صنایع دستی قصه ای از عرضه تا تقاضا

هرساله روز 10 ژوئن یا روز جهانی صنایع دستی  در جهان گرامی داشته می شود  ، هر ساله در سال نو میلادی که سفرها زیاد میشود صنایع دستی به عنوان یکی از اصلی ترین کالاهای مورد خرید توریست ها هزینه می شود ، بسیاری آمارها در جهان از رونق این بازار خبر می دهد ، و ما هم همواره با شنیدن این نام صنایع دستی بسیار  خرسند می شویم که کشوری هستیم که یکی از غنی ترین منابع صنایع دستی را در جهان دارا هستیم ، صنایع دستی بسیار زیبا با تنوع بسیار بالا و قدمت تاریخی گسترده  که بسیاری از رسته های آن ثبت جهانی شده است ، اما سوالی که مطرح است آیا این صنایع دستی با این همه مختصات زیبا چه سهمی در سبد تولید ملی و اقتصاد بدون نفت ایران و یا در سهمیه کارآفرینی کشور را داراست؟ از 400 رشته شناخته شده صنایع دستی 300رشته در ایران تولید می‌شود که اکثرا بومی است. آیا با این همه توانایی در بازارهای داخلی و خارجی موفق بوده است؟

بارها از رسانه های مختلف این جملات را می شنویم که گرشگری و صنایع دستی می تواند جایگزین در آمدهای نفتی کشور شود ، سالیانه تعداد زیادی اشتغال آفرینی نماید و کلی از مزایای آن سخن می گوییم اما متاسفانه در عمل چه مقدار از آن محقق شده است؟ علت این عدم اقبال گسترده با این همه توانایی در چیست؟

در حال حاضر با توجه به شرایط تغییر برابری نرخ ارز با پول ملی ایران در آستانه فرصت بسیار خوب تاریخی قرار گرفته است تا با ایجاد تولید ارزان و فروش آن به سطح قیمت بین المللی از این فاصله ارزشی پول بتواند در آمد های بسیار بالایی را کسب نموده و زیر ساخت های اقتصادهای خرد و کوچک خود را تقویت و بیمه نماید، اما راه کار علمی در این حوزه چگونه است؟

میزان تقاضا بازار در حوزه صنایع دستی بسیار پایین تر از پتانسیل تولید و عرضه آن است و حتی در بعضی موارد متاسفانه کار بدان جایی نزدیک می شود که بعضی از این صنایع به علت نبود تقاضا یا نداشتن صرفه اقتصادی در حال انقراض هستند و بسیاری از تولید کنندگان آنها با کارهای دیگری مشغول شده اند . پاسخ این سوال را شاید بتوان با بررسی کشورهای موفق در تولید و صادرات صنایع دستی در جهان بدست آورد ، در این بررسی ها علل و عوامل جذب تقاضا و افزایش آن برای صنایع دستی را می توان جستجو نمود. کشورهای پیش گامی مانند چین ، آمریکا ، فرانسه ، بلژیک ، هند ، ژاپن ، مراکش و مکزیک چگونه در این بازار جایگاه بالایی را گرفته اند و ایران در جایگاه 31 ام قرار گرفته است در این بررسی ها به موارد زیادی برخورد خواهیم کرد که باعث تقویت تقاضای بازار میگردد که در اینجا به هفت عامل از مهمترین عوامل آن خواهیم پرداخت تا شاید بتواند مقدمه ای بر توسعه این صنعت فرهنگی و اقتصادی مهم باشد.

شاید بتوان به عنوان اولین ومهمترین دلیل موفقیت در صنایع دستی میزان کاربردی وقابل  استفاده بودن  وسایل  را مورد توجه قرار داد . بسیار از صنایع دستی که در ایران تولید میگردد ، صنایع دستی تزئینی بسیار لوکس ، زیبا و منحصر به فرد هستند در حالی که اغلب آنها کاربردی غیر از تزئین را دارا نیستند و جنبه های مصرفی آنها ضعیف تر از  جنبه های تزئینی انهاست ، با اقتصادی تر شدن زندگی مردم جهان و کاهش نظام اشرافیگری و زندگی های تجملاتی افراد به دنبال آن هستند که هزینه ای را که برای خرید یک وسیله صرف نمایند علاوه بر تامین زیبایی ، داشتن هنر ،توانایی نمایش و منحصر به فرد بودن بتواند بصورت علمی نیز در زندگی آنها دارای یک کاربرد هم باشد تا این هزینه به صورت بهینه مورد استفاده قرار گیرد.این وجه از صنایع دستی ایران نیاز مند بازنگری با بازتعریف جدی میباشد.

نکته دوم به روز نبودن بسیاری از صنایع دستی ایران است ، در گذشته صنایع دستی و هنرهای دستی با دانش زمان مطابقت داشت و مطابق با سلیقه روز طراحی میگردید اما در 200 سال اخیر صنایع دستی ایران با دانش روز، سلایق و علایق روز همخوانی نداشته است.بسیاری از لوازم حالت کهن را داراست و با لوازم مصرفی مدرن که مصرف بیشتری را دارند تطبیق داده نشده است ، این موضوع سبب خروج این لوازم از فهرست الویت ها خرید یا عدم اقبال عده ای به آن می گردد.

مساله سوم که موضوع کلیدی میباشد ، بحث قیمت بالای صنایع دستی در ایران است. بر خلاف ارزانی کارگر نسبت به بسیاری از کشورها به دلیل استفاده از مواد خاص قیمت صنایع دستی ایرانی در بازار رقابتی بالاتر از عرف جهانی میباشد. قیمت تمام شده صنایع دستی در ایران بالا است و باید در رابطه با کاهش قیمت تمام شده تفکر و برنامه ریزی دقیقی صورت گیرد.روشهای تولید هزینه بر هم یکی از عواملی است که می تواند این قیمت تولیدی را افزایش داده و آن را از توجیه اقتصادی خارج نماید، در صورت بالابودن قیمت تولیدی صنایع دستی این کالاها از طبقه لوازم مصرفی و کاربردی به طبقه لوازم تزئینی و تجملاتی وارد شده و مزیت رقابتی خود را از دست می دهند و تعداد خریداران کمتری به سراغ آنها خواهند آمد.

مساله چهارمی که صنایع دستی را در دنیا تبدیل به محصولات جذاب و خواستنی میکند قصه پردازی ، نمایش تاریخ و ایجاد جذابیت های تاریخی و افسانه ای برای محصولات است که ریشه در جذابیت های فرهنگ کشور تولید کننده آن دارد.بسیاری از کشورهای موفق در حوزه صنایع دستی برنامه مفصلی را برای برندسازی و تصویرسازی تمدن خود جهت تقویت گردشگری و صنایع دستی خود داشته اند ،  باید بپذیریم که در سالهای اخیر در تعریف این قصه و تصویرسازی تاریخی خود علی رغم داشتن یکی از جذاب ترین و کهترین تمدن های بشری ضعیف عمل نموده ایم و شیشه بسیاری از کشورها بر الماس درخشان ما پیشی گرفته است ، خصلت صنایع دستی نماد بودن آن از یک تمدن ، تاریخ و یا افسانه های کهن است که متاسفانه سالهاست آن را برای دنیا خوب تعریف نکرده ایم و علاوه بر آن مورد بی مهری و تخاصم کشورهای دیگر نیز قرار گرفته ایم که خود این فرآیند را کندتر هم نموده است، تقویت برندسازی ، رسانه ها و حضور در فضای مجازی برای بازتعریف تمدن ایرانی می تواند بستر ساز خوبی برای افزایش تقاضای صنایع دستی ایرانی باشد.

نکته پنجم این است که به علت خاص بودن و ریشه تاریخی داشتن صنایع دستی فروختن این محصولات بدون شناسنامه و اطلاعات کامل کمی فهم آن را برای مخاطبان سخت می نماید، زمانی که محصولات صنایع دستی خریداری میشوند علاوه بر یک محصول و کاربردهای آن مشتری میخواهد خریدار جذابیت های افسانه ای تاریخی و تمدن و ریشه محصول نیز باشد تا نمایش آنها محصولش را از یک محصول ساده به یک شئی جادویی تبدیل نماید. داشتن شناسنامه های مرتبط و دفترچه های توضیحی و راهنما از تاریخ و قصه و افسانه های محصولات در تقویت حس جذابیت و به التبع آن افزایش تقاضای آن کمک جدی نماید.

موضوع ششم در رابطه با بسته بندی صنایع دستی است ، در صنایع دستی نیز مانند تمامی کالاها بسته بندی زیبا و جذاب ، کار آمد و مناسب یکی از عوامل ترغیب مشتری و علت برتری محصول در انتخاب آن می باشد. اما متاسفانه بسیاری از صنایع دستی ما فاقد هر گونه بسته بندی متناسب و استانداردی هستند ، و عده کمی از آنها که این بسته بندی را دارا هستند بر روی جذابیت و زیبایی آن کارهای زیادی را نکرده اند و هنوز کمتر مجموعهای توانسته محصولات زیبای صنایع دستی را در سطح استاندارد و زیبایی رقابتی با سایر محصولات جهانی عرضه نماید که خود این موضوع نیز یکی از عوامل کاهش تقاضا در این حوزه می باشد.

در نهایت برای داشتن تقاضای مناسب در بازارهای جهانی علاوه بر جذابیت ها و نکات ذکر شده محصول باید توسط مشتری دیده شود تا انتخاب گردد ، محلهای عرضه محصول چه در فضای واقعی و چه در فضای مجازی تامین کنندهخ سطح دسترسی مشتری با کالا و به همین سنبت ایجاد تقاضا در مقابل عرضه محصول می باشد ، هرچه این میزان دسترسی راحت تر ، امن تر و با تاییده بیشتری باشد توفیق محصول در فروش و موفقیت عرضه آن بیشتر می گردد. این موضوع مساله بسیار جدی است که بسیار از آن مغفول مانده ایم و متاسفانه در بسیاری از بازارهای مطرح صنایع دستی جهان هنوز برای خود کرسی جدی از این موضوع دارا نیستیم.

امید است با تغییر نگاه خود و تقویت زیرساختهای صنایع دستی بتوانیم از این گنج تاریخی و ارزشمند خود بهره بیشتری داشته باشیم تا با افزایش تقاضای بازار کارآفرینی بیشتر ، برای کشور ثروت آفرینی و بالندگی بیشتری داشته باشیم.

دیدگاهتان را بنویسید