اهمیت استراتژیک سیستمهای نظارتی برای زیرساختهای حیاتی سازمانها به خوبی تعریف و پذیرفته شده است. با این حال، هوشمندسازی این سیستمها، ایجاد مزیتهای رقابتی از آنها و افزایش بهرهوری شرکتها از این طریق با تمرکز و تأمل کافی مدنظر قرار نگرفته است.
سایتهای صنعتی بتوانند قلمرو عملیاتی و دارایی خود را به صورت مستمر رصد کنند و نیاز به هرگونه واکنشی در لحظه گزارش شود، محوری اساسی در امنیت مد نظر در انقلاب صنعتی چهارم است. منظور از امنیت مد نظر انقلاب صنعتی چهارم، استفاده بیشتر و موثرتر از فناوری و قدرت پردازش کامپیوتری برای محافظت از داراییهایی است که خطای انسانی در آنها میتواند فاجعه بار باشد.
شرکتهایی که در حوزه نفت و گاز یا معدن (یا هر شرکت با عملیات سنگین مشابه) فعالیت میکنند، ازجمله شرکتهایی هستند که منطقه عملیاتی بزرگی دارند و داراییهای آنها در نقاط دور دستی از مراکز کنترل قرار گرفته است. این شرکتها ، نیاز به بهرهگیری بیشتر از تجهیزات کنترل هوشمند، مانند دوربینهای رصد هوشمند و مراکز کنترل داده را احساس میکنند.
نیاز به کنترل هوشمند در سایتهای صنعتی
در محیطهای صنعتی، مانند معادن یا میدانهای نفتی، امنیت نیروی انسانی و داراییهای سازمان در رأس استراتژیهای عملیاتی قرار دارد. با این حال، فرآیندهای پیچیده، گسترده و با محور استفاده از تجهیزات سنگین باعث بروز حوادث جانی و مالی میشود، حوادثی که گزارشهای سالانه این شرکتها را زیر سایه ناکارآمدی بخش امنیت سازمان به چالش میکشد.
در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۹ شرکت Vale چند حادثه شکست سد را تجربه کرد. حوادثی که علاوه بر ضررهای مالی کلان، ضررهای جانی غیرقابل بازگشتی به جا گذاشتند. نکته اینجاست که این حوادث برای همیشه در تاریخچه عملکرد این شرکت حک شدهاند، بر حمایتهای اجتماعی و دولتی از آنها تأثیر میگذارند و دریافت مجوزهای بعدی را به چالش میکشند. Vale در سال ۲۰۱۹ تنها ۷ میلیارد دلار صرف غرامت و بازسازی زیرساختهای صدمه دیده کرد. هزینهای که با رصد هوشمند و دائم میشد از آن پرهیز کرد. اصلیترین دلایل در بروز حوادث امنیتی در سایتهای صنعتی اینچنین، غفلت سیستمهای امنیتی، ناکارآمدی زیرساختهای رصد منابع و خطای بالای انسانی است. علاوه بر این، بسیاری از سایتهای صنعتی آنقدر گسترده هستند که امکان بازدید مستمر از آنها وجود ندارد و سوء استفاده از این خلاء امنیتی به خرابکاری و هدر رفت اموال سازمان میانجامد.
تجهیزات هوشمند برای رصد هوشمند سلامت سازمان
معادنی را تصور کنید که دهها متر در عمق زمین قرار دارند، صعبالعبورند، عملیات خطرناکی چون انفجار جزء روزمرگی آنهاست یا تجهیزات عظیمی چون کامیونهای حمل سنگ معدن دارند که کنترلشان بسیار دشوار است.
چنین مکانهایی را نمیتوان با چند نیروی انسانی در محل یا آموزش محدود کارکنان ایمنسازی کرد. در یک سایت معدنی، دید بسیار ضعیف است، گرد و غبار حاصل از عملیات، مدیریت عملیات را به چالش میکشد و نیروی انسانی با استرس بیشتری کار میکند. در سایتهای زیرزمینی وضعیت به مراتب بدتر است و تاریکی مفرد بر استرس عملیات میافزاید. با کمی تخفیف، وضعیت مشابهی برای سایتهای نفت و گاز، شرکتهای سیمانی، سایتهای بزرگ تولید خودرو و دیگر شرکتها در صنایع مختلف وجود دارد. امروز، قدرت فناوری به جایی رسیده که حتی در چنین محیطهای متراکمی نیز دوربینهای محافظتی میتوانند برداشت نسبتا دقیق و لحظهای از وضعیت واقعی داشته باشند. با استفاده از دوربینهای دید در شب و مقاوم در برابر گرد و غبار پیشرفته میتوان تصاویری بسیار واضح از موقعیتها برداشت کرد، تفکیک خوبی از عناصر محیطی و انسانی داشت و دادههای تصویری را با استفاده از نرمافزارهای تحلیل تصویر و ویدیو سنجید.
دوربینهایی که با اپلیکیشنهای یادگیری عمیق تجهیز شدهاند قدرت این را دارند که تعداد بیشتری از اشیاء را از هم تفکیک کنند، تفاوت عامل انسانی از ماشین را تشخیص دهند، گرد و غبار، مه و تاریکی مصنوعی و طبیعی را تفکیک کنند و خود سنسوری برای اعلان خطر در مواقع بروز یا امکان بروز حادثه باشند.
مدیریت ریسک تجهیزات صنعتی
یکی دیگر از مشکلاتی که سایتهای بزرگ با آن مواجهاند، دید کمی است که از وجود تعداد زیادی از تجهیزات صنعتی نشأت میگیرد. در حضور ماشینهای غولآسایی که سراسر سایت را فرا گرفتهاند، دیدبان انسانی یا اپراتورهای ماشین امکان کمتری در رصد وضعیت دارند و همین امر باعث بروز حادثه یا کاهش بهرهوری در عملیات میشود (زیرا وقفههای بیشتر بر فرآیندها اعمال میشوند). برای مثال، در فرآیند فرآوری سنگ معدن، دستگاههای آسیاب، جداسازی، پرعیارسازی و … در کنار هم قرار میگیرند و همزمان، حجم فوقالعاده بالایی از سنگ معدن را تغذیه میکنند. همچنین در خطوط تولید سیمان، ذوب آهن و ،… که تجهیزات عظیم صنعتی در توأمان پراسترسی به فعالیت میپردازند و کوچکترین اشتباه در فعالیت یکی منجر به برخوردهای فاجعهبار و بروز حادثه برای ماشین و یا انسان میشود. حسگرهای هوشمند اینترنت اشیاء و دوربینهای مداربسته هوشمند این امکان را به سایتهای صنعتی میدهند که رصد ازقبل پیشبینی شدهای را بر تجهیزات داشته باشند، نقاط کور را به صفر برسانند و امنیت داینامیک را جایگزین امنیت ایستا و محدود کنند. کنترل هوشمند در اینجا به منزله اشراف کامل بر عملیات، نحوه انجام آنها، ریسکهای مرتبط با هر دستگاه و اعلان به موقع تهدیدات است.
بهرههایی که کنترل هوشمند به ارمغان میآورد
هدف اصلی در کنترل هوشمند سایتهای صنعتی، یکپارچهسازی عملیات امنیتی در سازمان است. منظور از یکپارچهسازی ایجاد شبکههای توأم از انسان، ماشین و فناوریهای محافظتی است که آگاهی همهگیری نسبت به موقعیتها دارد و نیاز به مداخله را میتواند در بازه زمانی کوتاهی اطلاعرسانی و حتی به اجرا برساند.
تحلیل ویدیوئی در سایتهای صنعتی
یکی از اصلیترین مولفهها در کنترل هوشمند، تحلیل ویدیویی از عملیات در سایتهای صنعتی است. منظور از تحلیل ویدیویی برداشت لحظهای تصاویر از عملیات، تحلیل آنها و سنجش نتایج با استراتژیهای استاندارد اجرایی و امنیتی است. با استفاده از الگوریتمهای یادگیری ماشین، دوربینها به چشمهای هوشمندی بدل میشوند که هر نوع حرکت و ساختاری را تشخیص میدهند و به شخص یا واحد مرتبط نیاز به اقدام را اطلاعرسانی میکنند. برای مثال، اگر در سایت معدنی یک دریل عملکرد غیرطبیعی از خود نشان دهد، این دوربینها آن را تشخیص میدهند و قبل از بروز حادثه گزارش میکنند: برای آنها معیارهای خطر تعریف شده و میتوانند با دادههای جدید خود را به روز کنند.
محافظت از داراییهای سازمان
یکی از مشکلاتی که سایتهای بزرگ صنعتی با آن دست و پنجه نرم میکنند، گستردگی عملیات و داراییها است. این گستردگی باعث کاهش امکان رصد دائم نیروی انسانی و حتی دوربینهای محدود در نقاط دور دست میشود. کنترل هوشمند و بخصوص دوربینهای تحلیلگر میتوانند نقاط کور دیدبانی را به صفر برسانند، به صورت خودکار بر عبور و مرورها نظارت کنند و اعلان خطر را به موقع انجام دهند.
لجستیک سازمان و کنترل هوشمند آن
سایتهای بزرگ نیروی انسانی بیشتری دارند، مسیرهای مختلفی به عملیات مختلف در آنها ختم میشود و کنترل رفت و آمدها خود یک چالش بزرگ است. با استفاده از تجهیزات هوشمند محیطی میتوان پلتفرمهای کنترل لجستیک ایجاد کرد؛ پلتفرمهایی که به دوربینهای دید در شب مجهزند و اپلیکیشنهای یادگیری ماشین میتوانند صحت مجوزات، پلاکها و نوع خودروها را شناسایی کنند. علاوه بر این، بسیاری از سازمانها از انواع مختلف نرمافزار تشخیص چهره و حرکت در گوشه به گوشه سایتهای خود استفاده میکنند تا عبور و مرور با نظارت بیشتری کنترل شود و اعمال نفوذ غیرمجاز به سایتها و تجهیزات سازمان به حداقل ممکن برسد.
پیشگیری از این اختلالهای ناخواسته رکن بسیار مهمی در افزایش کارایی سازمان است. حمل و نقل دقیقا همان عامل اتکایی است که سازمان برای کاهش خطاها، هدر رفت انرژی، از دور خارج شدن ماشین و توقف یک فعالیت به آن نیاز دارد.
فراتر از امنیت، حرکت به سمت افزایش بهرهوری در سازمان
اگرچه امنیت یک مولفه بسیار مهم برای هر سازمانی است، اما بدون بهرهوری نمیتوان آیندهای را برای آن سازمان متصور شد. کنترل هوشمند و بخصوص حسگرها و دوربینهای محیطی نقشی کلیدی در افزایش بهرهوری در عملیات سازمان دارند. اکثر خطوط عملیاتی و تولیدی شرکتها یکپارچهاند، یعنی چندین دستگاه و عملیات مختلف در یک زنجیره فعالیتهای بلافاصله یکپارچه شدهاند. در نتیجه، اختلال در یک فرآیند، یک دستگاه، یا عملکرد یک عامل انسانی میتواند بر کل عملیات تأثیر بگذارد. به همین دلیل، پیشگیری از این اختلالهای ناخواسته رکن بسیار مهمی در افزایش کارایی سازمان است. کنترل هوشمند دقیقا همان عامل اتکایی است که سازمان برای کاهش خطاها، هدر رفت انرژی، از دور خارج شدن ماشین و توقف یک فعالیت به آن نیاز دارد. دوربینهای تحلیلگر در نقطه به نقطه عملیات قرار میگیرند و هرگونه تعدی دستگاه یا انسان از چهارچوب استاندارد عملیات را رصد، تحلیل و گزارش میدهند. در نتیجه، تکرار در فعالیتهای پرریسک به موقع گزارش میگردد و نیاز به مداخله توسط مدیران تشخیص داده میشود.
فناوری درست در زمان و مکان درست
درنهایت برای موفقیت در اجرای عملیات متناظر با کنترل هوشمند و بهرهگیری از پتانسیل آن در افزایش بهرهوری، به استفاده از فناوری درست در زمان و مکان درست نیاز است. برای اینکه سازمان بداند در چه نقاطی به دوربین یا دیگر تجهیزات هوشمند نیاز دارد، برای چه زمانهایی و به چه دلیلی، باید ترکیبی از تیمهای عملیاتی و فناوری سازمان با تیمهای هوشمند سازی خارج از سازمان به همکاری بپردازند. نکته مهم اینکه، نظارت همیشه به یک نگاه برون سازمانی و منتقدانه نیاز دارد. تنها در حضور این نظارت خارجی بر نحوه انجام فعالیتهای ایمنسازی و هوشمندسازی است که سازمان میتواند از ریسکهای پیش رو باخبر شود و برای آنها چاره جویی کند. همچنین، بهرهبرداری از فناوری بیشتر از هر فعالیت دیگری به شبکهسازی و همکاریهای برون سازمانی نیاز دارد؛ جایی که خلاقیت باید به صورت مستمر بهروز شود و با استراتژیها و زیرساختهای پایه یکپارچه گردد.