان سودهای کم اما در حجمهای بیشتر را دریافت میکنند). از طرفی، مردم مشغلههای تفریحی بیشتری پیدا میکنند و جنبههای اقتصادی این دوره کم رنگتر میشوند.
قیمت بنزین در سال ۱۴۰۳
سناریو دیگر به قیمت بنزین گره خورده است. با احتمال بسیار بالا، قیمت بنزین نیز تا پس از تعطیلات نوروزی و عید فطر هیچ تغییری نخواهد کرد. حتی برای یک بازه زمانی کوتاه پس از آن نیز تغییری را شاهد نیستیم. با این حال، در فاصلهای چند هفتهای از پایان رمضان، قیمت بنزین نیز با احتمال زیاد دچار تغییر میشود (حداقل با برداشتی که از تغییرات قبلی و بازههای زمانی مرتبط با آن داریم).
نکته اما در تغییر نیست، بلکه در میزان تغییر قیمت بنزین در سال ۱۴۰۳ است. همچنان که درباره کالاهای اساسی امکان تغییر نمایی به دلیل ایجاد ثبات پیش از نوروز و رمضان هست، امکان دارد قیمت بنزین نیز افزایشی بیشتر از انتظار را به خود ببیند.
بنابراین، کالاهای اساسی و بنزین ممکن است به طور همزمان شاهد افزایش قیمت باشند و تورم نقطهای بالایی را به اقتصاد و مردم تحمیل کنند. در مقابل، امکان دارد دولت برای همزمان نشدن این رشد در قیمتها تصمیم بگیرد افزایش قیمت بنزین را تا چند ماه به تعویق بیاندازد.
قیمت نفت در سال ۱۴۰۳
سناریو دیگر حول قیمت نفت شکل میگیرد. به نظر میرسد که کالای نفت در سال ۱۴۰۳ همچنان بالاتر از میانگین ۸۰ دلار در بازارهای جهانی معامله شود. حتی میتوان پیشبینی کرد، با توجه به وضعیت سیاسی جهان، که قیمت تا ۱۰۰ دلار هم افزایش مییابد و برای انتهای سال ۱۴۰۳ میانگین قیمت نفت نزدیک به ۹۰ دلار باشد
اگر چنین پیشبینیای درست باشد، قیمت بنزین در سال ۱۴۰۳ کمترین میزان افزایش را نسبت به هر سناریوی دیگر خواهد داشت. دلیل این امر امکان تأمین بودجه دولت از دیگر منابع و عدم نیاز به تغییر قیمت یک کالا با حساسیت بالاست. با این حال، اینکه قیمت بنزین در سال ۱۴۰۳ تغییر میکند یا نه، جواب این است که با احتمال بالا تغییر میکند، فقط بسته به شرایط مختلف میزان تغییر متفاوت خواهد بود.
چالش کسبوکارها در ایام نوروز ۱۴۰۳
مورد دیگر که به آن میپردازیم، چالش کسبوکارها در ایام قبل، در حین و بعد از نوروز است. در این بازه زمانی کارکنان تمایل کمتری برای فعالیت در شرکتها دارند، زیرا زمستان تمام شده و کارکنان میخواهند از مرخصیها استفاده کنند. بخصوص ۲ هفته آخر سال کارایی در شرکتها به شدت پایین میآید و بازدهی نیروی انسانی به شدت نزول میکند.
ازطرفی، شرکت باید هدایای نوروزی به کارکنان خود اهدا کند، با چالش افزایش احتمالی قیمتها مقابله کند، مرخصیها را مدیریت کند، و همزمان نیروی انسانی خود را راضی نگه دارد. هر هدیهای که از جانب شرکت پرداخت شود با تورم سنجیده میشود و اگر کم به نظر برسد، مطمئنا در انگیزه و بازدهی نیروی انسانی آن تأثیر منفی دارد.
همچنین، شرکت با چالشهای کلانتر اقتصادی باید دست و پنجه نرم کند، چراکه با افزایش قیمت ارز، مانور اکثر شرکتهایی که یا تجارت بینالمللی دارند و یا کالای اولیه خود را از خارج وارد میکنند، با چالش محدود میشود. در چنین شرایطی، شرکت به سراغ صرفهجوییهای مختلف میرود و یکی از آنها کاهش میزان دستمزد و هدیه آخر سال است.
برای استارتآپها و شرکتهای نوپا آخر سال یک چالش تمام عیار و گاها یک فاجعه اقتصادی به همراه دارد. آنها تجربه و دارایی لازم برای مدیریت شرایط را ندارند و دولت خود فرصت و بودجه کافی برای حمایت از آنها ندارد. در نتیجه، آنها یا اقدام به کاهش هزینهها میکنند و حتی تعدیل نیرو را در رأس کار قرار میدهند، یا اینکه نیروی انسانی خود جذبهای در شرکت نمیبیند و آن را رها میکند.
در نتیجه، نرخ بیکاری در این دوران اکثرا افزایشی است، زیرا شرکتها به بحران نزدیک میشوند و نیروی انسانی خود را یا از دست میدهند یا تعدیل نیرو میکنند.
راه حل چیست؟
مطمئنا راه حل برای عبور یا عدم مواجه با چنین بحرانهایی را نباید در ۲ هفته مانده به آن طراحی کرد. برعکس، هر شرکت باید ماهها قبل به فکر آماده شدن ساختارها و زیرمجموعههای خود برای یک چالش اقتصادی تمام عیار باشد.
اولین گام پیشبینی میزان و نوع چالش از نظر اقتصادی است. شرکتها به مدلهای اقتصادی نیاز دارند تا وضعیت کمی و کیفی را آمیخته کند و یک مدل پویا برای تصمیمگیری ارائه کند. چنین مدلی به دادههای سالهای پیش میپردازد، تصمیمگیریها با تأثیر مثبت و منفی را میسنجد و برای عبور از بحران راهحل پیشنهاد میدهد.
کسبوکارها هرگز نباید خود را یک مجموعه یا ساختار در مقابل کارکنان خود ببینند؛ شبیه دو جبهه با علایق اقتصادی و هدفگذاریهای متفاوت که هر کدام برای موفقیت خود تلاش میکند و این موفقیت را مجزا از حضور دیگری میبیند. بخصوص، این سازمان است که باید حس متعلق بودن را به کارمندان بدهد تا در زمانهای بحرانی نیز برای بقاء آن تلاش کنند، چراکه خود را جزئی از آن میدانند.
چالش اقتصادی سال ۱۴۰۳
آغاز هر سال، برای هر کشوری، چالشهای اقتصادی متفاوت از یکدیگرند و تأثیر متفاوتی بر قشرهای مختلف دارند. برای ایرانیها، سال ۱۴۰۳ به نظر چالش اقتصادی بسیار منحصر به فردی با خود به همراه دارد. دو واقعه مهم تاریخی و مذهبی، نوروز و رمضان ۱۴۰۳، همزمان شدهاند، قیمت دلار در پیک تاریخی خود است، اما قیمت نفت نیز افزایشی است.
نکتهای که تفاوت سال ۱۴۰۳ را از سالهای قبل مشخصتر میکند، رکود در معاملات مسکن و خودرو است. در اینجا نیز ۲ سناریو مطرح است، یا اینکه مردم قدرت خرید خود را به شدت از دست دادهاند و دیگر به سرمایهگذاری در مسکن و خودرو نمیتوانند فکر کنند، یا اینکه مردم نیز منتظر عبور از نوروز و رمضاناند.
به نظر سناریو اول محتملتر است، مردم قدرت ریسکپذیری را به دلیل کاهش قدرت خرید از دست دادهاند. در چنین حالتی، بانکها نیز با سقوط در سودآوری همراه خواهند بود و در بلندمدت چالشی برای کلیت اقتصاد ایجاد میکنند.
درنهایت، جریان پولی و نقدینگی کاهش یافته و این بیشتر از هر مورد دیگری میتواند زنگ خطر را برای اقتصاد کشور به صدا درآورد. به نظر میرسد “ریسک” در جریانهای اقتصادی دیگر آن مفهوم قبلی را ندارد و رکود و صبر کردن جایگزین انواع سرمایهگذاریها شده است.
جمعبندی
نوروز ۱۴۰۳، رمضان ۱۴۰۳ و هرآنچه با سال ۱۴۰۳ همراه است، خبر از یک چالش قابلتوجه و فشار ناگهانی بر اقتصاد ایران دارد. به نظر میرسد که رکود کنونی نه به دلیل وقفه در معاملات و منتظر ماندن برای زمان درست در ورود، بلکه به معنی عدم توانایی در ریسک کردن و کاهش ماندگارِ قدرت خرید مردم است.
در نتیجه، مهمترین و اورژانسیترین گام برای عبور از چالش کنونی و چالش ممکن پیشرو، افزایش حس سرمایهگذاری و ریسک کردن مردم و کسبوکارهاست. اما سوال اینجاست که دولت چگونه این حس را ایجاد کند؟ پاسخ شاید تنها در وام دادن بانکها به مردم و افزایش نقدینگی نباشد؛ بلکه باید در افزایش ثبات درآمدی و شغلی به دنبال آن گشت.
مقالههای قدیمی ما با موضوعات مشابه را نیز مطالعه کنید!