رقابت های اقتصاد فرهنگ و هنر در سیستم های جهانی

رقابت در عرصه اقتصاد فرهنگ و هنر به رقابت‌هایی اطلاق می‌شود که بین هنرمندان، سازمان‌های فرهنگی و صنایع فعال، دولت‌ها و شرکت‌های فعال در زمینه محصولات و خدمات هنری در جریان هستند. این رقابت‌ها در طیف وسیعی از جنبه‌های فرهنگی و هنری گسترده شده‌اند، اما مهمترین بعد رقابت، بعد جذب نگاه مخاطب و پاسخ آنی به سلیقه‌های به‌روز او است. فعالان صنایع هنری و فرهنگی در فرآیندهایی چون جذب بازدیدکنندگان بیشتر برای موزه‌ها، گالری‌ها، تئاترها و رویدادهای فرهنگی و کهن هدف خود تلاش می‌کنند. آنها به دنبال افزایش نرخ و میزان ورودی مالی به محصولات هنری خود هستند و سیستم رقابتی مشابه، اما با اهرم‌های متفاوت، از صنایع دیگر را اتخاذ می‌کنند. در کانون این سیستم جهانی در رقابت اقتصاد فرهنگ و هنر، مسئله عرضه و تقاضا وجود دارد. شبیه هر بازار دیگر، وقتی تقاضا پایین بیاید، ارزش کالا نزول می‌کند. بنابراین، بازیگران صنایع فرهنگی و هنری قبل از هر تلاشی، به دنبال افزایش جذابیت در هنر و فرهنگ خاصی‌اند که مسیرهای درآمدزایی را برای آن هموار کرده‌اند. یکی دیگر از ابعاد مهم رقابت در اقتصاد فرهنگ و هنر مربوط به تأمین بودجه و جذب کمک‌های مالی است. بسیاری از موزه‌های دنیا بر بودجه‌های دولتی و بین‌المللی یا کمک‌های اجتماعی استوارند. در این عرصه نیز رقابت بسیار داغ است، چه بسا کشورها نیز برای دریافت توجهات بین‌المللی و بودجه‌های فرهنگی رقابت می‌کنند.

هنرمندان تنها زمانی می‌توانند هنر خود را با ارزشی معادل با تلاش و خلاقیت‌شان عرضه کنند که به شبکه‌ای پویا از مخاطبان، فروشندگان و سازمان‌های پشتیبان متصل باشند. هیچ محصول و خدمت هنری نمی‌تواند در انزوا به شکوه برسد.

اقتصاد فرهنگ، هنر و خلاقیت

عنوان اقتصاد فرهنگ در اواسط قرن بیستم ابتدا در کتاب دیالکتیک روشنگری (DialecticofEnlightnment) استفاده شد. در یکی از فصل‌های این کتاب، نویسندگان به فرهنگ‌های محبوبی می‌پردازند که از محبوبیت خود برای جذب سرمایه و مشتریان بالقوه بهره می‌گیرند و به یک صنعت مستقل و با محصولات فرهنگ و هنر بدل می‌شوند. منظور از اقتصاد فرهنگ جذابیت و بسترسازی منطقه، کشور یا شخص خاصی برای فرهنگ و هنر خود و بهره‌برداری مالی از این بستر است. شبیه وقتی که مثال کشور ایتالیا برای ونیز تبلیغ می‌کند، محیط‌های فرهنگی و تفریحی آن را در اختیار بازدید کنندگان قرار می‌دهد یا جشنواره‌های مختلف کشور را در این شهر برگزار می‌کند تا اکوسیستم اقتصادی کوچک اما پایداری برای آن تعریف کند. اقتصاد فرهنگ همچنین، به شیوه‌های خلق آثار هنری مانند نقاشی، فیلم و موسیقی اشاره دارد. جایی که هنرمندان و خلاق بودنشان در مسیر درآمدزایی قرار می‌گیرند، بدون اینکه بر جنبه اصالت و جایگاه هنریشان ضربه‌ای وارد شود.

اهمیت اقتصاد فرهنگ و هنر برای دولت‌ها

فرهنگ و هنر سرزنده، هنرمندان فعال و اجتماعی طالب هنر، مهمترین جنبه‌های یک جامعه در حال توسعه هستند. به زبانی دیگر، این خلاقیت است که تغییر را به وجود می‌آورد یا آنچه تغییر یافته را می‌پذیرد و این هنر است که مرزهای خلاق بودن را پیش می‌برد و جامعه را با ماهیت‌های ماورایی آشنا می‌کند. از طرفی، جوامع ماهیت محیطی و اجتماعی خود را از فرهنگ و سنت خود می‌گیرند. بنابراین، همزمان با تبلیغ و دسترسی هنری بیشتر، باید خلق هنر را با فرهنگ سازگار ساخت و ماندگاری و پذیرش آن از جانب جامعه را با این سازگاری تضمین کرد. در نهایت، وقتی توسعه فرهنگی و هنری برای یک جامعه ممکن شد، حال می‌توان از آن بهره مالی نیز برد. دولت‌ها از اشاعه فرهنگ خود برای حیرت آفرینی در نگاه مخاطب غریبه بهره می‌گیرند، تازگی و اصالت آن را ابزار این حیرت آفرینی می‌کنند و از شیوه‌های خلاقانه برای تبلیغ آن و کسب درآمد از محصولات هنری استفاده می‌کنند. از طرفی، کشورها از فرهنگ به عنوان مسیری در تحکم ارتباطات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بهره می‌گیرند. برای مثال، کشورهای شمال اروپا مانند دانمارک، سوئد، فنالند و نروژ از فرهنگ نزدیک خود برای ایجاد یک جامعه بزرگتر تحت عنوان کشورهای نوردیک یا Countries Nordic استفاده کرده‌اند. این کشورها تعامل بسیار نزدیکی با هم دارند، الگوهای فرهنگی مشترک تعریف و عرضه می‌کنند و اقتصاد خود را حول این اشتراکات تعریف، تنظیم و تقویت می‌کنند.

داده‌های آماری از نقش اقتصادی حوزه فرهنگ و هنر

بنا بر تحقیق جامعی که در سال ۲۰۱۵ انجام گرفت، از ۱.۲ میلیارد نفری که در این سال سفر کرده بودند، ۳۷ درصد مقصد خود را بر اساس ویژگی‌های فرهنگی کشور مقصد انتخاب کرده بودند: ویژگی‌هایی چون موزه‌ها، نماهای تاریخی، فستیوال‌ها و…
اروپا همچنان بزرگترین آهنربای جذب توریست فرهنگی است و کشورهای فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و انگلیس در صدر جدول رده‌بندی مقصدهای جذاب گردشگری قرار می‌گیرند. تنها در سال ۲۰۱۵، ۶۰۰ میلیون نفر از اروپا بازدید کردند و بیشتر از ۴۵۰ میلیارد دلار برای کشورهای آن درآمدزایی داشتند. در سال ۲۰۲۲، ۷.۶ درصد از GDP جهانی به بخش توریسم و مسافرت مرتبط می‌شد. این عدد، ۲۲ درصد بیشتر از معادل آن در سال ۲۰۲۱ و ۲۳ درصد بیشتر از ۲۰۱۹ است. در این سال، ۲۲ میلیون شغل مرتبط با توریسم به وجود آمد و کشوری چون آمریکا ۱۷۶ میلیارد دلار از این کانال درآمدزایی کرده بود. جالب اینکه حوزه نفت و گاز آمریکا نزدیک به ۷ درصد از GDP این کشور را تشکیل می‌دهد و بخش گردشگری ۳ درصد از GDP آن است. این عدد برای کشورهایی چون فرانسه و اسپانیا بسیار متفاوت است، برای مثال سهم گردشگری از GDP فرانسه نزدیک به ۱۰ درصد است.

جنبه های رقابتی اقتصاد فرهنگ و هنر

در سال ۲۰۲۲، ارزش بازار معاملات مرتبط با هنر، نزدیک به ۶۸ میلیارد دلار بوده است. این رقم تنها مربوط به آثار هنری و فروش آنها به صورت مستقیم و یا در قالب حراج‌های بین‌المللی یا ملی است. ارزش بازار کالاها و خدمات فرهنگی و هنری تریلیون دلاری است. بنابراین، بدیهی است که بازار داغی در رقابت اقتصاد فرهنگ و هنر شکل گرفته باشد و شبیه هر صنعت دیگری، برای درآمدزایی از آن تبلیغات، شبکه‌سازی و پشتیبانی مالی، محیطی و اجتماعی می‌شود. در ادامه به برخی از جنبه‌های رقابتی در حوزه اقتصاد فرهنگ و هنر می‌پرازیم.

اهمیت جایگاه مخاطب
یکی از مهمترین جنبه‌های رقابتی در حوزه هنر و صنعت مبتنی بر آن، جذب نگاه و توجه مخاطب بیشتر به محصولات فرهنگی و هنری است. هنرمندان و موسسات فرهنگی بیشتر از هر چیز دیگری برای جذب مخاطب رقابت می‌کنند. از جلب بازدید کننده برای موزه‌ها، گالری‌های هنر و تئاترها گرفته تا تلاش برای افزایش شرکت کنندگان در فستیوال‌های فرهنگی و موسیقی، هر ابزار دیجیتال و سنتی که لازم باشد به کار می‌گیرند تا مخاطب کنونی را حفظ و انواع بالقوه را جذب کنند.

کمک های مالی
چه در داخل کشور و چه در خارج آن، صنایع فرهنگی به دنبال جذب کمک‌های بلاعوض مالی از جانب نهادهای مختلف‌اند. با این حال، این فرصت‌ها بسیار محدود هستند و رقابت بر سر دریافت آنها بسیار بالاست. برای مثال، بودجه یونسکو برای حمایت از حرکت‌های فرهنگی در حدود ۶ میلیون دلار است و سالانه تنها به تعداد محدودی از میان کاندیداهای بسیار پرداخت می‌شود.

فضاهای نمایشگاهی و اجرایی
دسترسی به فضاهای نمایشگاهی معتبر و مکان‌های اجرا بسیار رقابتی است. برای ایجاد گالری‌های معتبر در مکان‌های پر بازدید، هنرمند باید ماه‌ها و شاید سال‌ها منتظر بماند و هر گونه ارتباط و تبلیغات موثری برای کم کردن این بازه زمانی با ارزش است. بخصوص، برای کشورهایی که خواهان نمایش فرهنگ و تقویت جنبه‌های اقتصادی آن مانند درآمدزایی از گردشگری هستند، دسترسی به محیط‌های تبلیغ بین‌المللی و استفاده از آنها در جهت جذب نگاه مخاطب جهانی بسیار حائز اهمیت است.

فروش یا حراج آثار هنری
بیشترین ارزش گذاری‌ها و بالاترین سطح درآمدزایی برای آثار هنری، محصول شرکت دادن آنها در حراج‌های بین‌المللی است. موسسه‌های حراج آثار هنری بیشترین مزیت‌ها رقابتی را به وجود می‌آورند، دسترسی‌های فوق‌العادهای در عرضه هنر به مخاطب درست فراهم می‌کنند و علاوه بر ارزش مالی، ارزشی اعتباری به هنرمند و اثر او می‌دهند.

جوایز و جایگاه اجتماعی
از دیگر کانون‌های رقابتی در حوزه فرهنگ و هنر، تلاش برای کسب جوایز بین‌المللی و ارتقاء جایگاه اجتماعی است. بخصوص، تشخیص مکان‌های تاریخی و گردشگری از جانب نهادهای بین‌المللی کمک شایانی به جهانی شدن یک منطقه و جذب گردشگر برای آن می‌کند.

شبکه‌سازی هنرمدان، خروج از انزوای هنری
یکی دیگر از جنبه‌های رقابتی در عرصه فرهنگ و هنر که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد، رقابت برای اتصال به شبکه‌های ارتباطی است. هنرمندان تنها زمانی می‌توانند هنر خود را با ارزشی معادل با تلاش و خلاقیت‌شان عرضه کنند که به شبکه‌ای پویا از مخاطبان، فروشندگان و سازمان‌های پشتیبان متصل باشند. هیچ محصول و خدمت هنری نمی‌تواند در انزوا به شکوه برسد، و حتی اگر برسد بهره اقتصادی قابل توجهی را برای خالق یا جامعه مبدأ خود به ارمغان نمی‌آورد.

استعداد و خلاقیت
خلالقیت اصلی‌ترین گام در خلق یک اثر هنری است. دولت‌های زیادی وجود دارند که برنامه‌هایی برای ارتقاء ذائقه هنری تدوین کرده‌اند، برای حفظ فرهنگ و طیف هنری خود تلاش می‌کنند و بر روی کارآفرینی از این کانال حساب جدایی باز کرده‌اند. کم نیستند تعداد هنرمندانی که جذب تبلیغات و شرایط مطلوب‌تر کشورهای دیگر شده‌اند و مهاجرت هنری را انتخاب کرده‌اند.

گردشگری فرهنگی
گردشگری هنری بزرگترین بازار درآمدزایی از کانال فرهنگ و هنر است. چنانکه قبال هم به آن اشاره کردیم، سهم بسیار بالایی از تولید ناخالص داخلی کشورهای توریستی را اقتصاد گردشگری فرهنگی تشکیل می‌دهد. همچنین، کشورها از این فرصت برای تبلیغ فرهنگ خود و حتی انتشار آن بهره می‌گیرند. حال این سوال پیش می‌آید که چگونه یک کشور می‌تواند در اقتصاد فرهنگ و هنر مزیت رقابتی ایجاد کند؟ برای ارتقاء سهم یک کشور از اقتصاد کنونی در حوزه فرهنگ و هنر، باید مجموعه‌ای از استراتژی‌های سرمایه‌گذاری، سیاست‌گذاری فرهنگی و شبکه‌سازی به مرحله پیاده‌سازی برسند. موارد زیر گام‌های کلیدی هستند که می‌توان از آنها برای عملی کردن چنین استراتژی‌های توانبخشی به اقتصاد فرهنگی استفاده کرد.

سرمایه‌گذاری در آموزش هنری
ما نیازی به آموزش خلاقیت به کودکان نداریم، بلکه باید خلاقیت را در آنها به ثمر برسانیم و تثبیت کنیم. نسل جدید بسیار از فناوری تأثیر می‌پذیرند و اگر آموزش‌ها حول فناوری و پیشنهادات آن باشد، آموزش موثرتری نتیجه می‌شود. بخصوص، هنر دیجیتال یک گزینه مناسب برای جوانانی است که علاقه‌مند به هنر هستند اما گرایش‌های دیجیتال و حضور آنلاین دارند. یک سیاست آموزشی درست تمام این جنبه‌ها را در نظر می‌گیرد و شیوه‌ها و نه یک شیوه را برای طیف‌های شخصیتی مختلف تعریف می‌کند.

پشتیبانی از صنایع خلاق
سرمایه‌گذاری یا کمک به صنایعی که در حوزه فرهنگ و هنر فعالیت دارند یا محصولات آنها حول خلاقیت مستمر تعریف شده است، بهترین سرمایه‌گذاری برای ارتقاء جایگاه فرهنگی و هنری کشور و عرضه شیوه‌های سنتی در خلق اثر به بازارهای بین‌المللی است. گرنت‌های ملی، کاهش یا حذف مالیات و مشاوره‌های مالی می‌توانند جنبه‌های مختلف از این کمک مالی باشند.

زیرساخت‌های فرهنگی
اگر بستری امن برای فعالیت و حضور فرهنگی ایجاد نشود، درآمدزایی از آن غیرممکن است. برای مثال، باید مسیرهای دسترسی به نقاط گردشگری استاندارد باشند، امنیت فضاهای تاریخی تأمین شود و مرمت آثار کهن فرهنگی در اولویت سازمان‌های مرتبط قرار گیرند. علاوه بر این، زیرساخت‌هایی چون کانون‌ها و موسسات فرهنگی باید در سراسر کشور ایجاد گردند تا دسترسی هنرمندان بالقوه به آموزش‌های لازم تضمین شود.

تعامل عمومی
یکی از شیوه‌هایی که کشورها برای افزایش گرایش مردم خود به هنر استفاده می‌کنند، برگزاری فستیوال‌ها، گالری‌ها و گردهمایی‌های کوچک و بزرگ سیار در شهرهای مختلف است. از این طریق، مردم ارتباط خود با فرهنگ و هنر ملیاشان را حفظ می‌کنند و شکاف فرهنگی بین نسل‌های مختلف هر روز بیشتر و بیشتر نمی‌شود.

دیپلماسی فرهنگی
برای ایجاد شبکه‌های ارتباطی بین‌المللی و توسعه حوزه‌هایی چون گردشگری فرهنگی، دولت‌ها باید رایزنی‌های مداوم و منجر به نتیجه‌ای با دولت‌های دیگر، سازمان‌های فعال و حتی اشخاص فعال در حوزه هنر داشته باشند.

حمایت از کارآفرینی فرهنگی
کارآفرینی پررنگ‌ترین شیوه انتقال خلاقیت به صنعت و کسب درآمد است. کارآفرینی فرهنگی در بسیاری از کشورها نهادینه شده است. کارآفرینان کسانی هستند که کسب و کار و بازارها را خوب می‌شناسند، فرآیندها را به درستی تشخیص می‌دهند و نیاز را به محصول می‌رسانند. در حوزه هنر، کارآفرینان زیادی وجود دارند که خود ذائقه هنری دارند یا حتی هنرمندند و نیاز به حمایت‌های دولتی دارند تا محصول یا خدمت خود را به بهینگی و عرضه در مقیاس برسانند.

بازاریابی
تمام فعالیت‌های قبلی باید از کانال تبلیغات موثر بگذرند. برای جذب سرمایه، حمایت اجتماع، آگاهی رسانی و موارد مشابه، دولت‌ها نیازمند فعالیت‌های بازاریابی محیطی و آنلاین هستند. فعالیت‌هایی که هدف خود را به خوبی می‌شناسند و طراحی آنها با برداشت درست از جامعه و مخاطب هدف صورت گرفته است.

منبع :
مجله تخصصی اقتصاد، مدیریت و کارآفرینی
دکمه بازگشت به بالا