اقتصاد دیجیتال همان اقتصاد معمول، اما بر پایه فناوریهای دیجیتال و محاسباتی است. این اصطلاح به چهارچوبهای اقتصاد، کسب و کار، فرهنگ، فعالیتهای اجتماعی و تجاری میپردازد که بر بستر اینترنت و به صورت آنلاین تحقق مییابند. به زبانی دیگر، اقتصاد دیجیتال اتصال ماهیتها و محاسبات دیجیتالی و اقتصاد است که با استفاده از پلی به نام اینترنت ممکن میشود. در سالهای اخیر، این پل مستحکمتر شده و در حضور مفاهیم دیجیتالی دیگر مانند بلاکچین و دنیای DeFi، انسان در حال تجربه جدید و همه جانبه تر از اقتصاد دیجیتالی است. اما نکته مهم، تشخیص مرز بین اقتصاد سنتی و دیجیتال است. با گذشت زمان و بروز فناوریهای جدید، گسترش اینترنت و قدرت گرفتن پلتفرمها و کسب و کارهای مبتنی بر آن، این دو اقتصاد با هم آمیخته میشوند، تا جایی که آنچه باقی میماند اقتصادی دیجیتالی با مبانی تئوری و از جنس کلاسیک است که بر روی ریلهای اینترنت پیش میرود.
منظور از دیجیتال چیست؟
بیشتر شرکتها و در اتمسفری بزرگتر صنایع، در حال حرک به سمت دیجیتالی شدن و تلاش برای دریافت سهم بیشتری از بازار مبتنی بر آن هستند. با وجود این، برای فهم بهتر اقتصاد دیجیتال، ابتدا باید “دیجیتال” را خوب درک کرد و تنها پس از دریافت این بلوغ دیجیتال است که میتوان اقتصاد و کسب و کار را به آن تکیه داد. برای بسیاری از این شرکتها، دیجیتال همان فناوری و ابزارهای آن است؛ برای برخی دیگر، دیجیتال شیوههای نوین در ارتباط با جامعه و مشتریان سازمان است. دیجیتال در واقع، تلفیق ارتباط جهانی از کانال اینترنت با شیوهها و ابزارهای نوین در پردازش، ذخیره و مدیریت داده است.
منظور از دیجیتال چیست؟
اینترنت یک تغییر تاریخی در دسترسی انسان به اطلاعات، سطح توان پردازش آنها و چگونگی استفاده از نتایج نهایی ایجاد کرد. صنایع، کسب و کارهای مختلف و بخصوص بانکها بیشترین تأثیر را از این تغییر گرفتند و اقتصاد دیجیتال را به عنوان انتقال اقتصاد سنتی به فضای اینترنتی و امکانات آن تعریف کردند. به ویژه، منظور از اقتصاد دیجیتال استفاده از فناوری اطلاعات (IT) برای خلق یا سازگاری بازار و سازمانهای آن با رفتار و نیاز مشتریان به محصولات و خدمات مختلف و مرتبط با اقتصاد است. همچنین، اقتصاد دیجیتال یک شبکه جهانی از فعالیتهای اقتصادی، تبادلات تجاری و تعاملات حرفهای است که عملکردی وابسته به دادهها و فناوریهای ارتباطی دارد. این اصطلاح را دان تاپاسکات در سال ۱۹۹۵ معرفی کرد؛ در قالب کتابی که به ظهور فناوری و بخصوص اینترنت میپردازد و عواقب ورود این فناوری به تعاریف و ساز و کارهای اقتصادی را مورد بحث قرار میدهد. همچنین، اقتصاد دیجیتال بازتابی از حرکت جهانی از انقلاب صنعتی سوم به انقلاب صنعتی چهارم است. انقالب صنعتی سوم حرکت از آنالوگ به دیجیتال بود که در اواخر قرن بیستم رخ داد. اما انقلاب صنعتی چهارم یک تحول و انتقال دیجیتال دنیای فیزیکی به دنیای مجازی و موازی با آن است.
منظور از دیجیتال چیست؟
برخالف تصور عمومی، اقتصاد دیجیتال فقط استفاده از فناوری برای انجام فعالیتهای روزمره یا کسب و کار نیست؛ بلکه فراتر از آن، اقتصاد دیجیتال تلنگری به سازمانها و اشخاص برای انجام امور به صورتی بهینهتر، سریعتر و متفاوت از شیوههای قبلی است.
در این بهبود، فناوری نقشی محوری را بازی میکند و پردازش کامپیوتری قویترین بازو برای انجام فعالیتهاست. دیجیتال و تحول متناظر با آن، یک کانال تسهیل برای ایجاد فرایندهای بهینه و انجام فعالیتهایی است که در گذشته ممکن نبوده، یا با هزینههایی بسیار بیشتر قابل انجام بودهاند.
برای مثال، در گذشته هرگز امکان این وجود نداشت که یک استارت آپ از نقطهای صفر (ازنظر تجربه و قدرت مالی) و تنها با یک ایده خلاقانه شروع کند و در بازه زمانی کوتاهی به موفقیت برسد. اکنون، کارآفرینان میتوانند ایدههای خود را در کمتر از چند هفته توسعه و در فضای اینترنت به اشتراک بگذارند و از بازارهای مالی، جوامع مردمی یا بازارهای کریپتو برای ایده خود سرمایه جذب کنند.
اقتصاد دیجیتال تلنگری به سازمانها و اشخاص برای انجام امور به صورتی بهینهتر، سریعتر و متفاوت از شیوههای قبلی است.
آینده کسب و کار در اقتصاد دیجیتال
پس از همهگیری کرونا، مفهوم کار و کارمند بودن تعریفهای جدیدی را به خود گرفت که در کانون آنها دورکاری و امکان فعالیت آنلاین به جای حضوری قرار داشت. علیرغم چرخشی که در شیوه کار به وجود آمده، ارتباطات در سطحی مشابه، اما به شیوهای دیگر، حفظ شدهاند. در این اکوسیستم جدید، شرکتها به مدیریت و کنترل یک سیستم استعدادی و در تعامل فوق العاده با فرآیند دیجیتالی شدن صنایع نیاز دارند. بخصوص، پویایی موجود در انطباق فرآیندها با دیجیتال باید در توازون کامل با سیستم مالی و اقتصاد دیجیتال باشد. کرونا با تمام چالشها و بحرانهایی که به همراه داشت، به عنوان یک کاتالیزگر عمل کرد که دیجیتالی شدن سازمانها را تسریع بخشید و مفاهیم و بسترهای آنلالین را در اذهان عمومی و حرفها جا انداخت. درنتیجه، عرصه برای انقلاب صنعتی پنجم و تعامل حداکثری کاربر با اپلیکیشنها و فضاهای اینترنت آماده شده است.
اینترنت اشیاء و اقتصاد دیجیتال
منظور از اینترنت اشیاء مجموعه سنسورها و پلتفرمهای کنترلی آنهاست که پلی مجازی بین داراییهای فیزیکی و بسترهای اینترنتی ایجاد میکنند. این پل، با تحلیل دادهها، شبیه سازیهای کامپیوتری و پیشبینی آینده صنایع و کسب و کارها تقویت میشود. ازطرفی، با کاهش قیمت سنسورها، جهان به سمت یکپارچه شدن و تبدیل به دهکدهای اینترنت حرکت میکند. در این حرکت، اقتصاد دیجیتال همان جبهه مالی مورد نیاز برای ساختارمند کردن چهارچوبها و قواعد مالی و پشتیبانی از انقلابهای صنعتی بعدی است. با استفاده از پلتفرمهای شبکه IOT، دادههای حاصل از فعالیت حسگرها تحلیل و برای مدیریت و کنترل تولید استفاده میشوند. همزمان، دادههای حاصل از پلتفرمهای ارتباط با مشتری، جریانهای اجتماعی و صنایع مرتبط جمعآوری و برای پیشبرد اهداف توسعهای و موفقیت رقابتی سازمان استفاده میگردند.
کرونا با تمام چالشها و بحرانهایی که به همراه داشت، به عنوان یک کاتالیزگر عمل کرد که دیجیتالی شدن سازمانها را تسریع بخشید و مفاهیم و بسترهای آنلاین را در اذهان عمومی و حرفهای جا انداخت.
تجربه مشتریان
در اقتصاد دیجیتال، همه مشتریان در قالب تعامل کسب و کار با کسب و کار یا کسب و کار با مصرف کننده، خواهان تعامل با تولیدکنندگان و خدمات دهندگان در زمان و مکان مطلوب خود هستند. بنابراین، بستر باید به نحوی آماده باشد که مشتری در هر لحظه بتواند بالالترین سطح از خدمات و آگاهی رسانی را از محصول یا خدمات شرکت دریافت کند. مشتریان به شخصی سازی بهاء بیشتری میدهند و خواهان آن حس ناب خاص بودن برای برند یا شرکت هدف خود هستند. در اینجاست که اقتصاد دیجیتال، دیجیتال مارکتینگ را توجیه میکند و موفقیت شرکتها منوط به موفقیت آنها در فضای مجازی میشود.
مدیریت کلان داده یک چالش و فرصت همزمان است. چالش از نظر امنیت و نیاز به محافظت از اطلاعات شخصی و عدم ورود به حریم شخصی افراد و فرصت از نظر بینهایت فرصتی است که از تحلیل این دادهها میتوان ایجاد کرد.
شاخصهای اصلی در اقتصاد دیجیتال
هر سال، مساحت و عمق تحول دیجیتال در اقتصاد جهانی بیشتر جلوه میکند و فناوری شبیه یک لوکوموتیو بی انتها و سریع، تعریفهای جدید و ساختارهای متناظری را برای اقتصاد خرد و کلان کشورها تعریف میکند. موارد زیر شاخصهای کلیدی از اقتصاد دیجیتال هستند:
هوش مصنوعی
در حال حاضر، هر دو بخش خصوصی و دولتی در کشورهای مختلف، از هوش مصنوعی (AI) و نرمافزارهای اتوماسیون در جهت کارامد کردن سازمان خود استفاده میکنند. این ابزارها، مسیرهایی در کاهش هزینه برای مصرف کنندگان و کسب و کارها تعریف میکنند. اما این امر چالشهای جدید را نیز به همراه دارد. بخصوص، نیروی انسانی جایگاه خود را متزلزل میبیند، چراکه هوش مصنوعی به مفهوم کاهش حضور انسان در فرآیندها و افزایش کنترل ماشینهاست. همچنین، در دهههای آتی، یافتن نیروی انسانی ماهر و آشنا با ابزارهای هوش مصنوعی اصلیترین دغدغه صنایع خواهد بود.
کلان داده ها
پلتفرمهای دیجیتال ورودیهای مختلفی را از کاربران دریافت میکنند و جریانهای عظیمی از دادهها در مورد اجتماع مشتریان و مخاطبان جمعآوری میشوند. این به شرکتها امکان تحلیل دقیق رفتار و خواستههای مشتریان را میدهد تا با هدفگذاری دقیقتر، وفاداری آنان را تضمین کنند و مزیت رقابتی برای خود حاصل آورند. مدیریت کلان داده یک چالش و فرصت همزمان است. چالش از نظر امنیت و نیاز به محافظت از اطلاعات شخصی و عدم ورود به حریم شخصی افراد و فرصت از نظر بینهایت فرصتی است که از تحلیل این دادهها میتوان ایجاد کرد.
شبکههای تأمین دیجیتال
با توسعه دیجیتال در تاروپود صنایع، شرکتهای بیشتری به شبکههای آنلاین میپیوندند و زیرساختهای دیجیتال در ارکان مختلف صنعت با سرعت بیشتری تجهیز میشوند. این شبکه دیجیتال، به زنجیره تأمین دیجیتال میانجامد، مسیری که در آن، هر سازمان با پلتفرمها و اهرمهای دیجیتال مختص خود، اما در ارتباط با دیگران، تقویت شده است.
فرا اتصال یا Hyperconnectivity
فناوری پهنای باند در قلب سرعت اتصال افراد از طریق اینترنت قرار دارد. اگرچه در مورد دسترسی به پهنای باند شکافی بین غنی و فقیر وجود دارد، اما با اتخاذ تصمیمات و سرمایه گذاریهای درست، میتوان این شکاف را پر کرد و اقتصادی قدرتمندتر و از جنس دیجیتال بر روی اقتصاد کنونی سوار کرد.
گوشیهای هوشمند و تبلیغات
گوشیهای هوشمند به گستردهترین سیستمهای محاسباتی در جهان تبدیل شدهاند. در تمام ساعات روز، میتوانید دست در جیب کنید و از مسیر اقتصاد دیجیتال به تمام دنیای تجارت الکترونیک اتصال یابید و هر بهره ممکنی را برداشت کنید.
الگوریتمهای پیچیده
درنهایت، این الگوریتمهای پیچیده مانند ChatGPT هستند که کیفیت و سرعت انتقال کسب و کارها و اقتصاد به فضای دیجیتال را تعیین میکنند. این الگوریتمها ارتباطات را ممکن میسازند، فرآیندهای تولید را تعریف، آینده را پیشبینی و تمام اجزاء شبکههای دیجیتال را یکپارچه میکنند. اقتصاد دیجیتال نه یک مرز بین اقتصاد کلاسیک و اقتصاد مبتنی بر اینترنت، بلکه یک ماهیت یکپارچه از هر دو است که در سایه آن، دو اصطلاح دیگر کم کم رنگ میبازند و اقتصاد دیجیتال به اقتصاد جاری تبدیل میشود. بنابراین، صنایع علاوه بر انقالب صنعتی چهارم و پنجم و مبانی دیجیتالی شدن، باید به فکر تعریف جریانهای مالی و ارتباط با زنجیرهای تأمین از جنس دیجیتال باشند.