کلان داده، رباتیک، پلتفرمهای اینترنت اشیاء، فضا و محاسبات ابری و ساخت افزایشی ازجمله فناوریهایی هستند که فضا برای همگرایی ماهیتهای فیزیکی و دیجیتال موجود در صنایع را فراهم میکنند. از تولید تا لجستیک، از معدن تا بخش خدمات، صنایع در حال تحولی تاریخی از عملیات انسان محور به عملیات ماشین محور، اما در کنترل انسان هستند. این همگرایی به انقلاب صنعتی چهارم مشهور است و تمام اقتصادهای جهان را تحت تأثیر خود قرار داده است. در کانون این تأثیرات، حرکت جهانی و منسجم به سمت تحولاتی چون تغییرات در فرآیندها برای کاهش تغییرات اقلیمی و انتشار گازهای گلخانهای و ایجاد تحول در بخش انرژی قرار دارند. بیشتر از هر چیز دیگری، این تحولات به یک انگیزه اقتصادی نیاز دارند تا شرکتها و کشورهای مختلف را متقاعد به همکاری کنند. با این حال، فناوری شبیه یک رودخانه است که هر جریان و ماهیت دیگری را با خود همراه میکند و قدرت سیل آسای آن نتیجه بهبودی است که در بهرهوری و توسعه اقتصادی کشورها به وجود میآورد.
صنعت هوشمند
دنیای انقلاب صنعتی چهارم بر این واقعیت استوار شده که انسان، ماشین، تجهیزات، سیستمهای لجستیک و محصولات میتوانند مستقیما با یکدیگر در تعامل و همکاری باشند. در این دنیا، همه چیز در قالب شبکههای هوشمند و متصل به اینترنت تعریف میشود. هدف از شبکهسازی گسترده، ایجاد طیف وسیعی از داده برای تغذیه سیستمهای تحلیل و تصمیمگیری دقیقتر و هوشمندتر است. هر چقدر این دادهها بیشتر تولید گردند، هدفمندتر تحلیل شوند و گستردهتر عملیاتی شوند، تعامل بیشتری بین انسان، تجهیزات و محصولات ایجاد میشود و بهرهوری ارتقاء مییابد.
فناوری های نمایی
منظور از فناوریهای نمایی ابزارهایی از جریان هوشمندسازی است که میزان بهبود در عملکرد آنها، در هر گام از تکامل آنها، دو برابر میشود. امروزه، تعداد این فناوریها، مشابه با تکامل آنها، با سرعت بالایی در حال افزایش است: الگوریتمهای هوش مصنوعی، چاپگرهای سه بعدی، شبکههای ابری، بلاکچین و … نمونههایی از این فناوریهای نمایی هستند. ترکیب این فرآیندهای نمایی و دیجیتالی کردن صنایع، همان آرمانشهر مدنظر برای توسعه بازارهای جهانی و بهبود در عملکرد اقلیمی انسان است. اما مهمترین پیامد هوشمندسازی صنایع، تغییر مدلهای کسب و کار به نفع تمام شرکتها، اقتصادها و جامعه بینالملل به عنوان یک کل واحد است.
مدل کسب و کار خلاقانه
خلاقیت اصلیترین ابزار در هوشمندسازی صنعت است. یکی از مهمترین بخشها که ابتکار زیادی نیاز دارد تا با جریان هوشمندسازی همراه شود و عاملی در تسریع آن باشد، توسعه مدلهای کسب و کار خلاقانه است. برای ایجاد مدلهای نوآورانه، اولین گام افزایش بلوغ دیجیتال مدیران و آگاهی آنها از نیاز موجود در توسعه محورهای مختلف از انقلاب صنعتی چهارم است. در کنار این افزایش آگاهی، خلق اکوسیستمهای حرفهای در صنایع، همان قطار سریعالسیر برای ملاقات مدیران از شرکتهای مختلف و ایدهپردازی برای پیادهسازی جریان هوشمندسازی همه جانبه در صنعت است. نتیجه این همکاری، صنعت هوشمند و محصول هوشمند است که نیازهای مبرم در توسعه بازار جهانی هستند.
توسعه بازار جهانی با صنعت هوشمند
مرحله کنونی از توسعه اقتصادی اجتماعی بر تضمین رفاه از کانال فعالیتهای چهارمین نسل از انقلابهای صنعتی و هوشمندترین آنها متمرکز است. در هیچ برههای از تاریخ، صنعت و علم به این سطح از انسجام در خلق علم و محصول نرسیدهاند؛ برای اولین بار، فناوری در لحظه با علم بهروز میشود و بلافاصله از جانب صنعت جذب میگردد. هوشمندسازی پایه گذار صنعت پنجم است که یک پیوستار از جنس انقلاب صنعتی چهارم و در ادامه تجهیز عملیات صنعتی با ابزارهای هوشمند و با هدف توسعه پایدار و رفاه اقتصادی بالاتر است. درواقع، انقلابهای پیش رو در صنعت، نه از جنس اختراع یک عامل یا فرآیند در تولید، بلکه یک پیوستار در تعامل بیشتر انسان با ماشین و افزایش بهرهوری با ابزارهای هوشمند، همزمان با کاهش تأثیرات اقلیمی، خواهند بود. امروز، همه کشورهای توسعه یافته به شدت درگیر دیجیتالی کردن صنایع خود هستند. این دیجیتالی سازیها، چهره صنایع را از ریشه متحول میکند و تأثیرات شاخصی بر دیگر بخشهای اقتصاد و جوامع این کشورها خواهد داشت.
تأثیرات هوشمندسازی
نوآوری و توسعه علمی نقشی شاخص در توسعه اقتصادی، اجتماعی و صنعتی کشورها دارند. با وجود این، هوشمندسازی یک گام فراتر میرود و ماشین را به کمک خلاقیت و علم میآورد تا تحولات مثبت و افزایش بهرهوری در جریانهای مختلف اقتصادها با سرعت و دقت بیشتری همراه باشند.
تأثیر هوشمندسازی بر بازار
شبکهای را فرض کنید که در آن، تمام گرهها از هوش ذاتی برخوردارند و فعالیتهای خود را با اصول دیجیتالی سازی و اتوماسیون بنا نهادهاند. در نتیجه، شبکه به عنوان کلی از جزءهای هوشمند، خود نیز یک ساختار هوشمند است که به طور مستمر متحول میشود و با فناوری و نوآوری بهروز میگردد. نمونه این رفتار هوشمند در بازار، اقتصاد دیجیتال و نفوذ آن در فعالیتهایی چون اخذ قراردادها، پیشبینی عرضه و تقاضا و تحمیل فناوری به کشورها و جامعه بینالملل و مصرف کننده است.
تأثیر هوشمندسازی بر محیط کار
شاید اصلیترین بخش از جامعه که بیشترین تأثیر را از هوشمندسازی میگیرد، نیروی انسانی فعال در صنایع مختلف باشد. هوشمندسازی اگرچه به معنی استفاده حداکثری از قدرت ماشین به نفع افزایش بهرهوری است، اما هرگز به معنی حذف انسان از فرآیندها نخواهد بود. برعکس، با بروز هوشمندسازی در رگههای مختلف از صنعت و جامعه، نیاز به ارتقأ دانش شخصی و خلاقیت در کار بالا میرود؛ کارکنان ضرورت بهرهگیری از مهارتهای بهروز را بیشتر احساس میکنند و هوش کاری در توازن بهتری با هوش مصنوعی قرار خواهد گرفت.
تأثیر هوشمندسازی صنعت بر اقتصاد
چنانکه عنوان کردیم، اولین محصول هر فعالیت هوشمندسازی، افزایش بهرهوری در انجام آن فعالیت است. همزمان با افزایش بهرهوری، هزینههای سرمایهگذاری، انجام عملیات و بازیافت انرژی کاهش مییابد و زمان کمتری صرف انجام تمام این اعمال میشود. حال اگر از بخش کوچکی از یک شرکت در صنعت خاصی شروع کنیم و ویژگیهای مثبت بالا را به تمام شرکتها و صنایع توسعه دهیم، آنچه نتیجه میشود چیزی نیست جز بهبود اقتصاد کلان کشور که خود تضمینی بر رفاه اجتماعی مردم آن است. صنعت هوشمند اکوسیستمی است که در آن، اعضاء در تعامل بیشتری با یکدیگر قرار دارند و اطلاعات با سرعت و شفافیت بیشتری در گردش است. در نتیجه این شبکه سازی، امکان نظارت هوشمند و کم هزینهتر برای دولتها ممکن میشود و چه بسا دولت از جایگاه نظارت به جایگاه همکار و کاتالیزگری در توسعه ایدههای نوآورانه در صنعت تغییر موقعیت بدهد.
فناوری جذابترین موجودیت حاضر در بین جوامع است و بالاترین پتانسیل را برای جذب مشارکت اجتماعی دارد. بنابراین، آنچه در صنعت به عنوان انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی مشهور است، در رگههای مختلف اقتصاد و اجتماع در جریان است و مفاهیم اقتصاد دیجیتال، شهر هوشمند و جامعه هوشمند را توجیه میکند.
هوشمندسازی و انقلاب صنعتی چهارم
ارتباط هوشمندسازی در صنعت با انقلاب صنعتی چهارم شبیه ارتباط استراتژی و عملیات است. انقلاب صنعتی چهارم یک استراتژی همه جانبه برای ایجاد تحول در صنایع است که ماهیت آن در قالب هوشمندسازی فعالیتهای صنعتی معنی مییابد. شبکه سازی، یکپارچه سازی و دیجیتالی کردن صنایع، ساختارهایی مرتبط از انقلاب صنعتی چهارم هستند که با هدف توسعه اقتصادی و افزایش رفاه اجتماعی طراحی میشوند. به طور دقیقتر، وقتی صنعت هوشمند شود، جامعه هوشمندتر میشود، دولتها سیاستهای مبتنی بر این هوشمندی را اتخاذ میکنند و خود به خود، افزایش بهرهوری در صنعت به افزایش بهرهوری در ارکان مختلف زندگی روزمره مردم منتقل میشود. فناوری جذابترین موجودیت حاضر در بین جوامع است و بالاترین پتانسیل را برای جذب مشارکت اجتماعی دارد. بنابراین، آنچه در صنعت به عنوان انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی مشهور است، در رگههای مختلف اقتصاد و اجتماع در جریان است و مفاهیم اقتصاد دیجیتال، شهر هوشمند و جامعه هوشمند را توجیه میکند. به طور ویژه، انقلاب صنعتی چهارم بر ۳ حوزه کلیدی متمرکز است که در ابتدا شبکه سازی هوشمند مطرح میشود. سپس سازماندهی شرکتها در قالب دیجیتالی کردن بیان میشود و نهایتا مدلهای خلاقانه برای برای کسب و کارهای خواهان سازگاری موضوعیت پیدا کرده است.
تأثیر هوشمندسازی بر بخش صنایع
مشخصا صنعت اولین بخشی است که از هوشمندسازی تأثیر میپذیرد. درواقع، هوشمندسازی به طور همزمان، ورودی و محصول فعالیتهای دیجیتالی سازی در صنایع است. در افق تولید صنایع، شیوههای غیرمتمرکز، دیجیتال و در قالب عملیات خودکار، قرار دارند. این افق اما، برخلاف رفتار همیشگی خورشید، نقطهای برای طلوع فناوریهای جدید و نوآوریهای پیشرفتهتر نیز هست.
تأثیر هوشمندسازی بر تولیدات و خدمات
همگام با هوشمند سازی صنایع، محصولات نیز این هوشمندی را به ارث میبرند. همچنین، شبکههای بازاریابی و حتی بازار منطقهای و جهانی هوشمند میشوند و محصول با سرعت و انعطاف بیشتری در جریانهای مبادلهای حرکت میکند. منظور از هوشمندی کالا، شخصی سازی آن برای جوامع مختلف، کاربردهای متفاوت و پیشبینی آینده محصول پس از رها شدن آن است که مفهوم بازیافت هوشمند را نیز تعریف میکند. خدمات نیز مسیری مشابه را در پیش رو دارند. آنچه شهر هوشمند خوانده میشود، محصول همین جریان هوشمند سازی عملیات صنعتی و انشعاب گرفتن انقلاب صنعتی چهارم به بخشهای مختلف خدماتی است. همانند کالا، در آینده خدمات اختصاصیتر خواهند بود، سریعتر به نقطه نیاز منتقل میشوند و انعطاف بیشتری در سازگاری با محیط هدف خواهند داشت.
تأثیر صنعت هوشمند بر رفاه اجتماعی
در نهایت، هدف تمام فعالیتهای هوشمندسازی و تجهیز صنایع با فناوریهای مختلف، افزایش رفاه جمعی است. تجربه اروپا در به کارگیری حداکثری فناوری به نفع افزایش رفاه اجتماعی، در چند سال آینده به یک جریان همه گیر بدل خواهد شد و شبکه سازی در صنایع به توسعه فعالیتهای اجتماع محور، در مقابل فرد محور، میانجامد. هوشمندسازی، مشابه با هر فعالیت دیگری در صنعت و حتی علم، با ریسکها و معایب خود همراه است. برای مثال، بعضی از کارشناسان بر این باورند که هوشمندسازی حداکثری به نیروی انسانی کم مهارت صدمه شدیدی وارد میکند و باعث جایگزینی غیرقابل برگشت انسان با ماشین میشود. همچنین، ممکن است اشخاص یا گروههایی از فرصت موجود در سرمایهگذاری بر روی فناوری استفاده کنند و شکافهای بزرگتری از نظر سطح رفاه اجتماعی ایجاد گردد. با این حال، تاریخ نشان داده که ماشینی کردن عملیات هرگز باعث کاهش شغل برای انسانها نشده است. بلکه این سیاستهای نادرست در بهره برداری از ماشین بوده که باعث صدمه دیدن بخشهای مختلف جامعه کار شدهاند. علاوه بر این، هرچقدر علم در عملیات صنایع نفوذ بیشتری داشته باشد، شفافیت بالا میرود و بهره اقتصادی عادلانهتر به افراد تخصیص مییابد.