شبکههای اجتماعی به شریان اصلی در اقتصاد رسانهای و پلتفرم اصلی تبلیغ کالا، برند و حتی جریان فکری بدل شدهاند. به طور میانگین، کاربرانی که به اینترنت دسترسی دارند هر روز ۲ ساعت ۲۷ دقیقه از وقت خود را به شبکههای اجتماعی اختصاص میدهند. هرچند، این عدد در کشورهای مختلف متمایز است، برای مثال در ایران این رقم بیشتر از ۳ ساعت است.
بخصوص، بازارها و کسبوکارهای جدید بیشترین میزان فعالیت جمعی و حرفهای را در سوشال دارند؛ همچنین، جوانان اصلیترین مخاطبان این بازارهای جدید و البته پلتفرمهای اجتماعی هستند و کشورهای پیرتر ساعات کمتری را صرف سوشال میکنند (زیر یک ساعت).
با توجه به این آمارها، هرگز نمیتوان و نباید از قدرت شبکههای اجتماعی در توسعه و گسترش اقتصادی چشمپوشی کرد. پتانسیل این پلتفرمها هرگز به صورت کامل استخراج نشده است. بخصوص، تعریفات و چهارچوبهای اقتصادی مبتنی بر آنها چندان مدنظر جوامع، دولتها و حتی جامعه شناسان قرار نگرفتهاند.
در این مقاله به شبکههای اجتماعی و جریانهای اقتصادی محصول آنها میپردازیم.
آمارهای دیجیتال
مقاله را با گذری بر آمار دیجیتال و میزان استفاده از اینترنت و شبکههای اجتماعی شروع میکنیم. این آمار باید نقطه آغاز برنامهریزی کسبوکارها برای جلب مشتریان و خلق استراتژیهای حضور آنلاین برای برند و تجارت آنها باشد.
بنا بر آمار مرتبط با پایان سال ۲۰۲۲، جمعیت جهان به ۷.۹۱ میلیارد نفر رسیده است. از این جمعیت، ۵۷ درصد شهری و ۴۳ درصد در روستاها ساکن هستند. ۵.۳۱ میلیار نفر گوشی همراه دارند که ۶۷.۱ درصد آنها در شهرها ساکناند. بنابراین، پتانسیل افزایش تعامل مخابراتی به مراتب افزایش یافته است.
از کل جمعیت جهان، ۴.۹۵ میلیارد نفر یعنی ۶۲.۵ درصد کل جمعیت، به اینترنت دسترسی دارند (این در حالی است که در سال ۲۰۱۲ تنها ۲.۱ میلیارد نفر به اینترنت دسترسی داشتند). از این گروه، ۴.۶۲ میلیارد نفر حداقل در یک شبکه اجتماعی عضویت و فعالیت دارند. بنابراین، ۵۸.۴ درصد جمعیت جهان عضو فعال یک یا چند شبکه اجتماعی هستند؛ این عدد، ۱۰ درصد بیشتر از آمار متناظر در سال قبل است. جالب اینکه، تعداد اعضاء شبکههای اجتماعی در سال ۲۰۱۲ کمتر از ۱.۵ میلیارد نفر بود.
مهمتر اینکه، هر شخص به طور متوسط ماهانه از ۷.۵ پلتفرم سوشال استفاده میکند. همچنین، ۵۳.۹ درصد کاربران زن و ۴۶.۱ درصد آنها مرد هستند و میانگین سن آنها نیز ۳۱.۲ سال است. همچنین، فیسبوک، واتساپ و اینستاگرام همچنان در ردههای اول از محبوبترین پلتفرمها قرار دارند.
تأثیرات شاخص شبکههای اجتماعی بر جریانهای اجتماعی و اقتصادی
پلتفرمهای ارتباط جمعی به شیوههای مختلفی اقتصاد ملی و بینالمللی را تحت تأثیر قرار میدهند. اما سه جنبه کلی وجود دارند که کانالهای اصلی در تغییرات را شکل میدهند. این جنبهها در ابتدا به تغییر شیوه اندیشیدن و به تصمیم رسیدن تأثیر میگذارند و در ادامه به یک پارامتر بسیار مهم در شکلگیری و توسعه (یا تحدید) اقتصادی بدل میشوند.
انتشار و دسترسی به اطلاعات
تا قبل از Socia Media، کسبوکارها برای اطلاعرسانی درباره محصولات و خدمات خود باید هزینههای کلانی را صرف میکردند. اکنون، هر شخص و شرکتی میتواند برند و فعالیتهای خود را به صورت مستقل تبلیغ و اطلاعرسانی کند و تقریبا هیچ مانعی در دسترسی به مشتریان بالفعل وجود ندارد.
بخصوص، برندهای کوچکتر و استارتآپها از چابکی خود برای فعالیت دامنهدارتر و بهرهگیری از نگاه جمعی به کسبوکارهای ضعیف استفاده میکنند و در بازههای زمانی بسیار کمتری به جذب سرمایه و مشتری میپردازند.
اکنون، عبارت “شعبه” دیگر آن تعریف فیزیکی قبلی را ندارد و هر اکانت در شبکهای اجتماعی میتواند شعبهای پربازده برای یک برند خاص باشد. مهمتر اینکه، با عملکرد مثبت یک برند، مشتریان به توسعه دهندههای ذهنیت و رصالت آن بدل میشوند و تبلیغ Passive جای Active را به بهترین وجه ممکن میگیرد.
درنهایت، دسترسی به اطلاعات آسان شده و شرکتها با مانیتور کردن جریانهای جمعی در شبکههای جمعی، اطلاعات لازم در مورد بازار هدف و پتانسیلهای آن را جمعآوری میکنند. برای مثال، با یک کد ساده میتوان تمام اطلاعات مرتبط با طرز فکر اعضاء توییتر درباره یک محصول خاص را جمعآوری، دستهبندی و تفسیر کرد.
اقتصاد مبتنی بر پلتفرم
شاید منفیترین تأثیر فعالیت شبکههای اجتماعی بر اقتصادهای مختلف، کنترل بیش از حد این پلتفرمها بر نحوه و میزان توزیع اطلاعات است. برای مثال، در شبکهای چون یوتیوب شما نمیتوانید هر ویدیویی را منتشر کنید، یا در توییتر گروهها و شخصیتها به دلیل نقص قوانین نانوشته آن محدود و حتی اخراج میشوند.
با این حال، بلاکچینها و شبکههای اجتماعی مبتنی بر آنها نقطه تقابل با این روند هستند. در این پلتفرمها، مشارکت و تصمیمگیری جمعی مبنای فعالیتهای جاری و توسعهای پلتفرم قرار میگیرند و تلاش میشود قدرت را به شکلی دموکراسیتر در بین اعضاء تقسیم کرد.
اکوسیستمهای جدید
هرچند این پلتفرمها بر فعالیتهای جمعی و آنلاین غالب میشوند، اما مبدأ و مولد ایجاد پلتفرمها و اکوسیستمهای جدیدتر و مستقلتر نیز هستند. بخصوص، استارتآپهایی که از تجربه و کدهای این پلتفرمها بهره میگیرند، اکوسیستمهای جمعیپسندتر را به وجود میآورند و به زودی، پلتفرمهای بزرگتر را به چالش میکشند.
جدیدترین شبکه اجتماعی یعنی Threads محصول سالهای فعالیت و آزمایش و خطای پلتفرم توییتر است. این پلتفرم در کمتر از ۲ روز بیشتر از ۳۰ میلیون کاربر را به خود جلب کرده است. بنابراین، فضایی جدیدتر برای فعالیتهای اقتصادی شکل گرفته و ورود و شبکه سازی در آن با سرعتی فراتر از تصور هر کارشناس فروش و تبلیغاتی به حقیقت میپیوندد.
پلتفرمهای جمعی و تأثیر آنها بر بازارهای معاملاتی
تسلا و شرکت متا دو کسبوکار مجزا و بسیار متفاوتاند، با این حال هر وقت تسلا سقوط میکند، سهام متا نیز نزول میکند. همزمان با این سقوط، ۲۰۰ شرکت دیگر نیز سهام خود را در چالش سقوط میبینند و به یکباره بخشی از بازار روند کنونی خود را از دست میدهد. مهمتر اینکه در اکثر موارد شما نمیتوانید یک ارتباط منطقی بین این شرکتها، فعالیت آنها و تمایلات کاربرانشان پیدا کنید.
دلیل این حرکت که گاها اثر پروانهای خوانده میشود، ارتباط شبکهایی است که سهامداران در پلتفرمهای مختلف دارند. برای مثال، تعداد اعضاء پلتفرمهایی چون واتساپ، فیسبوک و اینستاگرام آنقدر زیاد است که وقتی یک تنش مالی و احساسی برای جمعیتی از آنها رخ میدهد، بلافاصله به سایر اعضاء منتقل میکنند و یک سقوط همهجانبه را نتیجه میدهند.
شبیه به ویروسهای سرماخوردگی مانند کرونا که از یک جمعیت کوچک شروع و ناگهان به یک همهگیری بدل میشوند، ارتباط جمعی و سرعت انتقال اطلاعات در آن ماهیتهای جدید و نظریات جدیدی در اقتصاد به وجود آوردهاند.
به همین دلیل است که بسیاری از موسسات سرمایهگذاری یا فعالان بازارهای مالی از ترندهای موجود در شبکههای اجتماعی به عنوان یک اندیکاتور در بازار سهام استفاده میکنند. به طور میانگین، هر شرکت و وضعیتهای بازار سهام آن با ۶۰۰ شرکت دیگر در ارتباط است. این گروه ۶۰۰ عضوی را یک توییت یا بحث کوتاه در یک شبکه اجتماعی میتواند از بنیاد متحول سازد. برای نمونه، کافی است ایلان ماسک درباره فعالیت خود در توسعه تسلا حرف بزند تا همزمان چندین شرکت معدنی، ارز دیجیتال، خودرو و … دچار تحول شوند.
این ارتباط اقتصادی را شرکتها به وجود نمیآورند، بلکه روابط اجتماعی و غریزه جمعی موجب میشوند. حتی اگر این شرکتها در بازارهای متفاوت و کسبوکار کاملا متمایزی باشند، در پس آنها سهامداران و سرمایهگذاران ریز و درشتی هستند که هیچ ارتباطی منطقی و اقتصادی را به رسمیت نمیشناسند.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر تصمیمهای اقتصادی
بیشتر از هر چیز دیگری، فعالیت شبکههای سوشال در تغییر رفتار جمعی موثر بوده است. دلیل این واقعیت این است که انسان موجودی اجتماعی است و بیشتر از اینکه به صورت مستقل هر شخص افقهای دور دست شخصیتی و زندگی خود را تعیین کند، آنها را از جامعه استنباط و به ارث میبرد.
از نظر اقتصادی نیز جوامع کنونی به آینه رفتارها و ترندهای آنلاین بدل شدهاند. افراد برای هر فعالیت اقتصادی خود ابتدا به جستجو در فضای مجازی میپردازند و اطلاعات آن را خطمشی خود در تصمیمگیریهای ریز و درشت اقتصادی قرار میدهند.
در ادامه به جنبههایی از این تغییر رفتار جمعی و تأثیر آن بر فعالیتهای اقتصادی میپردازیم.
بازار املاک
با افزایش قیمت املاک در مناطق مختلف کشور، مشابه با سایر کشورهای جهان، مردم به سرعت اطلاعات مرتبط با صعودها را دریافت و در معاملات یا تصمیمهای سرمایهگذاری خود وارد میکنند. در طول ۵ سال اخیر بخصوص، شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام و تلگرام کانون تبادل اطلاعات فرد به فرد یا فرد به گروه بودهاند و همین امر بر رشد سرسام آور قیمت املاک دمیده است.
بخصوص، موقعیتهای مکانی افراد نقشی شاخص در تصمیمگیری آنها داشته است. برای مثال، افرادی که در یک منطقه با حجم معاملات بالاتر و قیمتهای صعودیتر زندگی میکردند، سریعتر به بازار خرید و فروش مسکن وارد میشدند و قیمتها را متناظر با روندهای صعودی بالا میبردند.
ازطرفی، افرادی که در حلقه اجتماعی خود و از طریق شبکههای اجتماعی با افراد ساکن در مناطق داغ معاملات مسکن در ارتباط بودند، روندها را کمی بعدتر دریافت و در محاسبات خود وارد میکردند، حتی وقتی منطقه آنها هنوز مشمول تغییر در قیمتها نشده است.
بنابراین، علاوه بر روند طبیعی در افزایش قیمتها نسبت به تورم و پارامترهای دیگر، شبکههای اجتماعی نیز بر تنور داغ قیمتها میدمند و شبیه یک همهگیری، تفکر افزایش قیمت نشر پیدا میکند.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر نحوه سازگاری با کالاهای جدید
یکی از مهمترین جنبههای فعالیت در سوشال، تأثیرپذیری از حلقه دوستان (فالوورها و فالووینگها) در تصمیمگیری نسبت به یک کالای خاص است. این تأثیر آنقدر بالاست که در هر پلتفرم اصطلاح خاص خود را برای آن دریافت کرده است. برای مثال، در تیک تاک اصطلاح TikTak made me buy it بسیار رایج است و به نقش فوقالعاده این شبکه در جهتدهی به تفکرات کاربران برای خرید کالاهایی اشاره دارد که حتی به آنها احتیاج ندارند.
بنا بر یک تحقیق، کسانی که در دایره اجتماعی او خریداران یک گوشی همراه جدید وجود دارد، به ازای هر ارتباط ۰.۶ درصد بر احتمال خرید همان گوشی همراه توسط او افزوده میشود. نکته مهمتر این است که الگوریتمهای موجود در عملکرد این شبکهها، تبلیغ، تصاویر و جریانهایی را به کاربر پیشنهاد میدهند که دوستان او به آنها علاقه دارند.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر شیوع بیماری و دیگر فعالیتهای درمانی
یکی از مهمترین جنبههای استفاده از پلتفرمهای جمعی آنلاین، ایجاد باورهای جمعی و غالبا غلط درباره شیوع بیماریهای مختلف است. در دوران کرونا، این واقعیت به روشنی لمس شد و مردم از پلتفرمهای مختلف اطلاعات متنوع و غالبا غلط را دریافت و در تصمیمگیریهای خود برای برخورد با بیماری کرونا تأثیر میدادند.
مثال دیگری از نقش شبکههای اجتماعی در شکلگیری طرز تفکرهای جمعی، تمایل بیشتر مردم به عملهای جراحی زیبایی است. با فعالیت شرکتهای مرتبط و اینفلوئنسرهای فعال در انواع پلتفرمها، از ۵ سال پیش تاکنون، به میزان فراتر از ۵۰ درصد بر نرخ اقدام به عمل زیبایی افزوده شده است.
با تمام این اوصاف، این گردش اطلاعات یک جنبه بسیار مثبت نیز دارد و آن آموزش ناخودآگاه انسانها برای استنباط منابع درست اطلاعاتی و انتخاب بهترین جریان فکریِ فردی یا جمعی است. اکنون، اطلاعات با سرعتی دهها برابر از ۵ سال پیش منتشر میشود و در آینده این سرعت به صورت نمایی رشد خواهد کرد. بخصوص با نفوذ هوش مصنوعی، روندها سرعت میگیرند و انسانها استقلال بیشتری در تجزیه و تحلیل دادهها پیدا میکنند.
برای نمونه، در سال ۲۰۲۱ میزان گردش مالی متناظر با جراحیهای زیبایی در حدود ۷۱.۵ میلیارد دلار بود. این عدد در سال ۲۰۳۰ به بیشتر از ۲۰۵ میلیارد دلار خواهد رسید. یعنی به طور میانگین، سالانه ۱۲ درصد بر این مقدار افزوده میشود. در این میان، شبکههای اجتماعی بیشترین تأثیر را بر تصمیم مردم در اتخاذ این جراحیهای میگذارند. حال به بازارهایی بیاندیشید که در جنبههای مختلف پزشکی و با پشتوانه این شبکهها شکل میگیرند.
نسبت هزینه تبلیغات در شبکههای اجتماعی به GDP
در این بخش قیاسی از حجم مالی تبلیغات در شبکههای مختلف اجتماعی و نسبت آن به کل GDP کشور آمریکا را ارائه کردهایم تا درک بهتری از پتانسیل و جریان مالی موجود در شبکههای اجتماعی پی ببرید. با این تأکید که، این تنها جریان مالی مرتبط با تبلیغات است و موارد دیگری چون فروش را شامل نمیشود.
این در حالی است که GDP این کشور در سال ۲۰۲۲ تقریبا ۲۵.۴ تریلیون دلار بوده است. یعنی میزان درآمد حاصل از تبلیغات در پلتفرمهای سوشال در سال ۲۰۲۲ نزدیک به ۵ تریلیون دلار بوده است. حال مقایسه کنید این عدد را با این واقعیت که تقریبا ۱ درصد از فروش صرف تبلیغات میشود. همچنین، در حدود ۳۲ درصد از خریدهای آنلاین در آمریکا از کانال شبکههای اجتماعی انجام میگیرد.
در نتیجه، شبکههای اجتماعی کانون یک درآمدزایی نجومی و مبنایی برای رشد کسبوکارهای کوچک و بزرگاند. به همین دلیل است که روز به روز بر تعداد این شبکهها و غولهای اقتصادی پشتیبان آنها افزوده میشود.
آمار استفاده ایرانیان از شبکههای اجتماعی
در ایران، اینستاگرام همچنان محبوبترین پلتفرم است و به طور تقریبی ۵۹.۵ درصد از مردم اکانت فعال در اینستاگرام دارند. در رتبه دوم پینترست قرار دارد که تقریبا ۱۱.۸ درصد از مردم ایران در آن حساب کاربری دارند.
توییتر در رده سوم از محبوبترین شبکههای اجتماعی در ایران قرار دارد و بیشتر از ۷.۲ درصد از مردم ایران یک حساب توییتر فعال دارند. شبکه نسبتا حرفهای تر لینکدین با ۶.۶ درصد در رده ۴ام قرار دارد، این شبکه را بیشتر افراد اکادمیک یا کسانی که جویای کار هستند ثبت نام کردهاند.
یوتیوب که در بسیاری از کشورها در رده اول یا دوم قرار دارد، در ایران ۵ است. تقریبا ۶.۲ درصد از مردم در یوتیوب حساب کاربری دارند. با این حال، درصد بسیار بیشتری از یوتیوب استفاده میکنند، تنها و به دلیل چهارچوب عملکردی یوتیوب است که کاربران نیاز چندانی به ایجاد اکانتهای فعال نمیبینند.
اما شبکهای که اولین شبکه اجتماعی با بیشترین تعداد کاربر در سراسر جهان است، سهم چندانی از مخاطبان ایرانی را به خود جلب نکرده است. در ایران ۴.۱ درصد از مردم در فیسبوک حساب کاربری فعال دارند و کمترین میزان فعالیت ایرانیان در این پلتفرم سوشال است.
جمعبندی
با ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی یکی پس از دیگری، شرکتها دیگر نباید هرگز با کمبود خریدار مواجه شوند. درواقع، آنچه دامنگیر شرکتهای مختلف برای فروش محصولات و خدمات خود است، عدم توان آنها در بهرهبرداری از شبکههای اجتماعی و فعالیت برنامهریزی شده با هدف محوری توسعه بازار خود است.
بخصوص، شبکههای اجتماعی باعث کاهش هزینههای توسعهای و تبلیغاتی برای کسبوکارهای کوچک و استارتآپها شدهاند؛ همزمان پتانسیلهای نو و مستمری برای شرکتهای بزرگ خلق میکنند. شاید بتوان گفت که بازار متصل به سوشال بازترین بازار موجود و ایدهپرور ترین چهارچوب برای موفقیت در کسبوکار است.
به ویژه، کشورهای مختلف رویکرد متمایزی در استفاده از شبکههای اجتماعی دارند. برای مثال، کشورهایی که شبکه اجتماعی در فرهنگ آنها ارتباط محکمتر با سرگرمی و ضعیفتر با تجارت و روابط اجتماعی دارد، معمولا جایگاه پایینتری را در ردهبندی اقتصادهای برتر دارند و با سرعت کمتری با دیجیتالی شدن و پروتکلهای انقلابهای صنعتی کنونی و آتی سازگار میشوند، حتی وقتی میزان استفاده آنها از فضای مجازی به مراتب بیشتر است.
سوالات متداول
شبکه اجتماعی چیست؟
یک وبسایت یا اپلیکیشن جمعی که به عنوان پلتفرمی برای ایجاد روابط اجتماعی، اشتراک اطلاعاتی چون تصویر، متن، ویدیو و … استفاده میشود. هدف اصلی در این پلتفرمها ایجاد گروههای اجتماعی با ویژگیهای شخصیتی، منطقهای و … یکسان است.
کدام شبکه اجتماعی بیشترین کاربر را دارد؟
در حال حاضر فیسبوک با نزدیک به ۳ میلیارد کاربر فعال پرمخاطبترین پلتفرم است و پس از آن واتساپ و اینستاگرام قرار دارند.
چند درصد از مردم ایران از اینستاگرام استفاده میکنند؟
در ایران در حدود ۶۰ درصد از افرادی که به اینترنت دسترسی دارند، از اینستاگرام استفاده میکنند.
شبکه اجتماعی Threads چیست؟
پلتفرم Threads یک شبکه اجتماعی جدید و محصول شرکت متا (همان فیسبوک) است که به تازگی معرفی شده است. این پلتفرم رقیب اصلی و نوپای شبکه توییتر است، زیرا از الگوریتم و شبکهسازی مشابه توییتر استفاده میکند.