به طور کلی، نظریه اقتصاد سنتی به مجموعه اصول و مفاهیم اقتصادی اشاره دارد که قدمت آنها به دوران قبل از انقلاب صنعتی برمیگردد. این نظریه بر اساس افتراق بین اقتصاد و سایر علوم اجتماعی تأکید دارد و به بررسی رفتار اقتصادی افراد و سازمانها توجه میکند.
نظریه اقتصاد سنتی در بنیانگذاری خود توسط اقتصاددان اسکاتلندی آدم اسمیت در کتاب “ثروت ملل” که در سال ۱۷۶۶ منتشر شد، نقش مهمی داشت. آدم اسمیت در این کتاب به بررسی اثرگذاری عواملی مانند تقسیم کار، تجارت و نقدینگی در ایجاد ثروت و رشد اقتصادی پرداخت. او به آزادی اقتصادی، خودتنظیمی بازار و تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا در تعیین قیمتها تاکید میکرد.
نظریه اقتصاد سنتی به اقتصاد به عنوان یک سیستم خودتنظیم اشاره میکند که قدرت تعادل و خودتنظیمی را در تعیین قیمتها و توزیع منابع بر اساس نیازها و تقاضاها برجسته میکند. این نظریه بر ارزش افراد به عنوان مشتریان و تولیدکنندگان تأکید دارد و اعتقاد دارد که تعادل بازار و تعامل بین افراد، منجر به رشد و بهبود اقتصادی خواهد شد.
اصول اقتصاد سنتی شامل اصولی مانند قانون عرضه و تقاضا، نفع شخصی، تجارت آزاد، تقسیم کار و تخصص، بازار رقابتی و حقوق مالکیت است. این نظریه بر این اعتقاد استوار است که بازارهای آزاد و خصوصیت مالکیت، بهرهوری و رشد اقتصادی را تشویق میکنند.
مهمترین نقد به نظریه اقتصاد سنتی این است که برخی از عوامل و اثرات اجتماعی و زیستمحیطی را در نظر نمیگیرد و تأکید بر بهرهوری اقتصادی و رشد تولید است. امروزه، بسیاری از اقتصاددانان به ترکیبی از اصول اقتصاد سنتی و نظریههای دیگر مانند اقتصاد کلان و اقتصاد رفتاری روی آوردهاند تا به تفسیر بهتر و کاملتراقتصاد و رفاه اجتماعی بپردازند.
بله، هر چند که اقتصاددانان معاصر از نظریهها و مدلهای مختلف استفاده میکنند، اما نظریه اقتصاد سنتی هنوز هم یکی از مبانی اصلی در علم اقتصاد محسوب میشود. اصول و مفاهیمی که در نظریه اقتصاد سنتی بیان شده است، همچنان به عنوان ابزارهای مهم برای تحلیل و توصیف رفتارهای اقتصادی و توزیع منابع استفاده میشوند.
به عنوان مثال، مفهوم قانون عرضه و تقاضا، تجارت آزاد و تخصص و تقسیم کار همچنان از اهمیت بالایی برخوردارند و در تحلیل رفتار بازارها، قیمتگذاری، توزیع درآمد و سیاستهای اقتصادی به کار گرفته میشوند.
اگرچه نظریه اقتصاد سنتی توسط نظریهها و مدلهای جدیدتری مانند اقتصاد کلان، اقتصاد رفتاری و اقتصاد تجربی به چالش کشیده شده است، اما بسیاری از اصول اقتصاد سنتی هنوز هم قابلیت تبیین و پیشبینی رفتارهای اقتصادی را دارند.
استفاده از نظریه اقتصاد سنتی در علم اقتصاد بستگی به موضوع مورد بررسی و رویکرد اقتصاددان دارد. بعضی از اقتصاددانان بیشتر به نظریهها و مدلهای جدید تمایل دارند، در حالی که دیگران هنوز هم از اصول اقتصاد سنتی استفاده میکنند. همچنین، بسیاری از تحقیقات و آثار اقتصاددانان معاصر همچنان به بررسی و توسعه نظریه اقتصاد سنتی اختصاص دارد.
به طور کلی، میتوان گفت که نظریه اقتصاد سنتی هنوز هم در علم اقتصاد مورد توجه قرار دارد، اما با توجه به پیشرفتهای علمی و تحقیقاتی، ترکیب آن با نظریهها و مدلهای دیگر مورد توجه قرار میگیرد تا به تفسیر بهتر رفتارهای اقتصادی بپردازیم.
آدم اسمیت (Adam Smith)، نویسنده کتاب “ثروت ملل” (The Wealth of Nations) است و به عنوان یکی از بنیانگذاران نظریه اقتصاد سنتی شناخته میشود.
“ثروت ملل” که در سال ۱۷۶۶ منتشر شد، به عنوان یکی از اهمترین آثار در علم اقتصاد تاریخ شناخته میشود. در این کتاب، آدم اسمیت به بررسی عواملی میپردازد که بر ایجاد ثروت و رشد اقتصادی تأثیر میگذارند. او به تجارت، تقسیم کار، نقدینگی و تأثیر آزادی اقتصادی در ایجاد ثروت توجه میکند.
اسمیت به آزادی اقتصادی، خودتنظیمی بازار، و تأثیر نیروهای عرضه و تقاضا در تعیین قیمتها تأکید دارد. او به اهمیت تخصص و تقسیم کار در افزایش بهرهوری و تولید اشاره میکند و به جاهایی که بازار رقابتی وجود دارد اشاره میکند، زیرا این بازارها بهبود رقابت و ایجاد نیروی خلاقیت و نوآوری را تشویق میکنند.
آدم اسمیت به نقش دولت نیز توجه داشت و بر این باور بود که دولت باید وظایفی مانند تأمین امنیت عمومی و تأمین زیرساختهای اقتصادی را برعهده بگیرد، اما نباید به طور زیادی در اقتصاد دخالت کند.
نظریهها و مبانی اقتصادی که آدم اسمیت در “ثروت ملل” بیان کرد، تأثیر زیادی بر تفکر و تحلیلهای اقتصادی بعدی داشته است و هنوز هم به عنوان یکی از اساسهای نظریه اقتصاد سنتی شناخته میشود.