
مدل کسب و کار قدیمی آلمان از دست رفت
به گزارش خبرگزاری [نام خبرگزاری شما]، فردریش مرتس، نامزد صدراعظمی آلمان، در اظهاراتی جدید اعلام کرد که مدل کسب و کار سنتی این کشور دیگر کارایی ندارد. وی در مصاحبهای با نشریه اکونومیست، ضمن اشاره به چالشهای اقتصادی آلمان، تأکید کرد که این مدل دیگر پاسخگوی نیازهای اقتصادی کشور نیست، اما صادراتمحور بودن آلمان همچنان میتواند ادامه یابد.
پایان مدل سنتی کسب و کار آلمان
مدل اقتصادی آلمان در دهههای اخیر بر سه اصل کلیدی استوار بود:
- دسترسی به انرژی ارزان از روسیه که تأمین پایدار سوخت برای صنایع این کشور را تضمین میکرد.
- صادرات گسترده به بازارهای جهانی، به ویژه چین که به عنوان دومین بازار بزرگ آلمان شناخته میشود.
- هزینههای نظامی پایین به دلیل تأمین امنیت از سوی آمریکا، که موجب تخصیص منابع بیشتر به توسعه اقتصادی شده بود.
به گفته مرتس، این مدل دیگر پایدار نیست و نیاز به تغییرات ساختاری دارد. او همچنین تصریح کرد که رقابت در بازارهای جهانی، بهویژه با کشورهایی مانند چین، فشار بیشتری بر بخشهای مختلف اقتصاد آلمان وارد کرده است.
چالشهای جدید در سیاستهای تجاری و انرژی
آلمان در سالهای اخیر با تغییرات مهمی در سیاستهای تجاری و انرژی مواجه شده است. یکی از مهمترین چالشها، تصمیم این کشور برای توقف واردات انرژی ارزان از روسیه و تعطیلی نیروگاههای هستهای است. آخرین نیروگاههای هستهای آلمان دو سال پیش تعطیل شدند و مرتس تأکید کرد که قصد ندارد این تصمیم را تغییر دهد.
از سوی دیگر، سیاستهای جدید ایالات متحده نیز تأثیر قابلتوجهی بر اقتصاد آلمان داشته است. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، اخیراً سیاستهای حمایتی جدیدی برای بخش تولید داخلی این کشور اعلام کرده است که شامل تعرفههای وارداتی سنگین برای برخی از کالاها میشود. این اقدام میتواند بر صادرات آلمان، بهویژه به آمریکا که یکی از بزرگترین بازارهای صادراتی این کشور است، تأثیر بگذارد.
رقابت شدید در بازارهای جهانی
چین که دومین مقصد صادراتی آلمان محسوب میشود، با تولیدات صنعتی گسترده خود، در بسیاری از بخشها از جمله خودروسازی، ماشینآلات و صنایع شیمیایی، رقیب اصلی این کشور شده است. رقابت بین دو کشور، بر صادرات آلمان به چین تأثیر گذاشته و شرایط را برای شرکتهای آلمانی دشوار کرده است.
در این میان، اتحادیه اروپا نیز برای انعقاد قراردادهای تجاری جدید با مشکلاتی مواجه است که موجب کند شدن روند توسعه بازارهای صادراتی برای آلمان شده است. کارشناسان معتقدند که یافتن بازارهای جایگزین برای صادرات آلمان زمانبر خواهد بود.
چالشهای بخش انرژی و صنایع آلمان
یکی از مهمترین نگرانیها در اقتصاد آلمان، تأمین انرژی برای صنایع تولیدی است. به دلیل تعطیلی نیروگاههای هستهای و کاهش دسترسی به انرژی ارزان، برخی از صنایع پرمصرف مانند تولید فولاد با چالشهای جدی مواجه شدهاند.
کلمنس فوست، اقتصاددان برجسته، اعلام کرده است که ارزش بازار صنعت فولاد آلمان حدود پنج میلیارد یورو است که کمتر از نصف ارزش یکی از استارتاپهای نرمافزاری موفق این کشور محسوب میشود. این مقایسه نشاندهنده تغییر تمرکز از صنایع سنتی به سمت فناوریهای نوین در اقتصاد آلمان است.
با این حال، مرتس در یک گفتوگوی تلویزیونی تأکید کرد که آلمان نباید صنعت فولاد خود را از دست بدهد. وی به یک کارگر جوان در این بخش وعده داد که آیندهای روشن در این صنعت خواهد داشت.
سیاستهای انرژی و آینده اقتصاد آلمان
مرتس از نظر سیاستهای انرژی، رویکردی مشابه رابرت هابک، وزیر اقتصاد آلمان از حزب سبزها، دارد. هر دو سیاستمدار بر توسعه نیروگاههای گازی جدید به منظور تکمیل انرژیهای تجدیدپذیر تأکید دارند. همچنین، برنامههایی برای ارائه یارانههای دولتی جهت کنترل قیمت برق در نظر گرفته شده است.
کارشناسان معتقدند که در مدل اقتصادی مبتنی بر انرژیهای تجدیدپذیر، صنایع پرمصرف باید به مناطقی با منابع انرژی ارزانتر مانند اسپانیا و کشورهای اسکاندیناوی منتقل شوند. این موضوع تاکنون از سوی سیاستمداران آلمانی به طور رسمی مطرح نشده است.
تحولات سیاسی و آینده اقتصادی آلمان
با توجه به اینکه مدل سنتی کسب و کار آلمان دیگر کارایی ندارد، فردریش مرتس در صورت پیروزی در انتخابات ۲۳ فوریه (پنجم اسفند)، باید برنامهای برای هدایت کشور به سمت یک مدل اقتصادی جدید ارائه دهد. وی بر ضرورت پذیرش تغییرات ساختاری تأکید کرده و معتقد است که کارگران باید به سمت مشاغل نوآورانه و آیندهدار هدایت شوند.
کارشناسان اقتصادی بر این باورند که دولت آینده آلمان باید راهکارهای جدیدی برای حمایت از صنایع داخلی، توسعه فناوریهای نوین و افزایش بهرهوری انرژی ارائه کند. سیاستهای جدید باید با شرایط جدید اقتصاد جهانی همخوانی داشته باشد تا بتواند چالشهای موجود را مدیریت کند.