موری راتبارد؛ نظریهپرداز بزرگ اقتصاد بازار آزاد و مکتب اتریش
موری راتبارد (Murray Rothbard) یکی از برجستهترین اقتصاددانان و نظریهپردازان مکتب اتریش است که نقش مهمی در توسعه و ترویج اقتصاد بازار آزاد و لیبرترینیسم ایفا کرد. او نهتنها یک اقتصاددان بود، بلکه بهعنوان تاریخنگار، فیلسوف و فعال سیاسی نیز تأثیرات عمیقی بر اندیشههای اقتصادی و اجتماعی قرن بیستم گذاشت. در این مقاله، به زندگی، آثار، نظریات اقتصادی و تأثیرات ماندگار راتبارد خواهیم پرداخت.
زندگی و تحصیلات موری راتبارد
موری راتبارد در ۲ مارس ۱۹۲۶ در نیویورک متولد شد. او تحصیلات خود را در دانشگاه کلمبیا آغاز کرد و در سال ۱۹۵۶ دکترای اقتصاد خود را از این دانشگاه دریافت کرد. در دوران تحصیل، او به شدت تحت تأثیر اندیشههای لودویگ فون میزس (Ludwig von Mises) قرار گرفت و این آشنایی باعث شد که به یکی از مدافعان اصلی مکتب اقتصاد اتریش تبدیل شود.
راتبارد در طول زندگی حرفهای خود در مؤسسات مختلفی تدریس کرد و به نوشتن مقالات و کتابهای متعدد پرداخت که در آنها به نقد سیاستهای دولت، حمایت از اقتصاد آزاد و تحلیل ساختارهای مالی و بانکی میپرداخت. او از جمله نظریهپردازانی بود که اقتصاد لسهفر (laissez-faire) یا اقتصاد کاملاً آزاد را بهعنوان بهترین مدل اقتصادی برای جوامع معرفی میکرد.
نظریات اقتصادی راتبارد و مکتب اتریش
راتبارد از پیروان مکتب اقتصاد اتریش بود که توسط کارل منگر، اویگن بوم باورک و لودویگ فون میزس بنیانگذاری شد. برخی از مهمترین اصول اقتصادی که راتبارد بر آنها تأکید داشت عبارتاند از:
مخالفت با مداخله دولت در اقتصاد
راتبارد بهشدت معتقد بود که دولت نباید در امور اقتصادی مداخله کند، زیرا هر نوع دخالت دولتی منجر به ناکارآمدی، کاهش بهرهوری و فساد اقتصادی میشود. او استدلال میکرد که کنترلهای قیمتی، سیاستهای پولی انبساطی و مقررات دولتی، اقتصاد را از مسیر طبیعی خود منحرف کرده و منجر به بحرانهای اقتصادی میشوند.
دفاع از استاندارد طلا
یکی از نظریههای معروف راتبارد در زمینه پول و بانکداری بود. او طرفدار بازگشت به استاندارد طلا بود و اعتقاد داشت که سیستم پولی مبتنی بر چاپ پول بدون پشتوانه (فیات مانی) باعث تورم، نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی میشود. او تأکید میکرد که بانکهای مرکزی نباید بهطور مصنوعی عرضه پول را افزایش دهند، زیرا این کار موجب کاهش ارزش پول و نابودی قدرت خرید مردم خواهد شد.
مخالفت با سیستم بانکداری ذخیره کسری (Fractional Reserve Banking)
یکی دیگر از انتقادات راتبارد، سیستم بانکداری ذخیره کسری بود. او این سیستم را یک تقلب ساختاری در نظام مالی میدانست، زیرا بانکها با نگهداشتن تنها بخشی از سپردههای مشتریان و اعطای مابقی به وامگیرندگان، پولی خلق میکنند که در واقع وجود خارجی ندارد. به نظر او، این سیاست موجب تورم مصنوعی و حبابهای اقتصادی میشود که در نهایت به بحرانهای مالی مانند رکود بزرگ ۱۹۲۹ منجر میگردد.
مالیات را سرقت قانونی میدانست
راتبارد از دیدگاههای افراطی خود در حوزه مالیات نیز شناخته میشد. او مالیات را نوعی دزدی سازمانیافته توسط دولتها میدانست و اعتقاد داشت که هرگونه دریافت مالیات از سوی دولت، نقض حقوق مالکیت افراد است.
آثار مهم موری راتبارد
راتبارد نویسنده چندین کتاب تأثیرگذار در حوزه اقتصاد، سیاست و فلسفه بود. برخی از مهمترین آثار او عبارتاند از:
- «انسان، اقتصاد و دولت» (Man, Economy, and State – 1962) – این کتاب یکی از اصلیترین آثار مکتب اتریش در زمینه اقتصاد سیاسی است.
- «آناتومی دولت» (Anatomy of the State – 1974) – در این کتاب، او دولت را بهعنوان نهادی که از طریق اجبار و خشونت به کنترل مردم میپردازد، نقد میکند.
- «قدرت و بازار» (Power and Market – 1970) – این کتاب به بررسی اثرات مخرب مداخله دولت در بازارها میپردازد.
- «آنچه دولت با پول شما انجام میدهد» (What Has Government Done to Our Money – 1963) – در این کتاب، راتبارد توضیح میدهد که چگونه دولتها از طریق چاپ پول بیپشتوانه و ایجاد تورم، قدرت خرید مردم را کاهش میدهند.
تأثیرات ماندگار راتبارد در اقتصاد و سیاست
موری راتبارد در طول عمر خود تلاش کرد تا اقتصاد آزاد، حقوق مالکیت و سرمایهداری بازار آزاد را ترویج کند. او نهتنها تأثیرات عمدهای بر اقتصاددانان همفکر خود داشت، بلکه جنبش لیبرترینهای آمریکا را نیز شکل داد.