
توافق گازی مهم میان ترکیه و ترکمنستان امضا شد
در یکی از مهمترین تحولات حوزه انرژی در منطقه، روز یازدهم فوریه ۲۰۲۵، توافقی میان دولتهای ترکیه و ترکمنستان امضا شد که مسیر جدیدی را برای صادرات گاز آسیای مرکزی به اروپا باز میکند. این توافق که میان شرکت دولتی خطوط لوله «بوتاش» از ترکیه و شرکت «ترکمنگاز» از ترکمنستان به امضا رسیده، گام بزرگی در راستای کاهش وابستگی ترکیه به منابع انرژی روسیه محسوب میشود.
براساس این قرارداد، قرار است از اول مارس ۲۰۲۵، گاز ترکمنستان از طریق یک خط لوله جدید به خاک ترکیه منتقل شود. این اقدام در شرایطی انجام میشود که ترکمنستان به دنبال متنوعسازی مسیرهای صادراتی خود و کاهش وابستگی به چین است. در عین حال، ترکیه نیز که به دنبال تثبیت موقعیت خود به عنوان هاب گازی منطقه است، تلاش دارد از این فرصت استفاده کند و نقش پررنگتری در ترانزیت انرژی ایفا کند.
ترکمنستان که یکی از غنیترین منابع گازی جهان را در اختیار دارد، مدتهاست در تلاش است تا بازارهای جدیدی برای صادرات گاز خود پیدا کند. تاکنون، بیشتر گاز این کشور به چین صادر میشد، اما با امضای این قرارداد، این کشور به دنبال راههایی برای ورود به بازار اروپا از طریق ترکیه است. این توافق همچنین میتواند نقش ایران را در ترانزیت انرژی منطقهای تقویت کند، چرا که مسیر انتقال گاز از خاک ایران بهعنوان یکی از گزینههای مطرح در نظر گرفته شده است.
تحلیلگران انرژی معتقدند که این قرارداد میتواند معادلات گازی منطقه را تغییر دهد. از یک سو، ترکیه به عنوان یک مرکز ترانزیت گاز جایگاه خود را مستحکمتر خواهد کرد و از سوی دیگر، روسیه که تاکنون تأمینکننده اصلی گاز ترکیه بوده است، ممکن است سهمی از بازار خود را از دست بدهد. علاوه بر این، این توافق میتواند راه را برای همکاریهای بیشتر میان ترکیه و ترکمنستان در حوزه انرژی باز کند و موجب توسعه زیرساختهای جدید در منطقه شود.
با این حال، اجرای این قرارداد چالشهای خاص خود را نیز دارد. یکی از مهمترین موانع، واکنش روسیه به این توافق است. مسکو در حال حاضر بیش از ۵۰ درصد از گاز وارداتی ترکیه را تأمین میکند و کاهش این وابستگی میتواند بر درآمدهای صادراتی روسیه تأثیر بگذارد. از سوی دیگر، ایالات متحده نیز که همواره به دنبال کاهش نفوذ انرژی روسیه در اروپا بوده، احتمالاً از این توافق حمایت خواهد کرد، هرچند که عبور این خط لوله از خاک ایران ممکن است نگرانیهایی را در واشنگتن ایجاد کند.
این توافق همچنین پیامدهایی برای ایران خواهد داشت. کارشناسان معتقدند که ایران میتواند به عنوان یک مسیر ترانزیتی کلیدی در این پروژه نقش ایفا کند و از منافع اقتصادی آن بهره ببرد. عبور این خط لوله از خاک ایران نهتنها موجب دریافت حق ترانزیت میشود، بلکه میتواند در آینده امکان افزایش همکاریهای گازی میان ایران و کشورهای منطقه را فراهم کند.
در کنار این مسائل، واکنش کشورهای اروپایی به این توافق نیز اهمیت زیادی دارد. اروپا که به دنبال متنوعسازی منابع انرژی خود و کاهش وابستگی به گاز روسیه است، احتمالاً از این قرارداد استقبال خواهد کرد. هرچند که هنوز مشخص نیست این گاز چگونه و از چه مسیری به کشورهای اروپایی خواهد رسید، اما توافق میان ترکیه و ترکمنستان میتواند زمینه را برای مذاکرات بیشتر در این زمینه فراهم کند.
در مجموع، توافق اخیر میان ترکیه و ترکمنستان یک تحول مهم در بازار انرژی منطقهای محسوب میشود که تأثیرات آن میتواند در ماههای آینده بیشتر مشخص شود. در حالی که چالشهای متعددی برای اجرای این توافق وجود دارد، اما اگر به درستی اجرایی شود، میتواند به سود تمامی طرفهای درگیر، از جمله ایران، تمام شود.
تأثیر توافق گازی بر معادلات انرژی منطقهای
امضای توافقنامه انتقال گاز بین ترکیه و ترکمنستان میتواند توازن بازار گاز را در منطقه اوراسیا و خاورمیانه دستخوش تغییر کند. این قرارداد نهتنها ترکیه را به یکی از بازیگران کلیدی در بازار گاز تبدیل میکند، بلکه وابستگی کشورهایی مانند اروپا به منابع گازی روسیه را کاهش خواهد داد.
ترکیه سالها تلاش کرده است که موقعیت خود را به عنوان یک هاب گازی در منطقه تثبیت کند. مسیرهای انرژی که از طریق این کشور عبور میکنند، اهمیت آن را برای تأمین انرژی اروپا افزایش دادهاند. اکنون، ورود گاز ترکمنستان به خاک ترکیه، این موقعیت را بیش از پیش تقویت خواهد کرد. این روند میتواند باعث افزایش درآمدهای ترکیه از محل حق ترانزیت و تسهیل قراردادهای بلندمدت گازی شود.
ترکمنستان نیز از این توافق سود خواهد برد. این کشور که دارای چهارمین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان است، تاکنون عمده صادرات خود را به چین اختصاص داده بود. وابستگی بیش از حد به یک بازار، باعث کاهش قدرت چانهزنی ترکمنستان در قیمتگذاری گاز شده است. با این توافق، ترکمنستان میتواند مسیرهای صادراتی جدیدی ایجاد کند و در بازارهای جهانی، تنوع بیشتری داشته باشد.
اما شاید تأثیر این توافق برای ایران از همه مهمتر باشد. اگرچه ایران خود یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز طبیعی در جهان است، اما به دلیل تحریمهای بینالمللی و چالشهای زیرساختی، نتوانسته از ظرفیتهای خود برای صادرات استفاده کند. اکنون، عبور خط لوله انتقال گاز ترکمنستان از خاک ایران، میتواند به عنوان فرصتی استراتژیک برای کشور مطرح شود.
در صورتی که این خط لوله از مسیر ایران عبور کند، تهران میتواند از مزایای متعددی برخوردار شود. نخست، دریافت حق ترانزیت از صادرات گاز ترکمنستان به ترکیه، میتواند به افزایش درآمدهای ارزی ایران کمک کند. علاوه بر این، امکان سوآپ گازی نیز مطرح است. این بدان معناست که ایران میتواند بخشی از گاز ترکمنستان را برای تأمین نیازهای داخلی خود دریافت کند و در مقابل، معادل آن را به ترکیه صادر نماید.
از سوی دیگر، این توافق میتواند باعث نگرانی روسیه شود. روسیه تاکنون مهمترین تأمینکننده گاز ترکیه بوده است و هرگونه کاهش وابستگی ترکیه به گاز روسیه، میتواند بخشی از درآمدهای مسکو را تحت تأثیر قرار دهد. در چنین شرایطی، احتمال دارد روسیه برای حفظ موقعیت خود در بازار ترکیه، سیاستهای تخفیفی جدیدی را در قراردادهای گازی خود اتخاذ کند.
از جنبه دیگری، ایالات متحده نیز ممکن است موضع مشخصی در قبال این توافق اتخاذ کند. واشنگتن همواره از تنوعبخشی به منابع انرژی اروپا حمایت کرده است تا از وابستگی بیش از حد این قاره به گاز روسیه جلوگیری کند. اما چنانچه ایران در این پروژه نقش فعالی ایفا کند، ممکن است آمریکا از ابزارهای تحریمی برای محدودسازی مسیرهای ترانزیتی ایران استفاده نماید.
این توافق همچنین پیامدهای اقتصادی گستردهای برای منطقه خواهد داشت. افزایش تقاضا برای توسعه زیرساختهای گازی، میتواند به جذب سرمایهگذاریهای جدید در کشورهای مسیر این خط لوله منجر شود. شرکتهای مهندسی و پیمانکاران داخلی و خارجی نیز میتوانند از پروژههای توسعهای مرتبط با این خط لوله بهرهمند شوند.
از نگاه اقتصادی، ترکیه اکنون گزینههای بیشتری برای تأمین انرژی خود دارد و میتواند در مذاکرات گازی با تأمینکنندگان سنتی مانند روسیه و آذربایجان، از موضع قدرت بیشتری برخوردار باشد. در عین حال، کشورهای اروپایی که به دنبال امنیت بیشتر در حوزه انرژی هستند، احتمالاً از اجرای این توافق استقبال خواهند کرد.
در مجموع، این توافق نشاندهنده تغییرات عمده در معادلات انرژی منطقهای است و میتواند پیامدهای گستردهای برای ایران، ترکیه، ترکمنستان، روسیه و حتی اتحادیه اروپا داشته باشد. بررسی دقیق جزئیات اجرایی این قرارداد، نحوه واکنش بازیگران اصلی و تأثیر آن بر رقابتهای انرژی در سطح بینالمللی، موضوعاتی است که در آینده بیشتر مورد توجه قرار خواهد گرفت.
رقابتهای ژئوپلیتیکی و اثرات اقتصادی توافق جدید
توافق گازی میان ترکیه و ترکمنستان تنها یک قرارداد تجاری نیست، بلکه بخشی از رقابتهای ژئوپلیتیکی بزرگتری است که کشورهای منطقه را درگیر کرده است. بازیگران کلیدی مانند روسیه، ایران و اتحادیه اروپا هر یک منافع و چالشهای خاص خود را در قبال این توافق دارند.
برای ترکیه، این توافق به معنای افزایش قدرت چانهزنی در برابر تأمینکنندگان سنتی گاز، خصوصاً روسیه و آذربایجان است. ترکیه که در سالهای اخیر خود را به عنوان هاب انرژی معرفی کرده، تلاش میکند تا مسیرهای جدیدی برای تأمین نیازهای داخلی و صادرات مجدد گاز به اروپا بیابد. ورود گاز ترکمنستان، باعث کاهش وابستگی آنکارا به روسیه میشود و همچنین امکان افزایش درآمدهای حاصل از ترانزیت را فراهم میکند.
اما این توافق برای مسکو چندان خوشایند نخواهد بود. روسیه که تأمینکننده اصلی گاز ترکیه بوده است، اکنون با یک رقیب جدید مواجه خواهد شد. از نظر اقتصادی، اگر حجم گاز وارداتی ترکیه از روسیه کاهش یابد، مسکو مجبور به ارائه تخفیفهای بیشتر یا حتی تغییر راهبرد صادراتی خود خواهد شد. در بلندمدت، این مسئله میتواند موازنه قدرت در بازار گاز را تغییر دهد و وابستگی سنتی ترکیه به روسیه را کاهش دهد.
از سوی دیگر، ایران نیز در میانه این رقابت قرار دارد. اگرچه تهران میتواند از این پروژه به عنوان یک فرصت ترانزیتی بهره ببرد و حق ترانزیت گاز دریافت کند، اما در عین حال، این توافق میتواند چالشهایی را نیز به همراه داشته باشد. ایران دارای ذخایر عظیم گازی است اما به دلیل تحریمها و محدودیتهای زیرساختی، امکان صادرات گسترده ندارد. حضور ترکمنستان در بازار ترکیه و احتمال گسترش صادرات آن به اروپا، ممکن است باعث ایجاد رقابت بیشتری در منطقه شود.
همچنین باید در نظر گرفت که اتحادیه اروپا همواره به دنبال کاهش وابستگی به روسیه بوده است. اگر این توافق در نهایت باعث شود که بخشی از گاز ترکمنستان به اروپا منتقل شود، میتواند بهعنوان ابزار فشار جدیدی برای بروکسل در برابر مسکو عمل کند. این موضوع در ادامه سیاستهای اتحادیه اروپا برای یافتن تأمینکنندگان جایگزین، از جمله آذربایجان و قطر، قرار خواهد گرفت.
در کنار این مسائل، نباید از چالشهای اجرایی این پروژه غافل شد. توسعه زیرساختهای موردنیاز برای انتقال گاز، نیازمند سرمایهگذاریهای هنگفتی است. کشورهایی که در مسیر این خط لوله قرار دارند، باید شبکههای انتقال و تجهیزات مرتبط را گسترش دهند. از سوی دیگر، مسائل حقوقی و قراردادهای بینالمللی نیز میتوانند مانع از اجرای سریع این پروژه شوند.
علاوه بر چالشهای اقتصادی، مسائل سیاسی نیز بر اجرای این توافق تأثیرگذار خواهند بود. ایالات متحده، که به دنبال محدودسازی نقش ایران در بازارهای جهانی انرژی است، ممکن است فشارهایی را بر ترکیه و ترکمنستان اعمال کند تا از مسیرهای جایگزین استفاده کنند. واشنگتن پیش از این نیز تلاش کرده است تا جریان انتقال گاز را به نحوی هدایت کند که نقش ایران در آن کمرنگ باشد.
با وجود این موانع، ترکیه همچنان به دنبال تقویت جایگاه خود در بازار انرژی است. سرمایهگذاریهای انجامشده در توسعه خطوط انتقال و گسترش همکاریهای دوجانبه با کشورهایی مانند ترکمنستان، نشان میدهد که آنکارا برنامهای جدی برای کاهش وابستگی به یک تأمینکننده خاص دارد. این سیاست میتواند در آینده منجر به تغییرات بیشتری در شبکه توزیع گاز در منطقه شود.
در نهایت، این توافق علاوه بر تأثیرات اقتصادی، پیامدهای استراتژیکی نیز خواهد داشت. ترکیه با بهرهگیری از این قرارداد، میتواند نقش پررنگتری در ترانزیت انرژی بازی کند و به عنوان یک مسیر مطمئن برای صادرات گاز آسیای مرکزی شناخته شود. این مسئله در بلندمدت میتواند منجر به افزایش تعاملات اقتصادی ترکیه با کشورهای تولیدکننده گاز و حتی جذب سرمایهگذاریهای جدید شود.
اثرگذاری توافق گازی بر سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی
قرارداد انتقال گاز بین ترکیه و ترکمنستان نهتنها تأثیرات ژئوپلیتیکی دارد، بلکه پیامدهای اقتصادی گستردهای برای کشورهای درگیر خواهد داشت. سرمایهگذاری در زیرساختهای انرژی یکی از اصلیترین موضوعاتی است که در نتیجه این توافق برجسته شده است.
برای اجرای این پروژه، ترکیه و ترکمنستان باید میلیاردها دلار در بخشهای مختلف سرمایهگذاری کنند. از ساخت خطوط لوله جدید گرفته تا توسعه تأسیسات ذخیرهسازی و شبکههای توزیع، همه این موارد نیازمند منابع مالی و فناوری پیشرفته است. در این میان، ترکیه که قصد دارد به یک هاب انرژی منطقهای تبدیل شود، احتمالاً سرمایهگذاریهای بیشتری را در حوزه حملونقل و پالایشگاههای گاز انجام خواهد داد.
از سوی دیگر، ترکمنستان با ورود به بازارهای جدید، انگیزه بالایی برای توسعه صنعت گاز خود خواهد داشت. این کشور که پیشتر عمده صادرات خود را به چین اختصاص داده بود، اکنون نیاز دارد که ظرفیتهای تولید و صادراتی خود را گسترش دهد. افزایش تولید به معنای جذب سرمایهگذاری خارجی و همچنین ایجاد فرصتهای شغلی بیشتر در بخش انرژی این کشور خواهد بود.
با توجه به اهمیت این توافق، بانکهای بینالمللی و موسسات مالی منطقهای ممکن است برای تأمین اعتبار پروژههای مربوط به این خط لوله وارد عمل شوند. اتحادیه اروپا نیز که به دنبال کاهش وابستگی به گاز روسیه است، میتواند نقش مهمی در تأمین مالی این پروژه ایفا کند. کشورهای اروپایی که به دنبال تنوعبخشی به منابع انرژی خود هستند، از پروژههایی مانند این خط لوله حمایت خواهند کرد تا امنیت انرژی خود را تقویت کنند.
اما در این میان، ایران نیز میتواند از مزایای اقتصادی این پروژه بهرهمند شود. اگر این خط لوله از خاک ایران عبور کند، تهران قادر خواهد بود از درآمدهای حاصل از حق ترانزیت بهره ببرد. علاوه بر این، ایران میتواند با استفاده از مدل سوآپ گازی، بخشی از نیاز داخلی خود را تأمین کند. این مدل به تهران این امکان را میدهد که به جای توسعه فوری زیرساختهای جدید، از منابع گازی ترکمنستان برای تأمین بخشی از نیاز داخلی خود استفاده کند و در عوض، صادرات خود را افزایش دهد.
یکی دیگر از ابعاد اقتصادی این توافق، تأثیر آن بر قیمتهای گاز در منطقه است. در صورتی که ترکیه بتواند گاز ترکمنستان را با قیمتی رقابتی وارد کند، ممکن است فشارهایی بر تأمینکنندگان سنتی مانند روسیه و ایران ایجاد شود. این کشورها احتمالاً مجبور خواهند شد که تخفیفهایی را در قیمتهای خود ارائه دهند تا همچنان جذابیت خود را در بازار حفظ کنند. در نتیجه، توافق ترکمنستان و ترکیه میتواند به بازتعریف ساختار قیمتگذاری گاز در منطقه منجر شود.
در کنار این تحولات، این توافق میتواند موجب رشد صنایع مرتبط نیز شود. توسعه خطوط لوله و تأسیسات مرتبط، فرصتهای بزرگی را برای پیمانکاران و شرکتهای فعال در حوزه زیرساختهای انرژی ایجاد خواهد کرد. شرکتهای مهندسی و سازندگان تجهیزات گازی در کشورهای مختلف، به ویژه در ترکیه، ترکمنستان و ایران، میتوانند از این پروژه بهرهمند شوند.
اما این توافق بدون چالش نخواهد بود. یکی از موانع اصلی، تحریمهای آمریکا علیه ایران است که ممکن است مانعی در مسیر مشارکت تهران در این پروژه ایجاد کند. همچنین، پیچیدگیهای فنی و لزوم هماهنگی میان سه کشور اصلی این توافق، یعنی ترکیه، ترکمنستان و ایران، میتواند روند اجرای آن را طولانی کند. با این حال، اگر این مسائل به درستی مدیریت شوند، این پروژه میتواند یکی از بزرگترین تحولات اقتصادی منطقه در سالهای آینده باشد.
در عین حال، اجرای این توافق میتواند منجر به تغییرات گستردهای در زنجیره تأمین انرژی منطقهای شود. کشورهای تولیدکننده گاز مانند ترکمنستان، ایران و روسیه باید استراتژیهای جدیدی برای مدیریت صادرات خود تدوین کنند. در این میان، شرکتهای بزرگ بینالمللی نیز ممکن است در بخشهایی از پروژه وارد شوند تا از فرصتهای سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای انتقال و توزیع گاز بهرهمند شوند.
یکی دیگر از جنبههای مهم این توافق، افزایش همکاریهای دوجانبه بین کشورهایی است که در مسیر انتقال گاز قرار دارند. این همکاریها نهتنها به توسعه صنعت انرژی کمک خواهد کرد، بلکه میتواند به ایجاد روابط تجاری جدید میان این کشورها منجر شود. در بلندمدت، ایجاد مسیرهای جدید انتقال گاز ممکن است بر توازن تجاری منطقه نیز تأثیر بگذارد و نقش ترکیه را در مدیریت جریانهای انرژی بین آسیا و اروپا تقویت کند.
چشمانداز آینده و پیامدهای بلندمدت توافق گازی
تحولات اخیر در حوزه انرژی نشان میدهد که کشورهای منطقه به دنبال تنوعبخشی به منابع گازی خود هستند تا وابستگی به تأمینکنندگان سنتی را کاهش دهند. توافق میان ترکیه و ترکمنستان گام مهمی در این مسیر محسوب میشود که میتواند روند تجارت گاز را در اوراسیا تغییر دهد. این قرارداد نشاندهنده تغییری در سیاستهای انرژی است که میتواند تأثیرات بلندمدتی بر امنیت اقتصادی و تعاملات منطقهای داشته باشد.
با توجه به رشد تقاضای جهانی برای گاز طبیعی، کشورهایی که دارای منابع سرشار انرژی هستند، تلاش دارند با ایجاد مسیرهای جدید صادرات، موقعیت خود را در بازارهای بینالمللی تقویت کنند. ترکمنستان با ورود به بازار ترکیه، علاوه بر افزایش سهم خود در تأمین انرژی منطقه، میتواند از وابستگی شدید به چین کاسته و استراتژی متنوعتری برای فروش گاز خود اتخاذ کند.
در این میان، ترکیه نیز در تلاش است تا جایگاه خود را به عنوان هاب انرژی تثبیت کند. این کشور با سرمایهگذاری در زیرساختهای انتقال و توزیع گاز، موقعیت خود را به عنوان پل ارتباطی بین کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده تقویت میکند. ایجاد مسیرهای ترانزیتی جدید میتواند اقتصاد ترکیه را بیش از پیش وابسته به نقش خود در بازار انرژی کند و مزایای ژئوپلیتیکی برای آنکارا به همراه داشته باشد.
اما این توافق تنها به سود ترکیه و ترکمنستان نیست. ایران نیز در این فرآیند میتواند نقش مهمی ایفا کند. استفاده از خاک ایران به عنوان مسیر ترانزیت، فرصتهای متعددی برای اقتصاد این کشور ایجاد خواهد کرد. دریافت حق ترانزیت، افزایش درآمدهای ارزی و امکان سوآپ گازی از جمله مزایای بالقوه این همکاری است. با این حال، چالشهای سیاسی و تحریمهای بینالمللی میتواند نقش ایران در این پروژه را محدود کند.
در سطح کلان، این توافق میتواند بر موازنه قدرت در بازار جهانی گاز تأثیر بگذارد. روسیه که تاکنون تأمینکننده اصلی گاز ترکیه بوده است، با ورود ترکمنستان به این بازار ممکن است بخشی از سهم خود را از دست بدهد. کاهش وابستگی ترکیه به گاز روسیه میتواند در مذاکرات گازی آینده میان مسکو و آنکارا تأثیر بگذارد و حتی منجر به تغییرات قیمتی در بازار شود.
از سوی دیگر، ایالات متحده و اتحادیه اروپا از چنین تحولاتی استقبال خواهند کرد. کاهش نفوذ روسیه در تأمین انرژی اروپا همواره یکی از اهداف استراتژیک غرب بوده است. این توافق میتواند به کشورهای اروپایی کمک کند تا منابع انرژی متنوعتری داشته باشند و از فشارهای ژئوپلیتیکی مسکو در حوزه گاز بکاهند.
با این حال، چالشهای متعددی نیز بر سر راه اجرای کامل این توافق وجود دارد. یکی از مهمترین عوامل، سرمایهگذاری در زیرساختهای انتقال است. ساخت خطوط لوله جدید، بهبود تأسیسات ذخیرهسازی و توسعه شبکههای توزیع نیازمند سرمایههای کلان و همکاریهای فنی پیشرفته است. همچنین، تحریمهای اقتصادی علیه ایران ممکن است مانعی در مسیر اجرایی شدن برخی از بخشهای این پروژه ایجاد کند.
از منظر اقتصادی، ایجاد مسیرهای جدید انتقال گاز میتواند بر قیمتگذاری و رقابت میان تأمینکنندگان اثر بگذارد. اگر این پروژه به طور موفقیتآمیز اجرا شود، میتواند یک الگوی جدید در تجارت انرژی ایجاد کند که وابستگی بیش از حد کشورها به یک منبع خاص را کاهش دهد. در چنین سناریویی، کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده گزینههای بیشتری برای تأمین نیازهای خود خواهند داشت.
در نهایت، توافق گازی ترکیه و ترکمنستان میتواند نقطه عطفی در تجارت گاز منطقهای باشد. ترکیه با تقویت موقعیت خود به عنوان یک مرکز ترانزیت انرژی، ترکمنستان با یافتن مسیرهای جدید صادراتی، و ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای ترانزیتی خود، میتوانند از این توافق منتفع شوند. با وجود چالشهای موجود، اگر طرفهای درگیر بتوانند بر موانع سیاسی و فنی غلبه کنند، این توافق میتواند نقشی تعیینکننده در آینده بازار انرژی منطقه و جهان داشته باشد.