بحران انرژی در اروپا: چالش ها و راه حل ها

بحران انرژی به کاهش شدید در ذخایر انرژی برای یک کشور یا منطقه از جهان اطلاق می‌شود. از دوران جنگ جهانی دوم به بعد، بحران انرژی معمولا با کاهش دسترسی انسان به انرژی الکتریسیته و سوخت فسیلی تفسیر شده است. به‌ ویژه، تا قبل از انقلاب صنعتی در حوزه تولید انرژی‌های پاک، بحران انرژی حول دسترسی یا عدم دسترسی اقتصادها به نفت و گاز تعریف می‌شد.

در ۵۰ سال گذشته و با افزایش جمعیت جهانی، تقاضا برای انرژی به شکل نمایی رشده کرده است. در این میان، مسائل ژئوپلیتیک اصلی‌ترین نقش را در شکل گرفتن بحران انرژی در سال‌های اخیر داشته‌اند؛ جایی که تولیدکنندگان با مصرف کنندگان یا زنجیره‌های تأمین و لجستیک به توافق نمی‌رسیدند و دولت‌ها و شرکت‌ها از دسترسی‌های خود به انرژی برای فشار بر جبهه‌های دیگر سیاسی استفاده می‌کردند.

یکی از شاخص‌ترین بحران‌ها، بحران انرژی در دهه اول هزاره سوم میلادی بود که باعث شد قیمت نفت تا ۱۴۸.۳۰ دلار به ازای هر بشکه بالا رود. از دلایل اصلی در بروز این بحران انرژی و قیمت‌های نجومی الحاقی به آن، افزایش تنش در خاورمیانه، تقاضای بالای چین برای نفت، کاهش ارزش دلار آمریکا و بحران اقتصادی در حوزه‌های دیگر مانند بانک‌ها بودند.

از اواسط سال ۲۰۲۱ تا اواخر سال ۲۰۲۲، اروپا و برخی از کشورهای آسیایی یکی از شدیدترین بحران‌های انرژی در دهه‌های اخیر را تجربه کردند. جنگ روسیه و اوکراین و شروع نزاع‌های سیاسی بین کشورهای اروپایی و آمریکا با روسیه باعث رکود در زنجیره‌های انتقال سوختِ روسیه، بخصوص گاز، به اروپا شد و بحران انرژی در اروپا کلید خورد.

آغاز بحران انرژی در اروپا

با آغاز جنگ روسیه و اوکراین، و حمایت غرب از اوکراین، استراتژی قطع روند انتقال انرژی از روسیه به اروپا کاملا قابل پیش‌بینی بود. به ویژه، روسیه برای سال‌ها گاز اروپا را تأمین کرده بود و وابستگی کشورهای اروپایی به گاز روسیه نقطه ضعف سیاسی بسیار تأثیرگذاری بود.

در تابستان ۲۰۲۱، ذخایر گاز اروپا ناگهان با کاهشی معادل با ۳۳ میلیارد متر مکعب مواجه شد. در ۲۰۲۲ وضعیت بدتر هم شد و با حذف ۶۰ درصدی از صادرات به اروپا، روسیه بحران انرژی در اروپا را رقم زد و کشورهای اروپایی را با کمبودی ۸۶ میلیارد متر مکعبی در ذخایر گاز مواجه کرد.

اما گاز تنها نگرانی اروپا نبود و کاهش دسترسی به دیگر ذخایر این کشور نیز نقشی اساسی در بروز بحران انرژی داشتند. برای مثال، اکثر کشورها چون فرانسه با ناکارآمدی نیروگاه‌های اتمی خود مواجه بودند و تأمین انرژی از این کانال نیز برای سال‌ها به صورت ناقص و با چشم‌پوشی از ناکارآمدی‌ها همراه بود. علاوه بر این، جنوب اروپا خشکسالی تاریخی به خود می‌دید و نیروگاه‌های برق آبی نیز بهره‌وری نزولی را تجربه می‌کردند.

بیشتر از ۷ درصد کمبود الکتریسیته از همین کانال‌های جانبی بحران انرژی اروپا را تغذیه می‌کردند. بخصوص، بسیاری از نیروگاه‌های تأمین الکتریسیته با گاز و زغال سنگ تأمین می‌شدند که کاهش دسترسی به آن‌ها ۱۰ درصد میزان دسترسی اروپا به الکتریسیته را کاهش داده بود.

انرژی‌ها با بالاترین میزان مصرف در اروپا

اروپا و دیگر مناطق جهان، در حال تجربه یک تحول تاریخی تحت عنوات تحول دیجیتال و حرکت به سمت آرمان‌های انقلاب صنعتی ۴.۰ بوده و هستند. این تحول دیجیتال با تمام بهبودهایی که ایجاد خواهد کرد، انرژی زیادی را نیز می‌طلبد و چالش‌های مختص خود را دارد.

بحران انرژی در اروپا و کاهش دسترسی کشورهای آن به سوخت‌های حیاتی چون گاز زمانی رخ داد که فناوری در نقطه ثقلی از تحول صنعت مدرن بود؛ تجهیزات اینترنت اشیاء به ترندهای جهانی تبدیل شده‌ بودند، هوش مصنوعی ظهور کرده بود، بلاکچین‌ها در حال رشد بودند و فناوری‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری تمام اجزاء کسب ‌و کارها را در برگرفته بودند.

فناوری بیشتر یعنی نیاز بیشتر به انرژی‌هایی چون الکتریسیته برای تحقق و اجرای آن‌ها، یعنی نفت و گاز بیشتر برای تولید تجهیزات، یعنی نیاز بیشتر به تأمین سوختی که خود یک بحران را تجربه می‌کند.

قیمت الکتریسیته در اروپا ارتباط مستقیمی با قیمت گاز دارد، که اکثرا وارداتی است. هم‌زمان با کاهش واردات از روسیه، قیمت گاز صعودهای تاریخی خود را آغاز کرد؛ هم‌زمان نیروگاه‌هایی که برای تولید الکتریسیته از گاز بهره می‌گرفتند قیمت خدمات خود را به شدت بالا بردند.

اکثر کشورهای اروپایی، حتی کشورهای سرد شمالی، از الکتریسیته به عنوان منبع اصلی در گرمایش استفاده می‌کنند. بخش تولید نیز به شدت وابسته به مصرف برق است. در نتیجه، بحران انرژی که افزایش قیمت الکتریسیته را نتیجه داد، به افزایش قیمت کالاها و تورم در اروپا انجامید.

راه‌حل برخی از کشورهای اروپایی برای مدیریت بحران انرژی

در بازه زمانی بسیار کوتاهی، قیمت الکتریسیته برای بسیاری از شهروندان اروپایی نجومی شد. در برخی از نقاط سردتر، هزینه هر کیلو وات الکتریسیته تا بیشتر از ۵۰ درصد افزایش یافته بود. نمودار زیر از تغییرات قیمت گاز و الکتریسیته در ۱۵ سال اخیر نشان از افزایش ناگهانی و نمایی قیمت‌ها در اثر بروز بحران دارد.

هم‌زمان با افزایش قیمت‌ها و کاهش دسترسی کشورها به منابع حیاتی چون گاز و الکتریسیته، سیاست‌های کنترلی آغاز شدند و تحولات شدیدی در معیارهای مصرف انرژی در اروپا صورت گرفت. در کانون تمام این استراتژی‌های کنترلی، فرهنگ سازی برای صرفه‌جویی در مصرف انرژی، بخصوص الکتریسیته، و جایگزینی انرژی‌های متأثر از سوخت‌های فسیلی با انرژی‌های تجدیدپذیر قرار داشت.

سیاست آلمان در مدیریت بحران انرژی

در همان ماه‌های اول، آلمان اقدام به تسهیل مسیرهای واردات گاز از کشورهای دیگر مانند قطر و کانادا کرد. علاوه بر این، به شرکت‌های وارد کننده وام‌ها با درصد بسیار پایین تخصیص می‌یافت و بودجه‌ قابل‌توجهی برای حمایت از مصرف کنندگان الکتریسیته و گاز تعریف شد.

در اقدامی چالشی، آلمان محدودیت‌ها در استفاده نیروگاه‌های برقی از نفت و زغال سنگ را برداشت تا کمکی برای مدیریت بحران انرژی در آلمان باشند. این نیروگاه‌ها ۱۰ گیگا وات بر ظرفیت تولید الکتریسیته آلمان اضافه کردند و قرار است تا اواسط سال ۲۰۲۴ همچنان مورد بهره‌برداری قرار گیرند.

در دنباله‌ای از تحقیقات و آزمایش‌های میدانی و اورژانسی، آلمان امکان طولانی‌تر کردن عمر مفید نیروگاه‌های هسته‌ای خود را بررسی کرد. این نیروگاه‌ها ۶ درصد از انرژی الکتریسیته کشور را تأمین می‌کنند و توسط شرکت‌های E.ON، EnBW و RWE مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند.

مهمتر اینکه، برنامه‌های قیمت‌گذاری تحقیق شده‌ای برای شهروندان تعریف شدند که با ارائه پاداش به مشترکان در صورت صرفه‌جویی و جریمه آن‌ها در صورت استفاده بیشتر از استاندارد کشوری، میزان مصرف را تا ۲۰ درصد کاهش دادند.

سیاست سوئد در مدیریت بحران انرژی

سوئد یکی از دیجیتالی‌ترین کشورهای اروپا بود که تأثیر ناگهانی و شدیدی از کاهش دسترسی کشور به سوخت‌های فسیلی و بخصوص گاز دریافت کرد. در سوئد اکثر سیستم‌های گرمایشی با الکتریسیته کار می‌کنند و کشور نیاز مبرمی به تأمین الکتریسیته برای شهروندان خود دارد. این کشور جزء کشورها با بیشترین تعداد خودروهای الکتریکی است، ناوگان حمل‌ونقل ریلی آن برقی است و تقریبا هر فعالیتی با تکیه واحد یا وابستگی شدید به الکتریسیته ممکن است.

در سال‌های اخیر سوئد سرمایه‌گذاری کلانی بر روی انرژی‌های تجدیدپذیر مانند بادی و خورشیدی کرده بود. به همین دلیل، زیرساخت‌ها، استراتژی‌ها و ذهنیت مورد نیاز برای تحول در حوزه انرژی در سوئد موجود بود. با شروع بحران انرژی، تعداد این سایت‌ها افزایش یافت تا میزان تأمین انرژی الکتریسیته از محل انرژی‌های پاک به ۶۹ درصد برسد.

زمستان‌های سرد سوئد اما، بحران را بیشتر از پاییز ۲۰۲۱ به رخ این کشور کشید و مردم برای تأمین گرمایش خانگی خود به راه‌حل‌هایی چون شومینه‌های چوبی روی آوردند. در نقاط شمالی سوئد و برخی از مناطق ویلایی در شهرها، سوزاندن چوب برای سال‌ها رواج داشت، اما در دوران بحران انرژی به مراتب زیاد شد و حتی دولت شیوه‌ها و محصولاتی متناسب با این رویکرد پیشنهاد داد.

درنهایت، قیمت‌ها با دقت بیشتری تعیین می‌شدند و مردم با همراهی خود در میزان مصرف، نقش شاخصی در کاهش مصرف الکتریسیته داشتند. همچنین، در این دوران، مالیات بالایی که بر روی مصرف نفت و گازوئیل بسته شده بود، به شدت کاهش یافت تا گزینه دیگری به غیر از گاز برای مردم در دسترس قرار گیرد.

کدام کشورها بهترین واکنش را نشان دادند

فرانسه و اسپانیا بهترین مدیریت را در کنترل تورم داشتند، اما ایتالیا، آلمان و یونان پیشگام در بهبود پایدار و بلندمدت فعالیت‌های خود در تأمین انرژی بودند. انگلیس جزء کشورها با بدترین عملکرد بود، چراکه تأثیر بیشتری از عواقب بحران انرژی در اروپا گرفت. بخصوص، انگلیس درگیر برگزیت و سال‌های ابتدایی جدایی خود از اتحادیه اروپا بود.

کشورهایی چون فنلاند، لهستان و اسلواکی بیشتر از هر کشور دیگری به گاز روسیه وابسته بودند، زیرا کمترین فاصله‌ها را با آن داشتند و اصلی‌ترین تأمین کننده آن‌ها خطوط لوله با مبدأ روسیه بود. آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا نیمی از گاز خود را در سال ۲۰۲۱ از روسیه می‌خرید. تقریبا تمام کشورها به نوعی به گاز وارداتی از روسیه وابسته بودند و تمام آن‌ها از تورم حاصل از کاهش واردات از روسیه تأثیر گرفتند.

اسپانیا، فرانسه و ایتالیا گزینه‌های جدید در جایگزینی روسیه را بهتر و زودتر پیدا کردند، زیرا ارتباط قبلی خود را حفظ کرده بودند و موقعیت جغرافیایی بهتری برای دریافت گاز از مناطق دیگر داشتند. هدف اکثر آن‌ها دریافت گاز مایع از مسیرهای دریایی و از کشورهای ثالث بود.

پکیج‌های کمکی را به خود اختصاص می‌داد، زیرا صنعت آن وابستگی بیشتری به گاز روسیه داشت. این کشور به تازگی یک بسته ۲۰۰ میلیارد یورویی جدید برای مقابله با بحران انرژی تعریف کرده است.

پتانسیل‌های ایجاد شده با منشأ بحران انرژی

حتی قبل از بروز بحران انرژی در اروپا، اروپایی‌ها به دنبال کاهش ۵۵ درصدی استفاده از سوخت‌های فسیلی تا سال ۲۰۳۰ بودند و در تمام بخش‌های صنعت قوانین متناظری را وضع کرده بودند. بروز بحران جدید باعث شد که جلسات با سرعت بیشتری تعریف شوند، موافقت‌ها با آراء بالاتر و مشارکت حداکثری به وقوع بپیوندند و دولت‌ها و جوامع همراهی بیشتری از صنایع طلب کنند.

یکی از شاخص‌ترین بازه‌های زمانی برای حذف سوخت‌های فسیلی از جریان صنایع و روزمرگی مردم، سال ۲۰۳۰ تا ۲۰۵۰ است. قرار است در این بازه شدیدترین قوانین برای حذف کامل انتشار CO2 در صنعت مقرر شوند و هدف صفر خالص تا سال ۲۰۵۰ در گوشه به گوشه صنایع محقق گردد.

برای تحقق این هدف، سرمایه‌گذاری‌های کلانی در حوزه انرژی‌های پاک، ایجاد نیروگاه‌های متناظر، تحقیق و توسعه برای یافتن روش‌های جدید در تأمین انرژی و بهینه‌سازی مصرف آن تعریف شده است. بخصوص، صنعت ۴.۰ و فعالیت‌های متناظر با آن در رأس سیاست‌گذاری‌ها قرار دارند تا  با بهره‌گیری حداکثری از تکنولوژی، بهینه‌سازی در مصرف به نقطه آرمانی خود برسد.

جالب اینکه برای تعریف این همراهی دسته جمعی، مردمی، صنعتی و سیاسی، دغدغه‌های کاهش دسترسی به سوخت‌های فسیلی با دغدغه‌های انتشار دی‌اکسید کربن، گرم شدن زمین و دیگر تغییرات اقلیمی گره زده شده‌اند. با این انطباق، تمام فعالیت‌ها چه حرفه‌ای و چه اجتماعی، حول یک تلاش مسنجم تعریف می‌شوند: تلاش برای حذف نیاز کشورها به سوخت‌های فسیلی.

آیا بحران انرژی برای اروپا به پایان رسیده است؟

اواخر سال ۲۰۲۲ و اوایل ۲۰۲۳، چالش برانگیزترین روزها برای تأمین انرژی در اروپا بودند. در این روزها، قیمت الکتریسیته به شکلی باور نکردنی افزایش یافت و پیک‌های تاریخی جدیدی شکل داد. با این حال، سیاست‌های کنترلی توانستند تا حدودی بر موج‌های قیمتی فشار آورند و آن‌ها را متعادل سازند. در ماه‌ نوامبر ۲۰۲۳ قیمت الکتریسیته در اکثر کشورهای اروپایی متعادل شده بود و انتظار می‌رفت تورم متاثر از آن نیز به طور کامل افول کند.

با این حال و با کمی سردتر شدن هوا، قیمت‌ها دوباره افزایشی شدند تا مردم همچنان نگران صعود قیمت‌ها و تورم متناظر با آن باشند. بنا بر باور بسیاری از کارشناسان در حوزه انرژی، اروپا هنوز با بحران انرژی متأثر از جنگ روسیه و اکراین دست و پنجه نرم می‌کند، هرچند پتانسیل‌های جدیدی ایجاد کرده و جایگزین‌هایی برای گاز روسیه تعریف شده‌اند.

چنانکه در شکل زیر پیداست، برخی از صنایع همچنان وابستگی بسیار بالایی به سوخت‌های فسیلی دارند. به ویژه، جریان تحول دیجیتال در اروپا خود یکی از پرمصرف‌ترین فعالیت‌ها را تعریف کرده‌اند. درواقع برای بهینه‌سازی فعالیت‌ها، کاهش مصرف انرژی، تعریف فرایندهای تولیدی جدید و تکیه بیشتر بر فناوری، جهان همچنان به سوخت فسیلی نیاز دارد و اروپا بیشتر از هر منطقه دیگری این نیاز را احساس می‌کند.

صادرات گاز ایران به اروپا

یکی از گزینه‌ها برای تأمین گاز اروپا، ایران است. در سال‌های اخیر مذاکرات زیادی بین ایران و کشورهای مختلف اروپایی برای صادرات گاز به آن‌ها صورت گرفته است. به ویژه، اکنون که سیاست اروپایی‌های واردات گاز مایع است، ایران یکی از اصلی‌ترین گزینه‌ها در کنار کشورهای دیگر خاورمیانه مانند عراق، قطر و کویت است.

صادرات گاز ایران در سال گذشته نزدیک به ۱۶ درصد رشد کرده است و تولید گاز مایع (LPG) در کشور ۲۲ درصد رشد را تجربه کرده است. با افزایش بحران انرژی در اروپا و نیاز صنایع آن به گاز، مذاکراه با ایران برای دریافت گاز اجتناب ناپذیر خواهد بود. به طور دقیق‌تر، اروپا قصد دارد از طریق مسیر ترکیه اقدام به واردات نفت از ایران کند. ایران در حال حاضر مذاکرات فعالی با کشورهایی چون عمان و پاکستان برای توسعه صادرات گاز خود به این کشورها دارد.

بنابراین، در آینده‌ای نه چندان دور، ایران به یکی از شاخص‌ترین صادرکنندگان نفت و گاز در دنیا بدل می‌شود. همچنین، اگر مذاکره با اروپا به نتیجه برسد، تأمین نیاز چند میلیارد متر مربعی اروپا به اصلی‌ترین کانال درآمدی صنعت نفت و گاز بدل می‌شود.

جمع‌بندی

بحران انرژی در اروپا زمانی شروع شد که سیاست‌های کشورهای اروپایی در حمایت از اوکراین با واکنش روسیه همراه شد. در ادامه، روسیه از وابستگی بالای کشورهای اروپایی به گاز این کشور به عنوان اهرمی بهره گرفت تا به اقتصاد آن‌ها فشار آورد و کمک ورودی از کانال اروپا به اوکراین را تا سر حد امکان کاهش دهد.

در مقابل، سیاست اروپایی‌ها برای جایگزینی گاز روسیه با گزینه‌های دیگر، از طریق تبدیل و انتقال گاز به صورت مایع، کاهش مصرف داخلی و سرمایه‌گذاری بر روی انرژی‌های تجدید پذیر مانند انرژی خورشیدی و بادی بود. در این راستا، کشورها بسته‌های اقتصادی مختلفی را تعریف کردند تا از فعالیت‌های مدیریت انرژی در داخل کشور حمایت کنند.

با وجود تمام تمهیداتی که اروپا برای کاهش نیاز خود به گاز روسیه تدارک دیده است، کشورها همچنان نیاز مبرمی به تأمین انرژی از سوخت‌های فسیلی دارند و روسیه همچنان بهترین گزینه موجود است. با این حال و با اقداماتی که در جهت کاهش انتشار دی‌اکسید کربن در سراسر چرخه‌ها و فرایندهای صنعتی صورت می‌گیرد، انتظار می‌رود در بازه ۵ تا ۱۰ این میزان از نیاز ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش یابد.

سوالات متداول

بزرگترین تأمین کننده گاز اروپا چه کشوری است؟

روسیه بزرگترین صادرکننده گاز به اروپا بوده، اما در ۲ سال اخیر میزان صادرات آن به شدت کاهش یافته است. در حال حاضر نروژ بیشترین حجم گاز اروپا را تأمین می‌کند (در حدود ۲۴ درصد). در رتبه بعدی سوئیس و روسیه قرار دارند. در جایگاه‌های بعدی آمریکا، الجزیره و قطر قرار می‌گیرند.

قیمت الکتریسیته در اروپا چقدر است؟

به طور متوسط، قیمت هر کیلو وات ساعت الکتریسیته در اروپا ۰.۲۸۹ یورو است. کشورهایی چون ایتالیا، قبرس، سوئد و فنلاند گران‌ترین بازارها از نظر قیمت الکتریسیته هستند.

آیا بحران انرژی اروپا به پایان رسیده است؟

اگرچه کشورهای اروپایی به موفقیت‌های شاخصی در برخورد با کاهش واردات گاز و تأمین انرژی رسیده‌اند، با این حال بحران انرژی همچنان جزء اصلی‌ترین چالش‌ها برای کشورهای اروپایی است و این بحران تأثیری مستقیم بر افزایش تورم و قیمت‌ کالاها در نقاط مختلف اروپا دارد.

ارزان‌ترین کشور اروپایی برای زندگی کدام است؟

پرتغال ارزان‌ترین کشور اروپایی است و جزء محبوب‌ترین نقاط توریستی اروپا نیز به حساب می‌آید. اسلونی و اسپانیا در رده‌های بعدی قرار دارند. پس از آن‌ها نیز کرواسی، بلغارستان و ایتالیا قرار دارند. سوئیس، نروژ، ایرلند و سوئد نیز جزء گران‌ترین کشورهای اروپایی برای زندگی هستند.

خبرهای مشابه

دکمه بازگشت به بالا