تحلیل تأثیر بحران آب و خشکسالی بر اقتصاد کشاورزی

آمار و نظرات کارشناسان آشکار می کند که خشکسالی، ناشی از برداشت بی رویه آب و تغییرات اقلیمی اقتصاد کشاورزی و امنیت غذایی ایران را به چالش جدی اقتصادی کشیده است.

وضعیت سد کرج در آستانه خشکی

در روزهای اخیر، خبرهایی مبنی بر کاهش شدید سطح آب سد کرج منتشر شده است که نگرانی‌های عمیقی را در میان مسئولین و مردم به وجود آورده است. گزارش‌های رسمی نشان می‌دهد که ذخایر این سد، به عنوان یکی از منابع مهم تأمین آب در استان‌های اطراف تهران، به دلیل کاهش بارندگی و برداشت‌های بی‌رویه در طول سال‌های اخیر، به آستانه‌ی خشکی رسیده‌اند.

مسئولین شرکت آب و فاضلاب استان تهران در نشست‌های خبری اعلام کرده‌اند که این وضعیت می‌تواند تأثیرات منفی گسترده‌ای بر تأمین آب شرب و کشاورزی منطقه داشته باشد. از سوی دیگر، کارشناسان منابع آبی هشدار داده‌اند که ادامه روند کاهش سطح آب در سد کرج می‌تواند منجر به بروز بحران جدی در حوزه آب و به تبع آن در بخش‌های مختلف اقتصادی کشور شود.

بر اساس گزارش‌های منتشر شده، این رویداد در حالی اتفاق می‌افتد که کشور از نظر اقلیمی درگیر خشکسالی بی‌سابقه در ۵۷ سال اخیر است. کارشناسان اظهارنظر کرده‌اند که کاهش بارندگی، برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی و تغییرات اقلیمی، عواملی هستند که به تشدید این بحران منجر شده‌اند.

در همین میان، اظهارات مسئولین وزارت نیرو و دفاتر برنامه‌ریزی کلان نشان می‌دهد که در طول ۴۰ سال اخیر، اضافه برداشتی از منابع آب زیرزمینی به میزان بیش از ۲۰۰ میلیارد مترمکعب صورت گرفته است. این موضوع نگرانی‌های زیادی در خصوص تأمین منابع آبی به همراه داشته و موجب شده است تا برنامه‌های اضطراری جهت مدیریت بحران آب در سطح ملی مطرح شود.

به گفته مسئولان، در برخی مناطق از جمله استان‌های لرستان، آذربایجان شرقی، چهارمحال و بختیاری، همدان، مرکزی و اردبیل میزان بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت کاهش یافته است، در حالی که استان‌هایی مانند مازندران شاهد افزایش بارندگی به میزان ۶۶ درصدی بوده‌اند. این تناقض در الگوهای بارندگی، تصویری واضح از تغییرات اقلیمی و اثرات آن بر منابع آب کشور ارائه می‌دهد.

تأثیرات بحران آب بر کشاورزی و تأمین منابع آب

با توجه به شرایط نامساعد جوی و کاهش بارندگی، بحران خشکسالی تأثیرات عمیقی بر بخش کشاورزی به همراه داشته است. کاهش سطح آب نه تنها بر تأمین منابع آبی مورد نیاز برای آبیاری محصولات کشاورزی اثر گذاشته، بلکه باعث افزایش وابستگی به واردات مواد غذایی نیز شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که کاهش تولیدات کشاورزی داخلی می‌تواند موجبات افزایش قیمت کالاهای اساسی مانند گندم، برنج، میوه‌ها و سبزیجات را فراهم آورد.

تجزیه و تحلیل‌های انجام شده نشان می‌دهد که کاهش بارندگی در سال‌های اخیر منجر به کاهش تولید محصولات کشاورزی شده و این امر به تبع آن موجب افزایش تورم در بازارهای داخلی گردیده است. از سویی دیگر، افزایش هزینه‌های دولتی جهت تأمین منابع آب و پرداخت یارانه‌های حمایتی به کشاورزان، فشارهای مالی بیشتری بر بودجه کشور وارد نموده است.

به گفته دکتر اسماعیل کهرم، استاد محیط زیست دانشگاه تهران، بحران آب و خشکسالی می‌تواند به عنوان یکی از عوامل اصلی بروز بحران اقتصادی در کشور تلقی شود. وی تاکید می‌کند که عدم مدیریت صحیح منابع آبی و برداشت‌های بی‌رویه، زمینه‌ساز کاهش بهره‌وری در بخش کشاورزی و افزایش وابستگی به واردات خواهد بود.

این چالش اقتصادی در کنار اثرات منفی بر تأمین آب و افزایش هزینه‌های تولید، نگرانی‌های زیادی را در میان سرمایه‌گذاران و متخصصان اقتصادی به وجود آورده است. در شرایطی که هزینه‌های تولید محصولات کشاورزی به دلیل کاهش بهره‌وری افزایش یافته و تورم در بازارهای مصرفی به رکوردهای جدید رسیده است، کشور با چالش‌های متعددی در عرصه تأمین امنیت غذایی مواجه است.

عوامل متعدد اقتصادی در این میان نقش به سزایی دارند، از جمله افزایش هزینه‌های انرژی، هزینه‌های حمل و نقل، و کاهش بهره‌وری در بخش‌های وابسته به کشاورزی. این موضوعات نه تنها تأثیر مستقیمی بر رونق اقتصادی دارند، بلکه می‌توانند باعث ایجاد ناپایداری‌های بیشتر در بازارهای مالی و تجاری کشور شوند.

با توجه به آمارهای رسمی منتشر شده، حدود ۹۷ درصد مساحت کل کشور از خشکسالی‌های بلندمدت رنج می‌برد که این امر می‌تواند در درازمدت به کاهش سطح بهره‌وری اقتصادی کشور بیانجامد. کارشناسان اقتصادی تاکید دارند که برای مقابله با این چالش، نیازمند تدوین سیاست‌های جامع و بلندمدت در زمینه مدیریت منابع آب و حمایت از کشاورزان هستیم.

از دیگر ابعاد این بحران، افزایش هزینه‌های تأمین آب صنعتی است. صنایع پرمصرف آبی مانند فولاد، سیمان، نساجی و پتروشیمی به دلیل کاهش منابع آبی، دچار اختلالاتی در روند تولید شده‌اند که این امر به طور مستقیم بر سوددهی و سرمایه‌گذاری در این بخش‌ها تأثیر گذاشته است.

همچنین، کاهش ذخایر آب در سدهای مختلف از جمله سد کرج نشان‌دهنده‌ی لزوم تجدیدنظر در سیاست‌های آبی کشور است. کارشناسان معتقدند که اصلاح شیوه‌های برداشت آب از منابع زیرزمینی و استفاده از فناوری‌های نوین آبیاری می‌تواند در کاهش اثرات منفی خشکسالی مؤثر باشد.

پیامدهای کلان اقتصادی و اجتماعی بحران آب

بحران خشکسالی و کاهش منابع آبی تأثیرات چندگانه‌ای بر ابعاد کلان اقتصادی کشور داشته است. کاهش تولیدات کشاورزی داخلی، افزایش واردات مواد غذایی، و افزایش هزینه‌های دولتی از جمله مواردی هستند که در کوتاه‌مدت و بلندمدت اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار می‌دهند. افزایش قیمت کالاهای اساسی، از جمله مواد غذایی، در کنار افزایش هزینه‌های تولید، می‌تواند موجبات افزایش تورم را فراهم آورد.

با توجه به گزارش‌های منتشر شده، کاهش سطح آب در سدها و برداشت بی‌رویه از منابع آبی، باعث شده است تا بسیاری از بخش‌های اقتصادی کشور با مشکلات جدی مواجه شوند. در همین راستا، افزایش هزینه‌های دولتی جهت تأمین منابع آب و پرداخت یارانه‌های حمایتی به کشاورزان، فشارهای مالی زیادی بر بودجه عمومی وارد نموده است.

این شرایط همچنین باعث کاهش اعتماد سرمایه‌گذاران به بخش کشاورزی و صنایع وابسته به آب شده است. کاهش سوددهی در این بخش‌ها، زمینه‌ساز کاهش سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی می‌شود که در نتیجه می‌تواند به رکود اقتصادی و کاهش رشد GDP منجر شود.

افزایش هزینه‌های تأمین آب و کاهش تولید محصولات کشاورزی، موجبات افزایش تورم و کاهش قدرت خرید مردم را فراهم آورده است. این وضعیت همچنین می‌تواند باعث افزایش بیکاری به‌ویژه در مناطق روستایی گردد، چرا که ورشکستگی کشاورزان و تعطیلی مزارع از مهم‌ترین پیامدهای اقتصادی بحران آب به شمار می‌آیند.

علاوه بر تأثیرات مستقیم بر بخش کشاورزی، کاهش ذخایر آبی در سدها و برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی، نگرانی‌های جدی را در میان متخصصان اقتصادی ایجاد کرده است. به گزارش‌های منتشر شده، در سال‌های اخیر هزینه‌های کلان دولت جهت تأمین آب و حمایت از بخش کشاورزی به طور قابل توجهی افزایش یافته و این امر باعث افزایش بار مالی بر بودجه ملی شده است.

تحلیلگران اقتصادی بر این باورند که در صورت عدم اجرای برنامه‌های اصلاحی و مدیریتی، وضعیت اقتصادی کشور می‌تواند به نقطه‌ی بحرانی برسد. این نگرانی‌ها در میان مسئولین اقتصادی و کارشناسان سیاست‌گذاری مطرح شده است و نشان می‌دهد که بحران آب تنها یک چالش زیست‌محیطی نیست بلکه یک چالش کلان اقتصادی نیز محسوب می‌شود.

با توجه به داده‌های آماری، افزایش واردات مواد غذایی به دلیل کاهش تولیدات داخلی می‌تواند به تغییر تراز تجاری کشور و افزایش وابستگی به منابع خارجی منجر شود. این امر از سوی برخی اقتصاددانان به عنوان یکی از چالش‌های اساسی پیش روی کشور در بلندمدت مطرح شده است.

چالش‌های سرمایه‌گذاری و تأثیر بر بازارهای مالی

یکی از مهم‌ترین پیامدهای بحران خشکسالی و کاهش ذخایر آبی، تأثیر مستقیم آن بر بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری است. کاهش بهره‌وری در بخش کشاورزی، افزایش هزینه‌های تولید و عدم ثبات در تأمین آب، زمینه‌های نامساعدی را برای سرمایه‌گذاران به وجود آورده است. در این شرایط، کاهش سوددهی صنایع وابسته به آب موجب شده است تا جریان سرمایه‌ها به سمت بخش‌های دیگر سوق یابد.

تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد که کاهش تولیدات کشاورزی و افزایش هزینه‌های تولید، تأثیرات منفی بر نرخ بازگشت سرمایه و سودآوری شرکت‌های فعال در زمینه کشاورزی و صنایع وابسته به آب داشته است. این نوسانات، اعتماد سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را کاهش داده و منجر به کاهش ارزش بازار سرمایه شده است.

از سوی دیگر، فشارهای ناشی از افزایش هزینه‌های دولتی برای پرداخت یارانه‌های حمایتی و تامین آب، منابع مالی کشور را به چالش کشیده و موجبات افزایش کسری بودجه شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که در صورت عدم ایجاد تعادل در حوزه‌های تأمین آب و حمایت از تولید داخلی، روند رشد اقتصادی ممکن است به طور قابل توجهی تحت تأثیر قرار گیرد.

برخی کارشناسان بر اهمیت اصلاح ساختارهای نهادی و اجرای سیاست‌های حمایتی تأکید دارند. آن‌ها پیشنهاد می‌کنند که دولت با ایجاد مشوق‌های سرمایه‌گذاری و استفاده از فناوری‌های نوین در بخش کشاورزی، بتواند فضای مطلوبی برای رونق اقتصادی ایجاد کند. در این راستا، استفاده از فناوری‌های پیشرفته در آبیاری و مدیریت منابع آب می‌تواند به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر در کاهش اثرات منفی بحران مطرح شود.

علاوه بر این، افزایش نوسانات در بازارهای مالی ناشی از عدم اطمینان نسبت به آینده اقتصادی، موجب شده است تا بانک‌ها و موسسات مالی تدابیر احتیاطی بیشتری در ارائه وام به بخش‌های مرتبط اتخاذ کنند. این محدودیت‌های اعتباری، به نوبه خود، تأثیر منفی بر رونق اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های جدید داشته است.

در میان دغدغه‌های اصلی، نگرانی از افزایش وابستگی به واردات مواد غذایی به دلیل کاهش تولیدات داخلی قرار دارد. این امر می‌تواند موجب نوسانات شدید در تراز تجاری کشور شده و روابط اقتصادی با دیگر کشورها را دچار تغییرات اساسی نماید.

ابعاد ژئوپلیتیکی و تأثیرات متقابل بحران آب

بحران خشکسالی و کاهش منابع آبی علاوه بر تأثیرات اقتصادی داخلی، ابعاد ژئوپلیتیکی مهمی را نیز به همراه داشته است. تغییرات اقلیمی، کاهش ذخایر آبی و افزایش وابستگی به واردات، منجر به تغییر در روابط تجاری و سیاسی با کشورهای همسایه شده است. برخی کارشناسان بین‌المللی بر این باورند که بحران آب می‌تواند زمینه‌ساز بروز تنش‌های منطقه‌ای و تغییر در توازن قوا در منطقه گردد.

با توجه به افزایش تقاضای جهانی برای منابع آب و تغییر الگوهای اقلیمی، کشورهایی که از منابع آبی محدودی برخوردارند، نیازمند تدوین راهبردهای جدید در حوزه مدیریت منابع طبیعی خود خواهند بود. در این میان، توانایی کشور در مدیریت بحران‌های آبی و تأمین منابع آب، نقش مهمی در تقویت موقعیت ژئوپلیتیکی آن خواهد داشت.

افزون بر این، کاهش تولیدات کشاورزی داخلی و افزایش وابستگی به واردات، نگرانی‌های مربوط به امنیت غذایی را در سطح بین‌المللی افزایش داده است. افزایش هزینه‌های واردات مواد غذایی و نوسانات در قیمت‌های جهانی، می‌تواند به تغییرات عمده‌ای در تراز تجاری و روابط اقتصادی بین کشورها منجر شود. در همین راستا، تأکید بر توسعه فناوری‌های آبیاری و افزایش بهره‌وری در کشاورزی، از جمله مواردی است که می‌تواند به کاهش این وابستگی و بهبود موقعیت اقتصادی کشور کمک نماید.

از دیدگاه کارشناسان، یکی از راهکارهای مهم در مقابله با بحران آب، تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در حوزه مدیریت منابع آبی است. این همکاری‌ها می‌تواند شامل تبادل تجربیات، انتقال فناوری‌های نوین و ایجاد سازوکارهای مشترک برای مقابله با تغییرات اقلیمی باشد. به گفته مسئولان چندین کشور، توجه به ابعاد ژئوپلیتیکی بحران آب، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و نیازمند هماهنگی دقیق میان دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی می‌باشد.

تجزیه و تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد که در صورت عدم ایجاد همگرایی در سیاست‌های آبی، امکان وقوع تنش‌های اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه‌ای افزایش می‌یابد. در همین شرایط، رویکردی جامع و چندجانبه در مدیریت منابع آب می‌تواند زمینه‌های بهبود روابط اقتصادی و تجاری با کشورهای همسایه را فراهم آورد.

از دیگر جنبه‌های مهم بحران آب، افزایش هزینه‌های ناشی از کاهش ذخایر آب و نوسانات شدید در بازارهای بین‌المللی است. کاهش ذخایر آب در سدها و برداشت بی‌رویه، علاوه بر تأثیرات مستقیم بر بخش کشاورزی، موجب تغییر در الگوهای تجاری و افزایش نوسانات ارزی شده است. این موضوع، نگرانی‌های جدی را در میان اقتصاددانان و سیاست‌گذاران به همراه داشته و لزوم بازنگری در سیاست‌های اقتصادی را نشان می‌دهد.

در میان دغدغه‌های موجود، یکی از مهم‌ترین موارد مطرح شده، تأثیر بحران آب بر بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری است. کاهش سطح آب و افزایش هزینه‌های تأمین منابع آبی، زمینه‌های نامساعدی را برای رونق بخش‌های صنعتی و کشاورزی ایجاد نموده و موجبات کاهش ارزش ارز و افزایش کسری بودجه را به همراه داشته است.

برخی تحلیلگران اقتصادی، اشاره می‌کنند که تغییرات اقلیمی و بحران آب می‌تواند به افزایش تورم، کاهش قدرت خرید مردم و افزایش بیکاری بیانجامد. در این میان، افزایش وابستگی به واردات مواد غذایی و کاهش تولیدات داخلی، از جمله چالش‌های اساسی‌ای است که نیازمند توجه ویژه نهادهای اقتصادی و سیاست‌گذاران است.

پیامدهای اجتماعی و تاثیرات طولانی‌مدت بحران آب

تأثیرات اقتصادی ناشی از بحران خشکسالی به سرعت در ابعاد اجتماعی نیز منعکس شده است. کاهش تولیدات کشاورزی، افزایش هزینه‌های زندگی و کاهش فرصت‌های شغلی، موجبات افزایش نارضایتی‌های اجتماعی را فراهم آورده است. متخصصان اقتصادی معتقدند که افزایش بیکاری به‌ویژه در مناطق روستایی و مهاجرت روستاییان به شهرها، پیامدهای مستقیم این بحران به شمار می‌آید.

بر اساس آمارهای منتشر شده، کاهش سطح آب و افزایش برداشت‌های بی‌رویه از منابع زیرزمینی منجر به کاهش عملکرد محصولات کشاورزی شده است. این موضوع از یک سو موجب افزایش هزینه‌های تأمین مواد غذایی و از سوی دیگر، تأثیرات منفی بر اشتغال و درآمد خانوارهای روستایی داشته است. در نتیجه، افزایش هزینه‌های زندگی و کاهش قدرت خرید، زمینه‌های بروز نارضایتی‌های اجتماعی را ایجاد نموده است.

با افزایش فشارهای اقتصادی، مسئولین به دنبال تدوین سیاست‌هایی برای حمایت از کشاورزان و بهبود شرایط معیشتی مردم هستند. کارشناسان اقتصادی تأکید دارند که اصلاح شیوه‌های مدیریتی در حوزه منابع آب و ایجاد شبکه‌های حمایتی می‌تواند از بروز بحران‌های اجتماعی جلوگیری کند. در این میان، استفاده از فناوری‌های نوین در بخش کشاورزی و بهینه‌سازی مصرف آب، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند در کاهش اثرات منفی این بحران مؤثر باشد.

همچنین، افزایش نگرانی‌ها در خصوص امنیت غذایی و وابستگی به واردات، باعث شده است تا سازمان‌ها و نهادهای اقتصادی، برنامه‌های بلندمدتی را در نظر بگیرند. برخی مسئولان اقتصادی اظهار داشته‌اند که عدم ایجاد تعادل در سیاست‌های تأمین آب و حمایت از تولید داخلی، زمینه‌های نااطمینانی‌های اجتماعی و سیاسی را به همراه خواهد داشت.

تأثیرات طولانی‌مدت این بحران می‌تواند به کاهش رشد اقتصادی، افزایش تورم و تغییر در الگوهای مصرف منجر شود. در این شرایط، تدوین سیاست‌های جامع و یکپارچه جهت مدیریت منابع آب، به عنوان یک ضرورت اقتصادی مطرح است. کارشناسان بر این باورند که در صورت عدم توجه به ابعاد کلان اقتصادی بحران آب، کشور با چالش‌های جدی در زمینه رشد اقتصادی و توسعه پایدار مواجه خواهد شد.

با توجه به داده‌های ارائه شده، بحران آب نه تنها تأثیرات منفی بر بخش کشاورزی و تأمین منابع آبی دارد، بلکه پیامدهای اجتماعی گسترده‌ای نیز در پی دارد. افزایش نارضایتی‌های اجتماعی، کاهش فرصت‌های شغلی و تغییر در الگوهای مهاجرتی، از جمله مواردی هستند که در نتیجه‌ی این بحران مشهود شده‌اند.

توجه به ابعاد اقتصادی و اجتماعی بحران آب، از جمله دغدغه‌های اصلی سیاست‌گذاران است. تحلیل‌های انجام شده نشان می‌دهد که افزایش هزینه‌های تأمین آب و کاهش تولیدات کشاورزی، زمینه‌ساز بروز تغییرات عمده در ساختار اقتصادی کشور خواهد بود. در این میان، نیاز به تدوین راهبردهای بلندمدت و استفاده از تجربیات موفق بین‌المللی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

با توجه به وضعیت پیچیده اقتصادی و اجتماعی، برخی کارشناسان پیشنهاد داده‌اند که افزایش همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در حوزه منابع آب، می‌تواند در کاهش اثرات منفی این بحران مؤثر باشد. این رویکرد، در کنار اصلاح ساختارهای مدیریتی داخلی، زمینه‌های بهبود عملکرد اقتصادی و اجتماعی را فراهم خواهد کرد.

  • – افزایش تورم: کاهش تولیدات داخلی و افزایش وابستگی به واردات می‌تواند موجبات افزایش قیمت کالاهای اساسی را فراهم آورد.
  • – کاهش فرصت‌های شغلی: ورشکستگی کشاورزان و تعطیلی مزارع، تأثیر مستقیم بر اشتغال در مناطق روستایی دارد.
  • – تغییر در الگوهای مهاجرتی: فشارهای اقتصادی موجب مهاجرت روستاییان به شهرها شده است.
  • – افزایش کسری بودجه: هزینه‌های دولتی جهت حمایت از بخش کشاورزی و تأمین آب، بار مالی بر بودجه ملی ایجاد کرده است.

این شرایط پیچیده نیازمند تدوین سیاست‌های منسجم و هماهنگ در سطح کلان اقتصادی است که بتواند به بهبود وضعیت آب، تأمین امنیت غذایی و ایجاد ثبات در بازارهای داخلی منجر شود.

بررسی دقیق ابعاد اقتصادی و اجتماعی بحران آب، نشان می‌دهد که فقدان برنامه‌ریزی صحیح و عدم توجه به راهکارهای نوین، زمینه‌های بسیاری برای بروز نوسانات اقتصادی و ایجاد بی‌ثباتی در بازارهای مالی فراهم می‌آورد. در این میان، تأکید بر اصلاح سیاست‌های کلان اقتصادی و ایجاد همکاری‌های متقابل میان بخش‌های دولتی و خصوصی، از راهکارهای مهم جهت مقابله با این بحران به شمار می‌آید.

با توجه به گستردگی اثرات ناشی از کاهش منابع آب، ضرورت توجه به ابعاد اقتصادی، اجتماعی و ژئوپلیتیکی این بحران بیش از پیش احساس می‌شود. تدوین استراتژی‌های بلندمدت و استفاده از فناوری‌های نوین در بخش کشاورزی و مدیریت منابع آب، می‌تواند در کاهش اثرات منفی این بحران موثر باشد.

در نهایت، توجه به تغییرات اقلیمی و مدیریت بهینه منابع آب، نه تنها از بروز بحران‌های اقتصادی جلوگیری می‌کند، بلکه می‌تواند زمینه‌های توسعه پایدار و رشد اقتصادی را در بلندمدت فراهم آورد. راهکارهای پیشنهادی کارشناسان شامل اصلاح شیوه‌های برداشت آب، استفاده از فناوری‌های نوین آبیاری، و ایجاد شبکه‌های حمایتی برای کشاورزان است که همگی در راستای کاهش اثرات منفی بحران آب و بهبود وضعیت اقتصادی کشور طراحی شده‌اند.

با توجه به این دیدگاه‌ها، تصمیم‌گیری‌های استراتژیک در حوزه مدیریت منابع آب و تدوین سیاست‌های حمایتی می‌تواند به عنوان ابزاری مؤثر در مقابله با چالش‌های اقتصادی ناشی از بحران آب محسوب شود. تأکید بر توسعه فناوری‌های نوین و بهره‌وری در استفاده از منابع آبی، یکی از الزامات ضروری برای تضمین امنیت غذایی و ثبات اقتصادی کشور به شمار می‌آید.

خبرهای مشابه

دکمه بازگشت به بالا