از در که وارد دفتر نادر رفتاری شدم، چند دقیقهای منتظر ماندم. چند دقیقه در اتاقی که بی شباهت به سرزمین عجایب نبود. انتظار آدم از دفتر کار صاحب یک رستوران زنجیرهای، دفتری نیست که در گوشه گوشه آن پندهای منابع انسانی به چشم بخورد و یا افتخاراتی از عرصههای بینالمللی بازاریابی ببیند. آکواریوم بزرگی که در یک گوشه اتاق بود، شاید کمترین میزان تعجب را برایم به همراه داشت، در کنار پوسترهای شهر خوراک تهران و شهر خوراک ایران، دست نوشته وصیت مادربزرگ یکی از مشتریان توجهم را جلب کرد که به فرزندانش وصیت کرده بود بعد از رفتنش مراسم آبرومندی بگیرند و در رفتاری تدارک ناهار ببینند.
رستوران رفتاری، مجموعه خانوادگی و بین نسلی است که از ۱۲۸۹ هجری شمسی کار خود را آغاز کرده است. دقایقی بعد به جای صحبت از غذا و چلوکباب، صحبت از بروز تفکر متاورسی در مجموعه رفتاری را محور مصاحبه قرار دادم. اما این مصاحبه بیش از آن که جذابیت گفت و شنود داشته باشد، از لحاظ داستان مطروحه جذاب بود، پس از اینجا به بعد پای صحبت متاورسی شدن موزه رفتاری از زبان نادر رفتاری مینشینیم. سرآغاز این قصه، اهتمام به رعایت توازن جنسیتی در دست نوشتههای روی دیوارها بود.
نادری رفتاری: تاریخچه رفتاری به سال ۱۲۸۹ برمیگردد. من نسل سوم این خانواده هستم و زمانی که وارد این صنعت شدم، از همان اول میدانستم که دنبال چه مسیری هستم. برای همین در این تجارت خانوادگی، برند و کار و کسب را به صورت انتقالی تحویل نگرفتم، بلکه سهام عمویم را خرید تا بتوانم آنطور که میخواهم، مدیریت کنم. زیرا در آن مقطع، اختلاف سلایق زیاد بود و این اختلاف اکنون بیشتر از ۴۰ سال پیش است. وقتی وارد این تجارت شدم، بچه داشتم و از همان اول برنامه داشتم که آن را به بچهها انتقال دهم و بستر را به نحوی چیدم و مدیریت کردم که دو دخترم نیز به این موضوع علاقمند شوند. مثال اگر میخواستیم در خانه با یکدیگر بازی کنیم، آشپزی بازی میکردیم که ذهنشان با این محیط آشنا شود. سپس نسل چهارم وارد این صنعت شدند. نسلی که نگاهش برای من ارزشمند بود. آن ها از من خواستند که فرقی با دیگران داشته باشیم. ما این کار و کسب را تکنولوژی محور کردیم و هر آنچه که تکنولوژی غذا دارد را در رفتاری پیاده کردیم.
من عضو شورای سیاستگزاری یونسکو در ایران هستم. به همین دلیل در برند رفتاری، ۱۶ اصل توسعه پایدار را اجرا کردم. این تصمیم منجر به آن شد که موضوع برابری جنسیتی پیش آید. در کار صنعت غذا، ظرافت میتوانست اتفاق خوبی باشد. به جز این وقتی در صنعتی سخت مثل رستوران، بتوانی خانمها را وارد کنی، احترام در سازمان متعالیتر میشود . اکنون دو شعبه باملند و تیدا زیر نظر دخترهایم مدیریت میشود. در سازمان ما خانمها جایگاه ویژهای دارند. البته منظورم از جایگاه ویژه، حفظ برابری است.
من به عنوان یک کارآفرین میگویم که باید نگاهی به آینده داشته باشیم. ساخت جذابیت برای نسل جوان مهم است. قسمت تولید غذا برای ما جذاب است و میتواند برای مشتریان نیز جذاب باشد.
NFT سازی آغاز شد
زمانی که نسل چهارم وارد این کار و کسب شد، برای اولین بار در دنیا، فرآیند تولید غذا را نوشتیم و تبدیل به NFT کردیم. این NFT هنوز قابل فروش نشده زیرا قصد داریم در تاریخ خاصی به مشتریان خاص خود هدیه دهیم. همچنین برای نابینایان نیز این فرآیند را به صورت بریل در آوردیم و آن را هم NFT کردیم.
از سوی دیگر پس از توجه به منوی گیاهخواری، تمامی غذاها را با دستورالعمل خاصی در این حوزه تولید کرده و فرآیند تولیدی تمامی غذاها به صورت گیاهی را نیز NFT کردیم. اما ماجرای ما به آنجا ختم نشد.
کلود کیچن، آشپزی آزاد زیر یک سقف
رفتاری اولین و تنها آشپزخانه ابری کشور را نیز راهاندازی کرد. در این محیط، شش برند غذایی زیر یک سقف با توجیه اقتصادی بیشتر که شامل اشتراک در مواد اولیه، هزینه پرسنلی و اجاره محل میشود، با هم در یک جا جمع میشوند. برای تعیین قیمت تمام شده نیز ERP صنعت غذا را نوشتیم. در واقع فرآیند تولید را بر مبنای قیمت تمام شده نقطه به نقطه درست کردیم. بنابراین این سیستم از انبار تا فروش را غربال میکند و هر جا خطایی رخ دهد، آلارم میدهد.
ذائقه کباب خوردن نسل جدید فرق دارد
نسل جدید مثل نسل قدیم کباب نمیخورد. همانطور که الان مثل پنجاه سال پیش کباب خورده نمیشود. در واقع ذائقه مردم متفاوت شدهاست. تمرکز بر جزئیات آنقدر زیاد است که میدانیم چند هزار دانه برنج دارد. نسل جدید هم یک پرس برنج حدودا مشتاق تجربیات جدید است. مشتری مداری در مواجه با مشتریان جدید و نسل جدید، متفاوت از نسل قبل است.
متاورس نیز زمین خامی است که به تنهایی رشد نمیکند. آینده این کار و کسب، به فعالیت ما در آن محیط بستگی دارد. بنابراین ما با رعایت سلایق نسل قبل و حفظ اصالت غذای ایرانی، طراحی فضا و ارائه تجارب جدید در این محیط را پیگیری خواهیم کرد.
نسل چهارم وارد این صنعت شدند. آن ها از من خواستند که فرقی با دیگران داشته باشیم. ما این کار و کسب را تکنولوژی محور کردیم و هر آنچه که تکنولوژی غذا دارد را در رفتاری پیاده کردیم.
شهر خوراک متاورسی راه اندازی شد
در این دوران شهر گردشگری خوراک را هم راه اندازی کردم که در ابتدا برای تهران و سپس برای کل کشور راه اندازی میشود. اکنون در حال فروش و بازاریابی فروش این مراکز هستیم که رستورانداران بتوانند واحدهای آن را بخرند. شهر خوراک به صورت یک زمین با چهل خانه است که میخواهیم این خانهها را واگذار کنیم. این زمینها را طراحی میکنیم و سپس تبدیل به شهر غذای تهران میشود. سندهای کاغذی نیز به هر یک داده میشود که تبدیل به NFT هم میشود. دیزاین هم روی خدمات فروش است.
در این مراکز متاورسی، اتفاقاتی که در رستوران رخ میدهد، قابل مشاهده خواهد بود و واحدها و محصولات با ارز دیجیتال قابل خرید و فروش است. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا این اقدامات را انجام میدهم؟ اما من به عنوان یک کارآفرین میگویم که باید نگاهی به آینده داشته باشیم. ساخت جذابیت برای نسل جوان مهم است. قسمت تولید غذا برای ما جذاب است و میتواند برای مشتریان نیز جذاب باشد. موضوع دیگر این است که نجات کسب و کارها، در پیوند آنها با نوآوری است. در تهران ده هزار رستوران فعال داشتیم که در اولین سال شیوع کرونا، تبدیل به چهار هزار رستوران شدند.
رستورانهایی که از چرخه خارج شدند، شروع به همکاری با پلتفرمهایی نظیر اسنپ کردند و همین موضوع آنها را نجات داد. اما ما از روز اول با اسنپ کار کردیم تا چالشی در سازمان خود نداشته باشیم. تا به امروز بدون توقف چهل و یک هزار و چهار صد و چهل و هشت روز باز بودیم. در کرونا هم حتی یک روز تعطیل نکردیم زیرا از قبل، استانداردهای صنعت غذا را داشتیم. اما دیگران چون به دنبال آن نرفته بودند، ورشکسته شدند.
هدف چیست؟
در سازمان ما ابداع غذا وجود ندارد، بلکه حفظ غذاهای ملی کشور الویت است. ما قصد نداریم غذاهای جدید ایجاد کنیم و اسم من درآوردی روی آن بگذاریم، زیرا ایران دومین کشور با تنوع غذایی است و در مزه غذا، رتبه اول را دارد. برای همین باید بسیاری از موارد را باید بزرگنمایی کنیم. اکنون ۷۰ درصد مصرف غذای داخلی، غذای ایرانی و ۳۰ درصد غذای فرنگی است. این موازنه تا چند وقت پیش به صورت ۵۵ درصد به ۴۵ درصد به نفع غذای فرنگی بود. اما نداشتن هنر پخت باعث شد که سلیقه غذایی دوباره به سمت غذای ایرانی سوق پیدا کند. البته درفضای آشپزخانه ابری، غذای فست فودی هم میفروشیم. اما از آن سو نیز گوشت گیاهی با مزه کوبیده تولید کردیم. این گوشت با استاندارد جهانی تولید شده است و در راستای توسعه پایدار و کاهش گازهای گلخانهای قدم برداشتهایم. در خصوص رعایت استانداردهای کربن افستی نیز در حال ورود به موضوع هستیم. به محض این که به نتیجه برسد، نتایج را با سایر جامعه اصناف و سازمان محیط زیست به اشتراک میگذارم تا بتوانیم در این موضوع نیز منشا اثر باشیم.