پرایس اکشن تغییرات قیمت در یک ابزار مالی مانند سهام یا اوراق قرضه را توضیح میدهد. درواقع، همان نمودار قیمتی که از یک سهم میبینید و تغییرات قیمت نسبت به زمان را به صورت نمودارهای خطی، شمعی یا … نشان میدهد پرایس اکشن خوانده است. در طول سالها، دهها ابزار اندازهگیری و تحلیلی برای توضیح، پیشبینی و برداشت از الگوهای پرایس اکشن معرفی شدهاند تا آنچه تحلیل تکنیکال خوانده میشود شکل بگیرد.
در بازار سهام، بازار فارکس، بازار ارزهای دیجیتال یا هر بازار مالی دیگری که ارزش محصولات یا خدمات آن در طول زمان تغییر میکنند، پیشبینی آینده قیمتها و حجمهای معاملاتی مهمترین رکن برای یک سرمایهگذار است. اگر شما نتوانید بازاری را با حداقلهای آن درک کنید، الگوها را نتوانید تشخیص دهید و قدرت پیشبینی نداشته باشید، هیچ معاملهای برایتان سودآور نخواهد بود، مگر اینکه خیلی خوش شانس باشید.
تریدر حرفهای یا ترید تازهکار، پرایس اکشن اولین پکیج از دانش مورد نیاز برای ورود به بازارهای مالی است و بدون یادگیری مفاهیم مرتبط با آن، هر معاملهای یک سرمایهگذاری شانسی و با چشم بسته است. تقریبا در تمام علوم و هر آنچه در زندگی انسان رخ میدهد، رخدادهای پیشین و الگوهای قبلی دوباره تکرار میشوند؛ کم و بیش متفاوتتر، اما تکرار حتمی است و اگر گذشته را خوب بشناسیم برای آینده بهتر تصمیم خواهیم گرفت.
پیشنهاد دروازه اقتصاد برای درک بهتر این مقاله:
بازارهای مالی (Financial Markets)
معرفی بازار بینالمللی ارز FOREX
پرایس اکشن چیست؟
به زبانی ساده، پرایس اکشن (Price Action) مجموعه تکنیکها و ابزارهایی است که به تریدر این امکان را میدهد که بر اساس آنچه در گذشته رخ داده نسبت سرمایهگذاری آتی خود تصمیمگیری کند. پرایس اکشن فهم وضعیت بازار یا اوراق بهادار با تکیه بر دادههای مرتبط با گذشته آنهاست. فرقی هم ندارد که سهمی در بازار سهام باشد، جفتارزهایی در بازار فارکس، یک ورقه قرضه یا ارزهای دیجیتال، تکنیکهای پرایس اکشن را میتوان برای پیشبینی وضعیت هر دارایی استفاده کرد.
پرایس اکشن اصطلاحی است که چند دهه اخیر و متاثر از افزایش فعالیتها در بازارهای معاملاتی مانند فارکس، سهام یا ارز دیجیتال، بر سر زبانها افتاد و اکثریت مردم نیز Price Action را با فعالیتها در این بازارهای مالی میشناسند؛ با این حال، تقریبا هرآنچه که خرید و فروش میشود، در هر بازاری، در طول زمان ارزشی متغیر دارد و اگر ارزش آن را در تقابل با تغییرات زمانی ترسیم کنیم، به یک نمودار میرسیم که Price Action آن کالا یا خدمت است.
اما پرایس اکشن تنها یک اصلاح است که به نموداری از جنس زمان و ارزش اشاره میکند، آنچه مهم است مقیاسهایی است که برای تشخیص روندهای کنونی و پیشبینی الگوهای آتی استفاده میشوند. برای مثال، نمودار شمعی بر روی نمودار قیمت یک سهم اعمال میشود تا رفتار معاملهگران در بازههای زمانی مختلف و به دلایل متفاوت تحلیل شود و معاملهگر باتوجه به آخرین تغییرات در ساختار شمعها تصمیم به ورود یا خروج از سهم بگیرد.
پرایس اکشن به شما چه میگوید و اطلاعات آن به چه دردی میخورد؟
به سختی میتوان از یک نمودار نقطهای یا پیوسته از قیمتها استنباط خوبی از وضعیت یک دارایی قابل معامله داشت. تریدر به ابزارهایی نیاز دارد که از عمق ماجرای تغییرات قیمتی معنی و چرایی تغییرات را بیرون بیاورد و در استراتژی معاملاتی خود به کار گیرد. در واقع، رفتار قیمت زیرساخت لازم برای بهرهگیری از ابزارهایی چون میانگین متحرک، RSI، کانالهای قیمت و … است تا به شما در تصمیمگیری معاملاتی کمک کند.
اکثر معاملهگران از کندل خوانی برای تفسیر تغییرات قیمت در بازههای زمانی کوتاه و بلند استفاده میکنند و کندل خوانی خود به تنهایی یک علم تکنیکال و مستقل در معاملهگری به حساب میآید. هر کندل اطلاعات مرتبط با قیمت آغازین، بالاترین و کمترین قیمت و آخرین قیمت معاملاتی را در خود دارد. این کندلها وقتی کنار هم قرار میگیرند تفسیرهای عمیقتر و قابل ارجاعتری به معاملهگر میدهند؛ مانند کندل سه سرباز که میتواند خبر خوبی در پایان روند نزولی و بازگشت قیمتها به مدار صعودی باشد.
اما پرایس اکشن و تحلیلهای مبتنی بر آن برای هر معاملهگر تفسیری متفاوت دارد، زیرا هر تریدری سطح ریسک و ریوارد مختص خود را دارد. برای مثال، ممکن است یک معاملهگر با عبور سهم گوگل از ۱۵۰ دلار در بازهای ۱ هفته سریعا و با حجم بالا وارد سهم شود؛ اما دیگری که ریسکپذیری کمتری دارد منتظر رقمهای بالاتر، حجمهای بیشتر یا خبرهای خوب از طرف شرکت بماند.
بنابراین، دنیای بازارهای معاملاتی معرکهای برای تقابل این اختلاف سلیقهها و برداشتهای متفاوت از یک وضعیت یکسان است. معاملهگرانی که اطلاعات بهروزتری دارند، ابزارهای تحلیل را بهتر میشناسند و واکنش منطقیتری به ریسک دارند، مطمئنا از هر نوسانی در بازار برای بهره بردن استفاده میکنند.
استراتژیهای مرتبط با پرایس اکشن در معاملات بازارهای مالی
بهطور کلی، استراتژی پرایس اکشن را میتوان به دو نوع بسیار کلی تقسیم کرد. نوع اول آنهایی هستند که اصل را بر سادگی در استدلال و اقدام برای معامله قرار میدهند؛ برای معاملهگران این دسته آنچه مهم است قیمت، زمان و نوسان قیمت در طول زمان است.
در گروه دوم استراتژیهایی قرار دارند که به نمودار ساده تغییرات بسنده نمیکنند و با کشیدن انواع اندیکاتور، خط روند، کانال و …، تلاش میکنند بر دقت تقریب خود از آینده بیافزایند. کسانی که از این نوع استراتژیها بهره میگیرند باید تکنیکال بیشتر بدانند و با پیچیدگیهای مرتبط با هر اندیکاتور دست و پنجه نرم کنند.
در ادامه سعی میکنیم هرکدام از این دو را به صورت خلاصه توضیح بدهیم. فراموش نکنید که گروه دوم از استراتژیها و معاملهگران علاقهمند به آنها مستقل از نمودار پرایس اکشن عمل نمیکنند، بلکه تنها شیوه برداشت و تفسیر آنها از این نمودارها کمی متفاوتتر و با ابزارهای بیشتر است.
استراتژی پرایس اکشن
در این استراتژی، معاملهگر سعی میکند نمودار خود را تا جایی که ممکن است ساده نگه دارد. بنابراین، در این استراتژی خبری از کانال زدن، خطوط روندهای مختلف در سراسر نمودار و یا اندیکاتورهای معروف در پیشبینی الگوها نیست. حتی قرار نیست که شما نقاط مقاومت و پشتیبانی را تشخیص دهید و از آنها برای ورود و خروج یا تعیین حد ضرر و سود بهره بگیرید.
شما حتی نیازی به تحلیل بنیادی ندارید تا بازار را بشناسید، زیرا هر آنچه در پس تغییرات قیمتی است تأثیر خود را در طول زمان گذاشته و میگذارند، حتی اگر شما ندانید آنها چه هستند. درواقع، Price Action آینهای برای انعکاس تمام اتفاقات مرتبط با یک سهم، ارز دیجیتال یا هر ابزار مالی دیگر است. شما فقط کافی است که حرکت بعدی قیمت و ارتباط آن با قیمتهای قبلی را تشخیص دهید.
برای درک بهتر استراتژی Price Action و کارایی آن یک مثال ساده ارائه میدهیم. در نمودار زیر هیچ اندیکاتور یا خطوط اضافی برای تحلیل سهم به نمودار اضافه نشدهاند. یک نمودار شمعی ساده که تنها اطلاعات مرتبط با قیمتهای آغازین، بیشترین و کمترین، و قیمت پایانی را در بازههای زمانی مختلف در خود دارد.
نمودار زیر همان سهم را با انواع اندیکاتورهای استوکستیک، MACD، AKA و خطوط روندها نشان میدهد.
چنانکه مشخص است، اندیکاتورها فضای زیادی از صفحه نمایش وضعیت سهم را گرفتهاند و تریدر دیگر تقریبا هیچ توجهی به نمودار تغییرات قیمتی نمیکند و این اندیکاتورها هستند که برای او تصمیم میگیرند. بنابراین، وقتی از تعداد زیادی اندیکاتور بهره میگیرید حواس شما از نمودار اصلی و مهمترین مولفه در تشخیص وضعیت بازار پرت میشود.
استراتژی معامله با اندیکاتورها و خطوط روند
در این استراتژی شما به برداشتها (اکثرا با پایه علمی) درباره نحوه پیشبینی آینده یک دارایی اعتماد میکنید. برای مثال، ممکن است خوانده باشید که اندیکاتور MCAD بسیار قابل اعتماد است و خوب پیشبینی میکند و تنها به صرف چراغ سبز دادن آن اقدام به ورود یا خروج به یک سهم کنید.
اگرچه این اندیکاتورهای قیمتی، وزنی یا زمانی بسیار ارزشمند و مطالعه شده هستند؛ با این حال، تعداد زیادی از معاملهگران از آنها استفاده میکنند و همین امر باعث تداخل در برداشت درست آنها از آینده و واقعیتی میشود که رخ خواهد داد. شبیه این است که ۱۰۰ نفر پیشبینی کنند که فردا خودرو ارزان میشود، چه اتفاقی میافتد؟ دقیقا! همه سعی میکنند خودروهای گران قیمت کنونی خود را امروز بفروشند و رکود شدیدی در بازار حکمفرما خواهد شد.
به همین دلیل، استفاده از اندیکاتورها بر روی نمودار پرایس اکشن فقط زمانی مفید است که با برداشت درست شما از تغییرات قیمتی در زمان، مطالعه بنیادی سهم و مولفههای دیگری چون روانشناسی بازار ادغام شده باشد. مهمتر اینکه هرگز، هرگز! سعی نکنید چندین اندیکاتور را همزمان استفاده کنید فقط به صرف اینکه اطلاعات بیشتری دریافت کنید؛ این فقط شلوغ کردن نمودار و برداشت همزمان از مقیاسهایی است که ارتباط چندانی نیز باهم ندارند.
بهترین استراتژیهای پرایس اکشن
در این بخش به چند نمونه خاص از استراتژیها اشاره میکنیم که تنها از روند قیمت و نمودار شمعی دارایی برای تصمیمگیری درباره آینده قیمتها استفاده میکنند. توجه کنید که همه این استراتژیها ردی از روانشناسی بازار در خود دارند و تغییرات قیمتی را به رفتار معاملهگران مرتبط میسازند.
کندلهای سایه بلند (Long Wick Candles)
مشابه آنچه در تصویر بالا میبینید، کندلها با سایه بلند، غالبا یک بدنه کوتاه اما دنبالهای بلند دارند. فرقی نمیکند که یک چکش رو به پایین باشد یا رو به بالا، یا حتی کندلی کوچک با دو سایه در اطراف، کندلهایی از این دست همیشه نشانگر یک وضعیت خاص در بازار هستند. بخصوص، سایه بلند این کندلها نشان از افراط و تفریط در بازار دارد.
برای مثال، یک کندل چکش وارونه، سایه بالا و بدنه پایین، نمایش وضعیتی است که در آن خریداران تلاش کردهاند تا قیمتها را تا حدی بالا ببرند، اما فشار فروشندگان باعث شده که قیمت دوباره کاهش یابد و به نزدیکیهای قیمت باز شدن برسد. بسته به اینکه رنگ این کندل سبز باشد یا قرمز، کندلهای کناری آن چه نوعی باشند و اینکه روند بازار در چه حالتی باشد، استراتژیهای مختلف و غالبا قابل اعتمادی میتوان از این کندل برداشت کرد.
الگوی اینسایدبار (Inside Bar Pattern)
این الگو همیشه به دو کندل خاص اشاره میکند که با وضعیتهای متفاوت در روندهای صعودی یا نزولی ظاهر میشوند. اولین کندل غالبا بدنهای بزرگتر از دومی دارد که ساختاری وارونه از وضعیت کندل اول نیز دارد. به عبارتی، یکی از کندلها صعودی و دیگری حتما نزولی است (شبیه به کندل هارامی با این تفاوت که کندل دوم در این الگو به نسبت بزرگتر است).
بهطور کلی، الگوی اینسایدبار به امکان کم بازگشت روند اشاره میکند؛ از نظر روانشناسی بازار، وقتی این الگو شکل میگیرد، چنان برداشت میشود که خریداران یا فروشندگان در مقابل تغییر روند مقاومت میکنند و برای حفظ وضعیت کنونی نیز تلاش میکنند. برای مثال، اگر مشابه تصویر بالا روند صعودی باشد، وجود این الگو در میانه راه نشان از ادامه روند صعودی و سیگنالی برای ورود است. برعکس، اگر این الگو در یک روند نزولی رخ دهد، بهتر است سهم را ترک کنید زیرا سیگنالی قوی برای ادامه روند نزولی صادر شده است.
جمعبندی
آنچه Price Action خوانده میشود چیزی جز تغییرات زمانی و قیمتی برای یک دارایی قابل معامله در هر کدام از بازارهای مالی نیست. مهمتر اینکه Price Action به خودی خود هیچ پیشنهادی برای خرید و فروش و استراتژی بهینه برای ورود به معاملات نمیدهد، بلکه این ابزارهای تکنیکال هستند که بر Price Action اعمال میشوند و امکان پیشبینی روند و آینده قیمتها را فراهم میکنند.
مهمتر اینکه هیچ ابزاری کامل نیست و جوابی دقیق و مطمئن به شما نمیدهد. هیچ وقت فراموش نکنید که همیشه پیروزیها هستند که بر سر زبانها میافتند و شکست و ضررهای مردم کمتر اعلان عمومی و خبرساز میشوند. بنابراین، هیچ استراتژی ثابتی برای برنده شدن وجود ندارد؛ برعکس، موفقیت در بازارهای مالی ترکیبی از دانش کافی در زمینه شیوههای استفاده از ابزارهای مختلف و صبوری در معاملات و پذیرش ریسک و شکست احتمالی است.
درنهایت، پرایس اکشن به نمودار تغییرات قیمت در طول زمان گفته میشود، اما استراتژی پرایس اکشن به مجموعهای از استراتژیها میپردازد که تنها از نمودار قیمت (شمعی یا خطی) یا چند خطوط روند ساده برای تعیین زمان و میزان ورود و خروج بهره میگیرند.
سوالات متداول
پرایس اکشن به شما چه اطلاعاتی میدهد؟
در تحلیل تکنیکال، تریدر پرایس اکشن را برای یافتن الگوها و شاخصههایی از بازار استفاده میکند که برای او جذاباند و میتواند با استفاده از آنها یک استراتژی موفق در سرمایهگذاری اتخاذ کند. ابزارهای تکنیکال مانند میانگینهای متحرک و اسیلاتورها از Price Action برداشت میشوند و وظیفه آنها پیشگویی جهت و نوع نوسان در بازار معاملات یک دارایی قابل معامله در یک بازار مالی مانند بازار سهام است.
پرایس اکشن چه محدودیتهایی دارد؟
برای معاملهگران مختلف، استدلال نهایی درباره وضعیت Price Action متفاوت است و هرگز نمیتوان با قطعیت درباره آینده دور یا نزدیک یک نمودار تصمیم گرفت. بنابراین، هرگز نمیتوان با یقین درباره الگویی پیشنهادی و نتیجه شده از یک اندیکاتور (یا هر مقیاس دیگر) حرف زد و عدم قطعیت موجود در آینده معاملات هرگز به قطعیت تبدیل نمیشود. به همین دلیل است که ما از مفهوم ریسک در معاملات استفاده میکنیم، زیرا “ریسک” همان شانس و احتمال پیروزی و یا باخت در یک تصمیمگیری مالی است.
استراتژی پرایس اکشن چقدر قابل اعتماد است؟
استراتژی پرایس اکشن یک ساده سازی در شیوههای معاملات در بازارهای مالی است. در این استراتژیهای معاملاتی چندان به اندیکاتورها و مقیاسهای مشابه با آنها پرداخته نمیشود و تنها قیمت و زمان است که به معاملهگر در تعیین زمان دقیق و حجم ورود کمک میکند.