نماد سایت دروازه اقتصاد

بررسی اثرات اقتصادی مالیات مزایای اضافی حقوق کارگری

بررسی اثرات اقتصادی مالیات مزایای اضافی حقوق کارگری

بررسی اثرات اقتصادی مالیات مزایای اضافی حقوق کارگری

اخبار تازه در خصوص مالیات حقوق کارگران در سال ۱۴۰۴

در روزهای اخیر خبرهای متعددی پیرامون تغییرات در نظام مالیاتی حقوق کارگران منتشر شده است. طبق اعلام مسئولین مربوطه و مستندات موجود، در سال ۱۴۰۴، مزایایی نظیر حق اولاد و حق مسکن قرار است مجدداً در محدوده مالیات بر درآمد قرار گیرند. این تغییرات، که در لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ پیش‌بینی شده است، زمینه‌های جدیدی را برای بررسی تأثیرات اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است.

بر اساس بند «ث» تبصره ۱۵ قانون بودجه ۱۴۰۳، تمامی حقوق و مزایا از جمله حق مسکن، بن کارگری، حق اولاد و حق تاهل مشمول مالیات بر درآمد شده بودند. اما در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۳، دیوان عدالت اداری رأیی صادر کرد که بر مبنای آن مزایای مرتبط با شاغلان از جمله موارد مذکور از مالیات معاف گردیدند. این رأی، در کنار بخشنامه صادره سازمان امور مالیاتی در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۳ مبنی بر معافیت مزایای رفاهی، موج جدیدی از بحث‌ها را در محافل اقتصادی به راه انداخت.

با وجود این توضیحات، تا بهمن ۱۴۰۳ سامانه مالیاتی امکان اعمال معافیت‌های مذکور را فراهم نکرده و در عمل، کارفرمایان موظف به ارسال لیست حقوق بدون در نظر گرفتن این معافیت‌ها شدند. در نتیجه، بسیاری از کارگران مجبور به درخواست استرداد مالیات پرداختی شده‌اند. کارشناسان اقتصادی ابراز امیدواری کرده‌اند که با تصویب نهایی لایحه بودجه ۱۴۰۴ و صدور بخشنامه‌های تکمیلی، شرایط اجرای معافیت‌های مذکور بهبود یابد.

از سوی دیگر، افزایش حداقل حقوق در حکم کارگزینی و قرارداد ماهانه در سال ۱۴۰۴، که طبق اعلام آقای رحیم زارع به رقم ۱۳ میلیون تومان خواهد بود، تأثیرات دوگانه‌ای بر وضعیت مالی کارگران به همراه داشته است. همچنین نرخ‌های مالیاتی پیشنهادی، که شامل معافیت درآمدهای تا ۲۴ میلیون تومان و اعمال مالیات پلکانی بین ۱۰ تا ۳۰ درصد برای درآمدهای بالاتر می‌باشد، نقشی کلیدی در معیشت خانواده‌ها ایفا می‌کند.

با انتشار این اخبار، نظرات متفاوتی از سوی کارشناسان، مدیران اقتصادی و نمایندگان کارگری به گوش می‌رسد. برخی معتقدند اعمال مالیات بر روی مزایای رفاهی می‌تواند انگیزه کارگران را کاهش داده و به فشارهای مالی بر خانواده‌ها منجر شود، در حالی که دیگران به ضرورت افزایش منابع مالیاتی برای تامین هزینه‌های عمومی و بهبود خدمات دولتی اشاره می‌کنند.

با توجه به اظهارات متخصصین و مستندات موجود، تصمیمات اخیر دیوان عدالت اداری و سازمان امور مالیاتی به عنوان نشانه‌ای از تلاش برای ایجاد تعادل در سیاست‌های مالیاتی تلقی می‌شود. این تغییرات، اگرچه به صورت آنی تأثیرات متناقضی بر شاخص‌های اقتصادی داشته، اما چشم‌انداز بلند مدت می‌تواند باعث بهبود تعادل بین درآمدهای عمومی و حمایت از معیشت کارگران گردد.

تحلیل روند تغییرات مالیاتی در حقوق کارگران

تحلیل دقیق تغییرات در نظام مالیاتی حقوق کارگران نشان می‌دهد که در سال‌های اخیر شاهد نوسانات قابل توجهی در اعمال مالیات بر درآمد بوده‌ایم. از یک سو، تصویب بند «ث» تبصره ۱۵ قانون بودجه ۱۴۰۳، تمامی مزایا از جمله حق اولاد و حق مسکن را مشمول مالیات کرد؛ از سوی دیگر، تصمیمات حقوقی و بخشنامه‌های صادر شده، موجبات معافیت این مزایا را فراهم نمودند.

با بررسی روند قانونی، مشخص می‌شود که تلاش برای ایجاد یک سیستم مالیاتی عادلانه، با چالش‌های اجرایی و حقوقی همراه بوده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند که تصویب لایحه بودجه ۱۴۰۴ در صورت بازگشت به سیاست اعمال مالیات بر مزایای رفاهی، تأثیرات عمیقی بر درآمد خالص کارگران خواهد داشت. به عنوان مثال، اگر در سال جاری مالیات بر حق مسکن مجدداً اعمال شود، علاوه بر کاهش درآمد قابل دریافت، انگیزه کارگران برای بهره‌مندی از مزایا کاهش می‌یابد.

تغییرات قانونی در سال ۱۴۰۳ و ۱۴۰۴، زمینه‌های متفاوتی را برای تحلیل اقتصادی فراهم آورده است. از یک سو، اجرای مالیات بر درآمد می‌تواند به تأمین منابع مالی برای خدمات عمومی و پروژه‌های توسعه‌ای منجر شود؛ از سوی دیگر، کاهش دستمزد خالص کارگران ممکن است تأثیرات منفی بر مصرف و معیشت خانوارها داشته باشد. در همین راستا، مقایسه نرخ‌های مالیاتی و میزان درآمدهای مشمول معافیت، ابزاری حیاتی برای تحلیل اثرات بلند مدت این سیاست‌ها محسوب می‌شود.

در تحلیل اقتصادی، توجه به جزئیات آماری از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. به عنوان نمونه، افزایش حداقل حقوق در سال ۱۴۰۴ به رقم ۱۳ میلیون تومان که توسط مسئولین اعلام شده، می‌تواند اثرات متفاوتی بر سبد معیشتی کارگران به همراه داشته باشد. در همین راستا، آمارها نشان می‌دهند که معیشت خانوارهای کارگری، در سال آینده ممکن است به حدود ۲۷ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان برسد که این امر در صورت اعمال مالیات‌های اضافی، تغییرات چشمگیری خواهد داشت.

از منظر قانونی، بندهای متعدد در قوانین بودجه به بررسی دقیق موضوع معافیت‌ها پرداخته‌اند. بر اساس این بندها، در سال ۱۴۰۳ مزایایی نظیر حق اولاد و حق مسکن مشمول مالیات شدند؛ اما در نتیجه رأی دیوان عدالت اداری، معافیت‌هایی در این زمینه اعلام گردید. به عبارت دیگر، اگرچه قوانین اولیه تصویب مالیات بر این مزایا را به تصویب رساندند، تصمیمات حقوقی به نحوی بود که امکان استرداد مالیات پرداختی فراهم آمد.

علاوه بر این، بخشنامه‌های صادر شده توسط سازمان امور مالیاتی، شرایط معافیت‌های مزایا را برای کارگران روشن‌تر کرده‌اند. این بخشنامه‌ها، به ویژه در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۳، تأیید کردند که مزایای رفاهی و انگیزشی در صورت متعارف بودن از مالیات معاف می‌شوند. از این رو، تحلیل‌های اقتصادی به تأثیر همزمان تصمیمات حقوقی و اجرایی بر روند کلی مالیاتی پرداخته و نشان می‌دهند که چالش‌های اجرایی در سامانه‌های مالیاتی، نقش مهمی در شکل‌گیری نهایی وضعیت حقوق کارگران ایفا می‌کند.

تأثیرات اقتصادی این تغییرات در چند محور اصلی قابل بررسی است: افزایش هزینه‌های زندگی کارگری، تغییر در الگوی مصرف خانوار، و تأثیرات بر بهره‌وری نیروی کار. در ادامه به تفصیل به بررسی این محورها پرداخته می‌شود:

  • – افزایش مستقیم هزینه‌های زندگی به دلیل کسر مالیات از مزایای رفاهی
  • – کاهش انگیزه کارگران برای بهره‌مندی از مزایا و تاثیر منفی بر بهره‌وری
  • – تأثیر بر سبد معیشتی خانوارها و تغییر الگوهای مصرف در بلند مدت

با توجه به داده‌های آماری منتشر شده و نظرات کارشناسان، روند مالیاتی در حوزه حقوق کارگران نشان‌دهنده یک تعامل پیچیده بین عوامل اقتصادی، قانونی و اجتماعی است. این تعامل، در نهایت می‌تواند موجب تغییرات ساختاری در بازار کار و توزیع درآمد در سطح کشور گردد.

بررسی اثرات اقتصادی مالیات بر درآمد بر زندگی خانوارها

در ارزیابی تأثیرات اقتصادی مالیات‌های جدید بر زندگی خانوارها، توجه به سبد معیشتی و توان خرید خانواده‌های کارگری از اهمیت بالایی برخوردار است. افزایش مالیات بر مزایای رفاهی همچون حق اولاد و حق مسکن می‌تواند اثرات منفی متعددی را بر سطح زندگی خانوارها به همراه داشته باشد.

در واقع، با اعمال مالیات‌های پلکانی که درآمدهای بالای ۲۴ میلیون تومان را مشمول نرخ‌های بالاتر (بین ۱۰ تا ۳۰ درصد) قرار می‌دهد، انتظار می‌رود که خانواده‌هایی که درآمدشان در بالاترین محدوده قرار دارد، بار مالی سنگینی را متحمل شوند. از سوی دیگر، کاهش درآمد خالص می‌تواند منجر به تغییر الگوهای مصرف و کاهش سرمایه‌گذاری در زمینه‌های اساسی زندگی گردد.

آمارهای منتشر شده توسط نهادهای آماری نشان می‌دهد که میانگین سبد معیشتی خانوارهای کارگری در سال آینده در حدود ۲۷ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان برآورد شده است. این رقم، در صورت اعمال مالیات بر مزایا، ممکن است کاهش یابد و به تبع آن، الگوی زندگی خانواده‌ها دچار تغییراتی گردد. در این راستا، کارشناسان اقتصادی بر اهمیت بازنگری در سیاست‌های مالیاتی تأکید دارند.

تأثیرات مالیاتی بر زندگی خانوارها از جنبه‌های مختلف قابل تحلیل است. یکی از مهم‌ترین این جنبه‌ها، تغییر در توان خرید خانواده‌هاست که می‌تواند بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه تأثیرگذار باشد. کاهش درآمد خالص منجر به کاهش توان خرید کالاها و خدمات اساسی شده و در بلند مدت، به کاهش رشد اقتصادی نیز بینجامد. برخی تحلیلگران بر این باورند که ایجاد یک تعادل میان تامین منابع مالی دولت و حمایت از معیشت کارگران، نیازمند اصلاحات ساختاری در نظام مالیاتی است.

از منظر اجتماعی، افزایش بار مالیاتی بر خانواده‌های کارگری می‌تواند به افزایش شکاف طبقاتی و کاهش عدالت توزیعی منجر شود. کاهش درآمدهای قابل دریافت، علاوه بر تأثیر بر سطح زندگی فردی، ممکن است باعث ایجاد نارضایتی‌های اجتماعی و کاهش انگیزه کارگری گردد. این نگرانی‌ها در میان کارشناسان اقتصادی و نمایندگان انجمن‌های کارگری به شدت مطرح شده است.

در همین راستا، برخی نهادهای پژوهشی پیشنهاد داده‌اند که اعمال معافیت‌های هدفمند بر برخی از مزایا، مانند حق اولاد، می‌تواند از بروز مشکلات جدی در سطح زندگی خانوارها جلوگیری کند. از جمله راهکارهای مطرح شده می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • – ایجاد بخشنامه‌های واضح و کارآمد جهت ثبت و اعمال معافیت‌های مالیاتی
  • – تدوین سیاست‌های حمایتی برای خانواده‌های کم‌درآمد
  • – بازنگری در ساختار نرخ‌های مالیاتی به صورت پلکانی

این پیشنهادها، در صورت اجرا، می‌تواند به بهبود شرایط اقتصادی خانوارهای کارگری منجر شود و تعادل میان تأمین منابع مالی برای دولت و حمایت از معیشت کارگران را برقرار سازد. از سویی دیگر، بازنگری در سیاست‌های مالیاتی می‌تواند زمینه‌ای برای رشد اقتصادی پایدار و افزایش سطح رفاه اجتماعی فراهم آورد.

تجارب سایر کشورها نیز نشان می‌دهد که اعمال معافیت‌های هدفمند و ایجاد یک نظام مالیاتی تدریجی، می‌تواند به بهبود وضعیت معیشتی خانواده‌های کارگری کمک شایانی نماید. به عنوان نمونه، در برخی از کشورهای توسعه‌یافته، معافیت‌هایی برای مزایای رفاهی اعمال می‌شود که این امر موجب افزایش انگیزه کارگران و کاهش فشارهای مالی بر خانوارها می‌گردد.

تحلیل حقوقی و اداری مالیات و معافیت‌های موجود

بررسی حقوقی تغییرات اخیر در نظام مالیاتی نشان می‌دهد که تصمیمات صادره از سوی نهادهای قضایی و اداری تأثیر بسزایی بر اجرای قوانین مالیاتی داشته‌اند. رأی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۳، که مزایای مرتبط با شاغلان مانند حق مسکن و حق اولاد را از مالیات معاف اعلام کرد، نقطه عطف مهمی در مسیر تدوین سیاست‌های مالیاتی به شمار می‌آید.

این رأی، همزمان با بخشنامه صادره سازمان امور مالیاتی در ۲۰ آذر ۱۴۰۳، موجی از امید را در میان کارگران به راه انداخت. اگرچه در عمل سامانه‌های مالیاتی تا پایان سال ۱۴۰۳ امکان اعمال این معافیت‌ها را نداشته‌اند، اما امکان ثبت درخواست استرداد مالیات، زمینه‌ای برای جبران خسارت‌های وارده فراهم آورده است. این موضوع، از دیدگاه حقوقی و اداری، حاکی از تلاش مداوم نهادهای مربوطه برای ایجاد تعادل میان قوانین مالیاتی و حمایت از حقوق کارگران است.

در این زمینه، کارشناسان حقوقی به اهمیت هماهنگی میان نهادهای قضایی و اداری اشاره می‌کنند. آن‌ها بر این باورند که تدوین قوانین مالیاتی بدون هماهنگی لازم، ممکن است منجر به ابهامات اجرایی و ایجاد مشکلات حقوقی گردد. به عنوان نمونه، چالش‌های موجود در ثبت معافیت‌های مالیاتی در سامانه‌های اداری، نشان‌دهنده نیاز به بازنگری در فرآیندهای اجرایی و تقویت زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در این حوزه است.

نقل قول‌های کارشناسان نیز تأیید می‌کند که ایجاد یک سیستم شفاف و کارآمد در ثبت و اعمال معافیت‌های مالیاتی، می‌تواند نقش موثری در کاهش مشکلات حقوقی و اداری ایفا کند. به عنوان نمونه، آقای رحیم زارع اعلام کرده است: “حداقل مبلغ حقوق بگیران در حکم کارگزینی و قرارداد ماهانه در سال ۱۴۰۴ به ۱۳ میلیون تومان افزایش خواهد یافت.” همچنین، دیدگاه دیگری از جانب جناب آقای محسن باقری به این نکته اشاره دارد که سبد معیشتی سال آینده معادل ۲۷ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان خواهد بود.

این اظهارات، ضمن تأکید بر اهمیت افزایش درآمدهای کارگران، نیاز به تدوین راهکارهای حقوقی منسجم برای جلوگیری از کسر غیرضروری مالیات از مزایای رفاهی را روشن می‌سازد. بررسی دقیق مستندات و مصوبات قانونی، نشان می‌دهد که اگرچه قوانین اولیه مالیاتی به نحوی تنظیم شده بودند که تمامی مزایا مشمول مالیات شوند، اما با صدور رأی‌های حقوقی و بخشنامه‌های تکمیلی، شرایط برای اعمال معافیت‌های هدفمند فراهم آمده است.

علاوه بر این، نواقص موجود در سامانه‌های ثبت و استرداد مالیات، نیاز به بازنگری‌های اساسی در فرآیندهای اداری را به همراه داشته است. کارشناسان اقتصادی و حقوقی معتقدند که با به‌کارگیری فناوری‌های نوین و بهبود هماهنگی میان نهادهای نظارتی، می‌توان از مشکلات اجرایی جلوگیری و بار مالیاتی اضافی از دوش کارگران برداشته شود.

بررسی تأثیرات بلندمدت مالیات بر حقوق کارگران بر اقتصاد کلان کشور

تحلیل‌های اقتصادی بلندمدت نشان می‌دهد که اعمال مالیات بر مزایای رفاهی می‌تواند تأثیرات متقابلی بر اقتصاد کلان کشور داشته باشد. از یک سو، افزایش درآمدهای عمومی از طریق مالیات می‌تواند منابع لازم برای تأمین هزینه‌های توسعه و خدمات عمومی را فراهم آورد؛ از سوی دیگر، کاهش درآمد خالص کارگران ممکن است به کاهش قدرت خرید و تضعیف چرخه اقتصادی بینجامد.

با توجه به تغییرات قابل توجه در سبد معیشتی خانوارهای کارگری، تحلیلگران اقتصادی به این نکته اشاره می‌کنند که ایجاد یک تعادل میان تأمین منابع مالی برای دولت و حمایت از معیشت کارگران، امری ضروری است. در این راستا، اجرای سیاست‌های حمایتی، ایجاد معافیت‌های هدفمند و بازنگری در ساختار نرخ‌های مالیاتی، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی کمک کند.

بررسی‌های آماری اخیر نشان می‌دهد که در کشورهایی که از نظام مالیاتی تدریجی با معافیت‌های هدفمند استفاده می‌کنند، شاهد رشد اقتصادی پایداری بوده‌اند. در ایران نیز، اگر بتوان سیاست‌های مالیاتی را به گونه‌ای تنظیم کرد که از معیشت کارگران حمایت کند، می‌توان انتظار داشت که تأثیرات مثبت بلندمدتی بر مصرف داخلی، رشد تولید و ارتقای سطح زندگی جامعه حاصل شود.

از دیگر اثرات بلندمدت این سیاست‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • – تقویت قدرت خرید خانوارهای کارگری و افزایش مصرف کالاهای اساسی
  • – ایجاد انگیزه برای کار بیشتر و بهبود بهره‌وری نیروی کار
  • – تأمین منابع مالی لازم جهت سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های ملی
  • – کاهش فاصله طبقاتی و تقویت عدالت توزیعی

با توجه به داده‌های موجود، کارشناسان اقتصادی معتقدند که اصلاحات در نظام مالیاتی، در کنار ایجاد تعادل میان درآمدهای عمومی و حمایت از معیشت کارگران، می‌تواند به عنوان محرکی برای توسعه اقتصادی و کاهش نابرابری‌های اجتماعی عمل کند. بررسی‌های اقتصادی نشان می‌دهد که هرگونه تغییر در سیاست‌های مالیاتی باید با دقت بسیار بالا و با در نظر گرفتن شرایط خاص بازار کار و سطح درآمد خانوارها انجام گیرد.

تغییر در ساختار مالیاتی و اعمال معافیت‌های هدفمند، در کنار تأمین منابع مالی کافی برای دولت، می‌تواند زمینه‌ساز افزایش سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی در بخش‌های مختلف اقتصادی گردد. این امر نه تنها به رشد اقتصادی منجر می‌شود، بلکه موجب ایجاد اشتغال پایدار و بهبود شرایط معیشتی می‌گردد. از این رو، تدوین سیاست‌های مالیاتی مبتنی بر داده‌های دقیق و تحلیل‌های اقتصادی جامع، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

با نگاهی کل نگر به وضعیت اقتصاد کشور، می‌توان گفت که ایجاد یک تعادل میان بار مالیاتی و حمایت از قدرت خرید کارگران، می‌تواند نقشی اساسی در بهبود وضعیت کلان اقتصادی ایفا کند. استفاده از تجارب بین‌المللی و تطبیق آن‌ها با شرایط بومی، از جمله راهکارهایی است که می‌تواند به حل معضلات موجود در سیستم مالیاتی کمک نماید.

نتیجه گیری

با بررسی دقیق تمامی اطلاعات و مستندات موجود، می‌توان دریافت که تغییرات اخیر در نظام مالیاتی حقوق کارگران، از جمله مشمول شدن مجدد مزایایی نظیر حق اولاد و حق مسکن، تأثیرات چند بعدی بر زندگی خانوارها و اقتصاد کشور دارد. این تغییرات، که ناشی از تطبیق قوانین بودجه ۱۴۰۳ و پیش‌نویس بودجه ۱۴۰۴ می‌باشند، زمینه‌های متعددی برای بررسی دقیق اثرات اقتصادی، حقوقی و اجتماعی فراهم کرده‌اند.

از یک سو، افزایش درآمدهای عمومی و تأمین منابع مالی برای اجرای پروژه‌های ملی از اهداف این تغییرات به شمار می‌آید؛ اما از سوی دیگر، کاهش درآمد خالص کارگران و تغییر در سبد معیشتی خانوارها می‌تواند به چالش‌های اقتصادی و اجتماعی منجر شود. در این میان، تصمیمات حقوقی نظیر رأی دیوان عدالت اداری و بخشنامه‌های سازمان امور مالیاتی، نقش مهمی در تعدیل این سیاست‌ها داشته‌اند.

با توجه به آمارهای منتشر شده، افزایش حداقل حقوق در سال ۱۴۰۴ به رقم ۱۳ میلیون تومان و برآورد سبد معیشتی خانوارهای کارگری به حدود ۲۷ میلیون و ۶۵۰ هزار تومان نشان می‌دهد که سیاست‌های مالیاتی می‌بایست با دقت و هماهنگی بین نهادهای قانونی و اجرایی تنظیم گردد. از همین رو، تدوین سیاست‌های حمایتی، ارائه راهکارهای اجرایی کارآمد برای ثبت و اعمال معافیت‌های مالیاتی، و بازنگری در ساختار نرخ‌های مالیاتی، ضروری به نظر می‌رسد.

نتایج حاصل از تحلیل‌های اقتصادی نشان می‌دهد که در بلندمدت، ایجاد تعادل میان تأمین منابع مالی دولت و حمایت از معیشت کارگران، می‌تواند زمینه‌ساز توسعه پایدار و کاهش نابرابری‌های اجتماعی شود. این تحولات، اگر به درستی مدیریت گردند، می‌توانند به افزایش انگیزه‌های کارگری و بهبود بهره‌وری نیروی کار بیانجامند. استفاده از تجارب موفق بین‌المللی و بومی‌سازی آن‌ها، از جمله اقداماتی است که می‌تواند به تحقق اهداف اقتصادی و اجتماعی منجر شود.

بدون شک، چالش‌های موجود در نظام مالیاتی و نیاز به اصلاحات اساسی، موضوعی است که توجه گسترده متخصصان اقتصادی، حقوقی و نمایندگان کارگری را به خود جلب کرده است. تحلیل‌های انجام شده حاکی از آن است که سیاستگذاران باید با توجه به داده‌های دقیق و شرایط بومی، راهکارهایی را ارائه دهند که هم از یک سو به تامین منابع مالی کافی برای دولت کمک کند و هم از سوی دیگر از حقوق و معیشت کارگران محافظت نماید.

در نهایت، تأثیرات تغییرات در نظام مالیاتی بر اقتصاد کلان کشور و زندگی خانوارهای کارگری، مستلزم یک رویکرد جامع و چندبعدی است. این رویکرد باید شامل هماهنگی میان نهادهای اجرایی، تدوین قوانین شفاف و کارآمد، و ارائه سیاست‌های حمایتی باشد. بدین ترتیب، می‌توان امید داشت که در آینده شرایط اقتصادی بهتر و تعادل مطلوب‌تری در توزیع درآمد ایجاد شود.

خروج از نسخه موبایل