چالش ایران رکود پایدار است

سیامک قاسمی

سیامک قاسمی:
اقتصاد ایران، اقتصادی است که همواره با منابع زیرزمینی تعریف و تامین شده است. اما در روزگاری که دیگر بده بستان‌های سنتی، پاسخگوی نیاز سیستم‌های اقتصادی نیست و دیجیتالی شدن از مرزهای خیلی سنتی در سطح صنایع معدنی هم عبور کرده است، نداشتن استراتژی ورود و حرکت در اقتصاد دیجیتال، به نوعی نداشتن برنامه عملکرد آتی اقتصاد است. برای وصف بهتر این موضوع و چالش‌هایی که در این مسیر است، با سیامک قاسمی، اقتصاددان به گفت و گو نشستیم. قاسمی، کامودیتی محوری را چالش اقتصاد ایران نمی‌داند، اما نحوه استفاده از آن را چالش‌زا تلقی می‌کند. شرح کامل این مصاحبه در ادامه آمده است.

عدم سرمایه‌گذاری باعث شده بهره‌وری ما در حتی صنایعی که در آن مزیت داریم نیز از دست برود. ما اکنون در حوزه‌های زیادی از جمله کشاورزی، مزایای رقابتی خود را از دست داده‌ایم و بحران‌های زیست محیطی نیز در راه هستند.
اگر بخواهید توصیفی کوتاه از وضعیت اقتصاد ایران و چالش‌های موجود در آن بدهید، چه توصیفی ارائه می‌کنید؟

اقتصاد ایران به صورت سنتی وابسته به کالاهای اساسی است زیرا معادن و ذخایر مهمی در حوزه انرژی و در حوزه فلزات در کشور وجود داشته و دارد. به همین دلیل جزو اقتصادهای کامودیتی محور در جهان دسته بندی می‌شویم. اما چالش‌هایی که امروزه با آنها مواجهیم، مربوط به کامودیتی محور بودن اقتصاد ایران نیست که این موضوع تحت عنوان یک موهبت و مزیت نیز شناخته می‌شود.

ولی مشکل این است که از درآمدهای حاصل از نفت و انرژی و سایر کامودیتی چگونه استفاده می‌شود؟

در پنج دهه اخیر درآمد حاصل از نفت، به‌جای آن که صرف توسعه زیرساختی در راستای خلق ثروت پایدار شود، صرف هزینه‌های جاری کشورداری شده است به همین علت امکان توسعه و سرمایه‌گذاری بر منابع را نداشته‌ایم. همین موضوع، مسیر اقتصاد کشور را به این سمت و سو برده که در حوزه اقتصاد کامودیتی محور جهان نیز نقشمان کمرنگ شود.

چرا این نقش کمرنگ شده است؟

زیرا فضا کلی تغییر کرده است و مفاهیم جدیدی در اقتصاد دیجیتال شکل گرفته است که جایگزین مفاهیم سنتی قبل شدند. اکنون دیگر شرکت‌ها و برندهایی مثل مکدونالد و کوکاکولا شرکت‌های تاپ در دنیا نیستند، بلکه شرکت‌های فعال در حوزه تکنولوژی و فناوری مثل گوگل، فیسبوک و مایکروسافت افسار اقتصاد را در دست دارند. نظام ارزش در دنیا، چرخیده است و بر بستر فناوری و تکنولوژی سوار می‌شود. در این شرایط، کشورهایی مثل ایران که متکی بر کامودیتی هستند، دیگر نمی‌توانند از روش های معمول به نتیجه برسند.

کشورهای کامودیتی محور برای بقا در این شرایط نوظهور اقتصاد جهانی باید از چه روش‌هایی استفاده کنند؟ به طور مثال کشورهایی مثل عربستان و امارات چه می‌کنند؟

کشورهای پیشرو در این حوزه، منابع درآمدی حاصل از کامودیتی ها را تبدیل به یک شورت کات حرکتی کرده‌اند. یک مسیر کوتاه مدت سرمایه‌گذاری ساخته‌اند که از این فضا، سهم بازار کسب کنند. موضوعی که ما فرسنگ‌ها از آن فضا دور هستیم. علت این دور بودن را هم می‌توان در اصول اولیه پیوستن به کاروان اقتصاد دیجیتال ردیابی کرد و آن چیزی نیست به جز ارتباط!
اساس حوزه تکنولوژی و حوزه اقتصاد دیجیتال مبتنی بر ارتباط است. یعنی هیچ وقت نمی‌توان در شرایط انزوا مفاهیمی که اساس آن مبتنی بر جامعه سازی، توسعه داد . بنابراین سرمایه‌گذاری اتفاق نمی‌افتد یا به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. در واقع انزوایی که اکنون در آن گیر افتاده‌ایم، مانع از جهش‌های اقتصادی کشور در ورطه دیجیتالی سازی است یا نهایتا آن که باعث ایجاد انحصار می‌شود.

مثال آن که یوتیوب نداشتیم، آپارات ساختیم ، آمازون نداشتیم، دیجی کالا ساختیم.

بله مثال‌های بسیار زیادی وجود دارد. تاکید دارم آنچه به نام اقتصاد دیجیتال در ایران داریم و بهتر است نامش را اقتصاد مبتنی بر فناوری بگذاریم، مدل‌های مختلفی دارد که این محصول تا حد زیادی در سال‌های گذشته، محصول انحصار بوده است. البته در دولت‌های یازدهم و دوازدهم علاقه به تکنولوژی افزایش پیدا کرد و مفاهیم جدید مثل سرمایه‌گذاری خطرپذیر نیز وارد اکوسیستم اقتصاد ایران شد و البته توسعه خوبی هم پیدا کرد.
اما نباید فراموش کنیم که این رشد، حاصل انحصار بوده و در بستر رقابت شکل نگرفته است. برای همین خیلی شکننده است. یعنی اگر روزی درهای کشور شل شود و حتی باز نشود، اینها سهام بازار از دست خواهند داد چون مزیت‌های رقابتی پایدار ایجاد نکرده‌اند. مثال عربستان می‌گوید که در حوزه هوش مصنوعی و تکنولوژی‌های هوش مصنوعی تمرکز می‌کنم چرا؟ چون تجارت جدیدی است که هنوز بازیگرهای بزرگی در آن وجود ندارند. همچنین امارات می‌گوید که من همیشه محل تجمیع سرمایه گذاران در دنیا بودم و به عنوان هاب ترید در دنیا شناخته می‌شود، به همین علت تمرکزم را بر فضای سرمایه گذاری‌هایی که در حوزه شرکت نوآورانه است، می‌گذارم.
اگر انحضار از بین برود و پای رقابت به بازار باز شود، دیگر شرکت‌های ایرانی نمی‌توانند بر موضوعاتی نظیر تسلط فرهنگی مانور دهند،بلکه باید ساختارهای تسلط خود بر بازار را اصلاح کنند. با این حال اکنون انحصار، عدم ارتباط و عدم سرمایه‌گذاری، باعث شده است که ما صرفا چندین شکل ظاهری و پوسته نزدیک به محصول نهایی داشته باشیم که در بازار محصولات جهانی هیچ سهمی ندارند.

حال فضای کشور را تا چه میزان مستعد تبدیل شدن به یک کشور دارای اقتصاد دیجیتال صنعتی می‌دانید؟

وقتی پرسیده می‌شود چالش ایران چیست؟ من می‌گویم چالش ایران رکود پایدار است. اگر بگویند مسیر رهایی از رکود چیست؟ من می‌گویم که سرمایه‌گذاری است.
در واقع اکنون سرمایه‌گذاری مسیر از خروج از تله رکود است. بیشتر از یک دهه است که در تله رکود گرفتار هستیم. میانگین رشد اقتصادی کشور در ۱۲ سال گذشته شاید یک یا دو درصد بوده است. این یعنی تله رکود. یعنی ما تقریبا از منظر رشد اقتصادی شاید بیشتر از ۹۰ درصد کشورهای جهان عقب مانده‌ایم. بنابراین تنها چاره خروج از رکود، سرمایه‌گذاری است. اما به دلیل آن که منابع در ایران محدود است، باید به سراغ سرمایه‌گذاری خارجی برویم، بنابراین عملا تنها راه‌حل چالش خروج از رکود، جذب سرمایه‌گذاری خارجی است.
حال آن که عدم سرمایه‌گذاری باعث شده بهره‌وری ما در حتی صنایعی که در آن مزیت داریم نیز از دست برود. ما اکنون در حوزه‌های زیادی از جمله کشاورزی، مزایای رقابتی خود را از دست داده‌ایم و بحران‌های زیست محیطی نیز در راه هستند. بنابراین اکنون باید امکان سنجی رد تکنولوژی در چند زمینه مشخص شود و تمرکز فعالیت و سرمایه‌گذاری نیز در همان بخش‌ها انجام شود.

آخرین سوالم که سوال ترسناکی هم هست را می‌خواهم بپرسم، اگر ما با همین روند سرمایه‌گذاری نکنیم و اقتصاد دیجیتال را جدی نگیریم، در اقتصاد ایران چه اتفاقی می‌افتد؟

شکاف ما از منظر درآمدی با سایر کشورهای جهان بسیار عمیق می‌شود. ما اکنون از منظر نقش در ایجاد چرخه ارزش در اقتصاد جهان نسبت به رقبا حرفی برای گفتن نداریم. اکنون شکاف بین جنوب و شمال خلیج فارس با سرعت عجیبی در حال افزایش است. عربستان طرحی به نام عربستان بیست پنجاه دارد تا کشوری که امروز دومین یا سومین تولید کننده یا صادر کننده بزرگ نفت است، مزیت اصلی اقتصادش را در حوزه تکنولوژی متمرکز کند.
اما اکنون مادر حفظ وضع موجود مانده‌ایم، نمی‌توانیم ساختارها را تغییر دهیم به دلیل اینکه کشور در یک انزوا و انحصار قرار گرفت است و همین موضوع به عمیق شدن رکود کشور دامن می‌زند و نهایتا کار را به جایی می‌رساند که ایران تبدیل به یک جزیره خاموشی می‌شود که بود و نبودش سهمی در اقتصاد جهان ندارد

منبع :
مجله تخصصی اقتصاد، مدیریت و کارآفرینی
Back to top button